رسانه ملی هم در زمینه فرهنگ سازی و هم در زمینههای سیاسی، بیشتر «میلی» عمل میکند تا «ملی» و همین معنا موج انتقادها را به سوی این رسانه روانه کرده است.
تدبیر24 :مصطفی داننده - این روزها بسیاری به دنبال این هستند که برجام را عامل نفوذ غرب در کشور معرفی کنند و به بهانه آن شمشیر انتقاد خود را بر روی دولت بکشند اما آنها گویی فراموش کردهاند که تمام راههای نفوذ به برجام ختم نمیشود و نهادهای دیگری هم هستند که مسیر نفوذ را برای فرهنگی غرب هموار میکنند.
یکی از نهادهای هموار کننده نفوذ غرب در کشور، صداوسیمای جمهوری اسلامی است. این روزها صداوسیما به محفلی تبدیل شده است که سیاستگذاران غربی، حساب ویژهای بر روی آن باز کردهاند. صداوسیما به عنوان فراگیرترین رسانه کشور، نقش مهمی در فرهنگ سازی دارد اما متاسفانه این رسانه به ضعیف ترین شکل ممکن به این وظیفه خود عمل میکند. رسانه ملی هم در زمینه فرهنگ سازی و هم در زمینههای سیاسی، بیشتر «میلی» عمل میکند تا «ملی» و همین معنا موج انتقادها را به سوی این رسانه روانه کرده است. سالهاست که رسانههای دیداری و شنیداری سعی میکنند از طریق جذابیتهای بصری و داستانی مخاطبان خود را افزایش دهند تا از طریق این افزایش مخاطب، سیاستهای مدنظر خود را به آنها القا کنند. یکی از این شیوهها سریال سازی است. بسیاری از شبکههای بزرگ جهانی از آمریکا تا اروپا و از ترکیه تا کره جنوبی، سعی میکنند با ساختن سریالهای جذاب فرهنگ خود را به دیگر کشورهای جهان صادر کنند. آنها تلاش میکنند صادر کننده باشد و صداوسیمای ایران با ساختن سریالهای ضعیف و بدون محتوا، مسیر این نفوذ را برای کشورهای دیگر باز میکند. مردم وقتی پای تلویزیون مینشینند، باید سریالهایی مانند آقا و خانم سنگی یا کیمیا را ببینند که از نظر ساختار و داستانی ضعیف یا به معنای بهتر فاجعه بار است. این در حالی است که درست در همین زمان شبکههای ماهوارهای با پخش سریالهای جذاب ترکیهای و یا آمریکای جنوبی، بخش اعظمی از مخاطبان صداوسیما را به خود جلب کردهاند. این سریالها با ساختن صد قسمت سریال به سادگی، فرهنگ غربی را وارد خانواده ایرانی میکند. سریالهایی که مهمترین اصل آن خیانت است. آنها سریال جذاب میسازند و صداوسیما فیلم سینمایی یک حبه قند را به خاطر رقص چند کودک، و یا نواختن دف، سانسور میکند. صداوسیما حتی صحنه رقابت را به شبکههای نمایش خانگی نیز واگذار کرده است. در حالی که صداوسیما در رکود کامل قرار دارد، نمایش خانگی به دو سریال جذاب و فاخر به نامهای «شهرزاد» و «دندون طلا« مخاطبان را به سمت سریالهای هفتگی کشانده است. به طور مثال تا کنون کسی برنامه متفاوتی از صداوسیما در مورد محرم و قیام امام حسین ندیده است. سالهاست که برنامههای محرم صداوسیما یک خط مستقیم را طی میکند. اگر دروغ نگوییم چرا یک تغییر ایجاد شده است و آنهم پخش سرسال مختار به جای فیلم روز واقعه است. تکرار و تکرار و تکرار باعث میشود مردم از رسانه خسته شوند و برای تغییر ذائقه مجبور میشوند در ایام محرم دست به دامن شبکههای آن ور آبی شوند تا برنامهی نویی را ببینند.در مسائل سیاسی که کج سلیقگیهای صداوسیما به اوج خود میرسد. برجام و حواشی آن نمونه بارز این معناست. حضور متعدد زاکانی و دلواپسان درصداوسیما و نقد بی رحمانه دولت و یا پخش مستندهای معنادار علیه دولت و مذاکرات هستهای که حتی صدای عراقچی عضو ارشد تیم مذاکره کننده هستهای را نیز درآورد. مردم از صداوسیما انتظار دارند که صدای مردم باشد. صدای مردم باشد یعنی اینکه هم اصول گرا و هم اصلاح طلب باشد. هم طرفدار دولت و هم مخالفت دولت باشد. این میشود صدای مردم. وقتی یک جریان سیاسی و طرفدارانش که بخش اعظمی از مردم را تشکیل میدهند بر این باور هستند که صداوسیما تنها رسانه اصول گرایان و حتی جریان تندرو پایداری است. همین معنا باعث میشود این بخش از جامعه به خاطر این تبعیض برای دست یابی به خبرهای دسته اول به سراغ شبکههایی به غیر صداوسیما بروند.این روزها صداوسیما، به راحتی مسیر نفوذ فرهنگی غربی را هموار کرده است و بهتر است برخی دلواپسان به جای به دنبال منفذهای برجام هستند و بر این باور هستند که با اجرای برجام غرب در کشور حاکم خواهد شد سری به صداوسیما بزنند و ببینند که فرهنگ غرب راه خود را در کشور با عملکرد صداوسیما باز کرده است.