ديروز در كشور كاخ جوانان داشتيم و امروز سازمان ورزش و جوانان؛ اما همه آنها سازمان هاي ناكارآمد و بي نتيجه بوده و هستند كه هيچ كار مهمي براي طبقه دانش آموز و جوانان انجام نداده اند.
تدبیر24 :مهدی آیتی - سيزده آبان مثلث سه رويداد مهم تاريخي در كشور است.
1- روز تبعيد حضرت امام(ره) به تركيه در سال 1343.
2- روز سركوب و كشتار دانش آموزان در مقابل درب دانشگاه تهران در سال 1357.
3- روز برگزاري تجمع و تظاهرات مقابل سفارت سابق آمريكا و واقعه تاريخي تسخير لانه جاسوسي در سال 1358.
آنچه از اين سه حادثه بزرگ تاريخي به تدريج رنگ باخته و فراموش شده، روز دانش آموز است كه از سال 1357 نامگذاري شد و مي توانست تاكنون جايگاه پررنگ تر و تاثيرگذارتري داشته باشد.
دانش آموزان به عنوان سرمايه عظيم انساني و جوان يك كشور داراي آنچنان جايگاه و مقام والا و بالايي است كه اگر روزي را به نام آنها نامگذاري كنند و براي سالهاي جواني آنها دولتها طرح ها و برنامه هاي علمي و سازنده اي تدوين و اجرا نمايند جاي دوري نرفته اند.
ديروز در كشور كاخ جوانان داشتيم و امروز سازمان ورزش و جوانان؛ اما همه آنها سازمان هاي ناكارآمد و بي نتيجه بوده و هستند كه هيچ كار مهمي براي طبقه دانش آموز و جوانان انجام نداده اند.
اگر بخواهيم مقام و موقع جوانان و دانش آموزان را در كشور نشان دهيم و مورد تعظيم و تكريم قرار دهيم بر ما لازم و واجب است كه در طول سال هر روز را به يكي از شئون دانش آموزي اختصاص داده و براي آن برنامه ريزي علمي و عملي نماييم.
مثلا روز دانش آموز مي تواند روز بزرگداشت سرمايه ملي انساني باشد يا روز نسل هاي آينده يا روز دانش و آموزش يا روز پرورش و تربيت يا روز جوانان و حفاظت از محيط زيست يا روز جوانان و ترافيك يا روز جوانان و بهداشت عمومي يا روز جوانان و خانواده يا روز دانش آموز و امور فرهنگ و هنر يا روز دانش آموز و اقتصاد يا روز دانش آموز و امور شهري و شهرنشيني يا روز جوانان و ازدواج يا روز جوانان و سلامت روح و روان يا روز جوانان و باورهاي سازنده ديني و مذهبي يا روز دانش آموز و امدادگري يا روز دانش آموز و خدمات اجتماعي يا روز دانش آموز و كرسي هاي آزاد انديشي يا روز دانش آموز و احزاب سياسي يا روز دانش آموز و مشاركت در انتخابات يا روز دانش آموز و شوراهاي همكاري و همياري يا روز جوانان و احترام به والدين و بزرگان يا روز جوانان و ادب و اخلاق يا روز جوانان و مسئله توسعه، تحقيق و پژوهش يا روز جوانان و المپياد و نخبگان يا روز جوانان و ورزشهاي حرفه اي، بين المللي، عمومي و همگاني يا روز دانش آموز و شركت در امور خيريه اجتماعي و كمك به طبقات مستمند و ضعيف جامعه و ...
از نمونه مثال هاي فوق الذكر چنين مي توان نتيجه گرفت كه جامعه جوان و دانش آموز به عنوان گنجينه و ثروت ارزشمند هر كشور چقدر مي تواند در مسائل مختلف رشد، ترقي و تعالي يك جامعه و يك ملت مفيد و موثر باشد و چقدر دولتمردان و مسئولين در قبال جامعه دانش آموزان مسئوليت سنگيني دارند و چقدر در طول سالهاي گذشته جايگاه دانش آموزان ناديده گرفته شده يا مورد غفلت واقع شده و يا به فراموشي سپرده شده است.
بطور حتم و مسلم دولتمردان عمل زده اي كه جامعه جوان خود را فراموش كنند در آينده شاهد ناهنجاريها و نابساماني هاي فراواني در جامعه خواهند بود. بطور مثال در جامعه اي كه جوانان و دانش آموزان فراموش شوند شاهد جمعيت كثيري از جوانان هستيم كه بجاي رشد و تعالي و عبور از مراحل آموزش و پرورش و رسيدن به حوزه فعاليت هاي اجتماعي، اقتصادي، سياسي و فرهنگي، جماعتي شده اند ناتوان، ناكارآمد، مايوس، بيكار، دچار خطرات اعتياد، بزهكاري و جرم و جنايت و ضعف هاي اخلاقي و ديني و در آخر جمعيت كثير و عظيم ثروت عمومي انساني تبديل به معضلي اجتماعي و خطري براي جامعه و ملت مي شود.
آيا دولتمردان و مسئولين فرهنگي جامعه مي توانند به اين سوال مهم جواب دهند كه چه اقدام اساسي و زيربنايي تاكنون براي جامعه دانش آموزي و جوانان انجام داده اند و چگونه خواهند توانست در پيشگاه خداوند و در برابر تاريخ پاسخگو باشند؟
آيا دانش آموزان و جوانان ايران اسلامي امروز پس از گذشت 37 سال از انقلاب مي توانند نمونه و الگوي جوانان بالنده و افتخارآفرين براي كشورهاي اسلامي و جامعه مترقي جهاني باشند؟
اگر نبود، نقش چند نفر از بزرگان فرهنگي جامعه امثال مطهري و شريعتي كه در بالندگي جامعه جوان كشور نقش اساسي و مهمي داشته اند بايد گفت تعداد اشخاص حقيقي و حقوقي و دولتي و غيردولتي در تصدي و مسئوليت بالندگي جوانان كه موفق شده اند در نيم قرن اخير نقش اساسي و زنده داشته باشند از تعداد انگشتان دست كمتر است و اين جامعه دانش آموزي است كه امروز مورد فراموشي كامل قرار گرفته و فقط دولتمردان و بزرگان براي آنها سخنراني مي كنند و يا به آنها وعده و وعيد مي دهند و يا در حرف و نه عمل با آنها همدردي مي كنند و در بيشتر موارد براي جوانان و دانش آموزان تقريبا هيچ يك از مشكلاتشان را با شجاعت و جسارت حل نكرده بلكه بيشتر با تظاهر و رياكاري و حرفهاي زيبا زدن، جوانان و دانش آموزان را فريب مي دهند و به همين دليل اگر امروز از هر جواني بپرسيد كه چقدر دولتمردان را در انجام وظيفه در قبال جوانان قبول دارند خواهيد ديد كه جواب اكثر آنها منفي است.