هر روزه شاهد درج اخبار و اطلاعیههایی درمورد تمهیدات اندیشیده شده در جهت افزایش نرخ ازدواج و کاهش نرخ طلاق در روزنامهها و جراید مختلف هستیم که تقریبا آخرین مورد آن صحبتهای وزیر علوم درباره تاسیس دفاتر ازدواج در دانشگاههاست. با گشتی در برنامهها و تمهیدات اندیشیدهشده برای بالا بردن آمار ازدواج، بهنظر میرسد در تدوین این برنامهها، به یک عامل مهم که مسائل مالی در ازدواج است، کمتوجهی شده است؛ عاملی که میتوان مهمترین و اصلیترین دلیل بالا رفتن سن ازدواج نامید.
به گزارش تدبیر24 به نقل از آرمان ؛ درحال حاضر برخی پسران که در سن ازدواج قرار دارند بهدلیل مسائل و مشکلات مالی، بیکاری یا برخوردار نبودن از امنیت شغلی، شرایط نامناسب مسکن و ...از پس فراهم کردن امکانات لازم برای شروع یک زندگی مشترک برنمیآیند به همین دلیل اکثر آنان ازدواج را به زمانی موکول میکنند که درآمد ثابتی داشته باشند و بتوانند از پس هزینههای زندگی مشترک برآیند این امر هم به دلیل شرایط اقتصادی، در بهترین حالت پس از پیدا کردن یک شغل و سابقه چندین ساله در آن شغل اتفاق خواهد افتاد و آن زمان هم سن جوان مذکور به بالای 30 سال خواهد رسید.
البته در این بین بعضی از جوانان نیز از راههای میانبر استفاده میکنند. یکی از این راههای میانبر ازدواج با دختران بزرگتر از خود است که البته در آمارهای جدیدی که از سوی سازمان ثبت احوال منتشر شده است شاهد افزایش این نوع ازدواجها هستیم که این مورد نیز خود تائیدکننده مهم بودن و تاثیرگذاری زیاد، عامل اقتصادی در ازدواج است. پسرانی که خود با توجه به شرایط اقتصادی جامعه نتوانستهاند امکانات لازم برای شروع یک زندگی مشترک را فراهم کنند یا دوست ندارند زیر بار مسئولیت بروند و چندین سال مشغول فراهم کردن امکانات لازم برای شروع یک زندگی مشترک شوند بعضا به ازدواج با دختران بزرگتر از خود روی میآورند که معمولا دارای امکانات لازم مانند ثبات اقتصادی، درآمد ثابت، مسکن و ... برای شروع یک زندگی مشترک هستند.
درحقیقت افزایش سن تأهل در جامعه ما با دلایل اقتصادی نظیر تامین معیشت خانواده آینده، اشتغال و مسكن ارتباطی قوی دارد. البته ناگفته نماند این مشكلات اقتصادی علاوه بر ناتوان ساختن بخشی از جمعیت جوان برای تشكیل خانواده، بهتدریج از مطلوبیت ازدواج و تأهل نیز میكاهد و در برخی موارد جوانها بهویژه پسران هر طور كه حساب میكنند ازدواج را عقلانی درنمییابند! رفتن زیر بار هزینههای گزافی كه پیش، حین و پس از ازدواج وجود دارد و از مخارج مراسم نامزدی، عقد و عروسی تا اجارهخانههای سنگین، با وجود بیكاری یا سطح درآمدی پایین یا غیرممكن است یا دشوار و بر این اساس تجرد هر چند كه طولانی شده باشد یك مزیت محسوب میشود.
فرهنگ جدیدی كه میان جوانان پسر به دور از تعارفات و تبریكهای ازدواج و پیوند زوجین درحال شكلگیری است و تاهل و به دوش گرفتن بار زندگی خانوادگی را نوعی ندانمكاری یا به قول معروف افتادن در چاه زندگی پس از بیرون آمدن از چاله تجرد میداند، دلیلی بر صحت این مدعاست. بهنظر میرسد بهتر است مسئولان مربوطه بهجای تدوین برنامههای مختلف و تاسیس دفاتر و موسسات مختلف هزینههای برگزاری جلسات و تاسیس مراکز مختلف را صرف فراهم کردن امکانات لازم برای ازدواج جوانان کنند. اگر شرایط اقتصادی برای ازدواج جوانان در سن ازدواج، نظیر اعطای وامهایی با مبالغ بیشتر، تسهیلات مسکن و ایجاد اشتغال فراهم شود، در این صورت آمار ازدواج بهمراتب بالاتر خواهد رفت و همچنین ذکر این نکته نیز لازم است که در کنار نگاه ریاضیوار مسئولان به مقوله اجتماعی مانند ازدواج، باید مسئولان مربوطه به کیفیت زندگی زناشویی نیز توجه داشته باشند.
زوجینی که درحال حاضر به دلیل کار کردنهای دوشیفته حضور فیزیکی زیادی در منزل ندارند و در مدت زمان حضورشان در منزل نیز بهدلیل خستگی و فشار زندگی حضور موثری در کنار هم نخواهند داشت، ممكن است با اندك بهانهای به رفتارهای خشونتآمیز متوسل گردند (که این امر اثرات سوءتربیتی روی فرزندان نیز میگذارد) با کمکهای مالی و تمهیدات اقتصادی اندیشیده شده، زمان بیشتری را برای در کنار هم بودن پیدا خواهند کرد و کیفیت انجام نقشهایشان در خانواده نیز بالاتر خواهد رفت.