تدبیر24 :نرگس رزاقی - مشهد باز هم شاهد بالیدن نویسنده ای دیگر بود. سال ۱۳۵۳ علیرضا محمودی ایرانمهر به دنیا سلام کرد تا صدای رسای سلام نویسنده ای را دوباره به گوش جهان برساند. ایرانمهر که در کارنامه ی کاری اش کتاب های «ابر صورتی»، «بریم خوشگذرونی» و «سفر گردباد» را دارد، به عنوان داستان نویس و منتقد ادبی، فیلم نامه نویس و مدرس ادبیات داستانی و کسی که رتبه های درخشان در زمینه ی مسابقه های داستانی دارد، پای این گفت و گو نشست.
*از چه راهی برای کتابخوان کردن دیگران استفاده می کنید؟
راه لذت بردن. یعنی اینکه خواندن کتاب و مطالعه، تبدیل به یکی از لذت های خاص و منحصر زندگیشان شود. کلا اگر بخواهم کسی را به کتاب خواندن تشویق کنم، سعی میکنم مسیری برای لذت بردن بیشتر فراهم کنم که خودش خود به خود آن را ادامه دهد.
*بهترین سن برای شروع کتابخوانی از چه زمانی است؟
از همان لحظه ی تولد، وقتی بچه از همان لحظه کتاب دستش میدهند، عادت میکند به ورق زدن، دیدن تصویرهای کتاب و جستجو کردن. کتاب خوانی قبل از دبستان باید شروع شود. معمولا در سن بالاتر سخت تر است. مثلا اگر بخواهیم به آدمی هل ساله کتاب بدهیم تا شروع کند به خواندن و به آن عادت کند، خیلی سخت است. ممکن است سه صفحه ی اول را بخواند و خوابش ببرد.
*آیا لازم است با کتاب های خاص (موضوعات خاص) مطالعه را شروع کنیم یا با هر کتابی که دوست داریم؟
حتما باید خاص باشد. مسلما حوزه ی علاقه ی خاص خود را دارد. ولی اگر در حوزۀ ادبیات صحبت میکنیم، طبیعتا کتاب هایی که جذابیت و سرزندگی دارد برای نوجوانان خیلی خوب است. همچنین کتاب هایی که حرفی برای گفتن دارند و باعث نمی شوند وقتت را تلف کنی. احساس میکنی که چیزی، کشفی و دنیایی متفاوت درونش دارد که تو را جذب میکند و برای تمام سنین و آدم ها ضروری است.
*با این حرف موافقید که هر کتابی ارزش خواندن ندارد؟
صد در صد. خیلی کتابها هستند که ارزش خواندن ندارند.
*معیارهای یک کتاب خوب چیست؟
اگر از حوزۀ ادبیات بخواهم بگویم کتابی که درونش کشفی وجود داشته باشد. حتی در مورد ساده ترین چیزهای زندگی یا پیچیدگی های زندگی. یعنی وقتی آن کتاب را میخوانیم، احساس کنیم زمانی که صرف خواندنش کردیم افقی تازه رو به ما باز کرده است و کشفی داشته که برای ما بدیع و تازه بوده.
*اولین تجربه کتابخوانی شما به چه زمانی باز می گردد؟
زمان کودکی من. قبل از اینکه به مدرسه بروم پدر و مادرم برایم کتاب میخواندند. به همین دلیل از کتاب متنفر شده بودم. چون حس میکردم خیلی چیزهای جذاب تری وجود دارد. اواسط دوره ی ابتدایی بود که با کارهای مارک مای آشنا شدم و اولین تجربه ی لذت شخصی من از خواندن کتاب های مارک مای بود.
*با کتاب های فانتزی موافقید یا واقعی؟
هردو خوب است. بستگی به سلیقه ی آدم ها دارد. من شاید کتاب هایی که رویکرد واقعی دارد بیشتر می خوانم. ولی درکل هردو خوب هستند و کتاب های فانتزی برای نوجوانان جذابیت بیشتری دارد. من هردو را میپسندم. داستانهای آمریکایی، کارهای همینگوی و چخوف را دوست دارم. چخوف با اینکه روسی است اما بیشتر مثل آمریکاییها مینویسد.
*فضای داستان هایتان را از سلیقه و نیاز مردم می گیرید یا از معیارهای شخصی؟
نوشتن تولید یک کالاست که باید مصرف شود. و باید به این فکر کنی چه طور کالایی را که میتوانی تولید کنی قابلیت مصرف داشته باشد.
*آیا جمع های کتابخوانی که در بین جوانان رواج دارد حقیقتا به کتابخوان شدن آن ها کمک می کند؟
صد درصد. اگر وجود داشته باشد کمک میکند. یکی از انگیزه های قوی این است که در جمع کتاب بخوانیم و اطلاعات خود را با دیگران رد و بدل کنیم و به هم کتاب معرفی کنیم.
*یک یا چند کتاب خوب معرفی کنید و دلیلتان را برای این انتخاب بگویید.
بستگی دارد به چه کسی بخواهم معرفی کنم. برای سنین 14 تا 30 سال، اعتماد اثر آریل دورفمن ترجمه ی عبدا... کوثری، شب مادر اثر کورت ونه گات، جونیور برای نوجوانان هاکلبری فین و تام سایر اثر مارک توآین.
*آیا نویسندگان ایرانی در داستان نویسی موفق هستند؟
خیلی کم. دلایل زیادی دارد که نیازمند مصاحبه ی مجزاست. عموم آدم ها احساس نارضایتی دارند. در آمریکا برای خواندن کتاب موراکامی در کتابخانه و کتابفروشی ها صف میکشیدند تا نصف شب.
*چرا پی دی اف ها توانستند جایشان را میان مردم باز کنند؟
اینکه ارزان و در دسترس هستند.
*آیا آفتی برای کتاب های کاغذی به حساب نمی آیند؟
از یک جهت آفت است. اگر اقتصاد کتاب های کاغذی را نابود نکند، محدود میکند. اما باید راه تازه ای را پیدا کرد. به هرحال کتاب کاغذی را باید حفظ کرد. یک سری چیزها مثل کتب درسی و زبان که جنبه ی کاربردی دارند خوب است به شکل pdf موجود باشند. ولی چیزی مثل رمان بهتر است کاغذی باشد. هم نوستالژی دارد. هم گاهی دلت میخواهد آن را به کسی هدیه بدهی و بار عاطفی دارد.
منبع: نشریه نخل جنوب استان بوشهر