چالشهای معماری صنایع در ایران
بنیه از رده خارج صنایع قدیمی ایران نهفقط ازلحاظ ساختمانی، بلکه از لحاظ فناوری و ماشینآلات نیز کهنه و قدیمیاند و نیاز به نوسازی یا حتی دوبارهسازی گسترده دارند. صنایع نساجی، نمونه بسیار روشنی از اینگونه صنایع به شمار میآیند.
تدبیر24 :سید علیرضا قهاری - حجم کنونی ابنیه که بدنه
صنایع زیربنایی، مادر و تولید کالایی موجود ایران را در خود جای دادهاند،
بر میلیونها مترمکعب فضای ساختهشده بالغ میشود. بهاستثنای بخش کوچکی
از آنکه براساس اصول و مبنای پذیرفتنی و روزآمد فنی بهطور اعم و معماری
بهطور اخص بنا شده است، بخش اعظم آن را یا ابنیه کهنه، فرسوده و از رده
خارج قدیمی تشکیل میدهند یا اصولا به سادهترین شکل و کمهزینهترین مصالح
ساختمانی سرهمبندی شدهاند.
ابنیه از رده خارج صنایع قدیمی ایران نهفقط ازلحاظ ساختمانی، بلکه از
لحاظ فناوری و ماشینآلات نیز کهنه و قدیمیاند و نیاز به نوسازی یا حتی
دوبارهسازی گسترده دارند. صنایع نساجی، نمونه بسیار روشنی از اینگونه
صنایع به شمار میآیند.
بدیهی است که رسیدن به صنعت پیشرفته و روزآمد که بتواند ضمن تأمین نیازهای
بهسرعت فزاینده بازار ملی، ورودی موفق و پایدار به بازارهای جهانی داشته
باشد، بدون تأمین استانداردهایی که در آن جنبههای زیستمحیطی، مطالبات
نیروی کار و مدیریتی و حداکثر بهرهوری رعایت شده باشد، ممکن نخواهد بود و
این امری است که برخوردی دوراندیشانه را طلب میکند. بهاینترتیب میتوان
ابعاد مشروحه زیر را بهعنوان «پیشدرآمدی بر معماری برای صنایع در ایران»
ذکر کرد:
١- معماری صنایع دارای ابعاد تخصصی، حرفهای و آموزشی ویژه خود است.
پاسخهای معمارانه مناسب به نیازمندیهای درحال گسترش این رشته، به پیشرفت و
ارتقای روششناسی، دانش علمی، تجربیات فنی، روانشناسی کار، جامعهشناسی
تولید، بهداشت محیط، امنیت حرفهای و بهطورکلی علوم رفتاری نیازمند است.
٢- با رشد شتابان و گسترش و پیچیدگی روزافزون عرصههای علمی و توسعه
فناوریها و تنوع فرایندهای تولیدی، روزبهروز بر تنوع و پیچیدگی طراحی و
اجرای اینگونه ابنیه افزوده میشود. بهعلاوه، مطالبات اجتماعی عوامل
انسانی تولید اعم از مدیران، کارگران، کارمندان، مهندسین و صنعتگران و
فرهنگ و سلیقه عمومی در این زمینه، مرتبا درحال افزایش است.
٣- به سبب نیاز کشور به صنایع و کارخانجات پیشرفته و مدرن و غنیبودن
سرزمین ما ازلحاظ منابع اولیه، ناگزیر حرکت بخش طراحی بهویژه معماری
بهعنوان آغازکننده طرحها به سمت صنعت، اجتنابناپذیر خواهد بود.
بااینحال، هرگونه سرمایهگذاری بیشتر پیرامون تربیت معماران صنعتی و
اهمیتدادن به نقش آنها، کشور را در آینده از پشتوانه محکمی در حیطه یکی از
نیازهای حتمی آن برخوردار خواهد کرد.
٤- اولیای امور و مجریان پروژههای بزرگ و کوچک در کشور، حضور معماری را از
ابتدای پروژه باید جدی تلقی کنند تا هر پروژه در جای خود، یک اثر پرمعنا و
دارای مفاهیم ارزشمند فرهنگ غنی ایران باشد. اگر در معماری صنعت، عناصر
بجا و با تفکر انتخاب شوند، حتی بحث فرهنگ ملی را میتوان با بهکارگیری
عناصری که متذکر هویت ما باشند، مطرح کرد.
٥- اقدامات گستردهای باید برای تبدیل به بهتر و روزآمدکردن و گسترش توده
عظیم ساختمان صنایع کوچک و متوسط که در چند دهه اخیر، با توسل به
کمهزینهترین و سادهترین وسایل و مصالح احداث شده و اغلب فاقد حداقل
استانداردهای مورد نیازند، بهعمل آید و به بازسازی و نوسازی ابنیه صنایع
قدیمی و فرسوده (اعم از دولتی و خصوصی) نیز باید توجه شود.
٦- تقویت و ایجاد نهادها و مؤسسات تحقیقاتی برای بررسی چند و چون مشکلات
مربوطه و همچنین تدوین استانداردهای ملی، محلی، موضوعی و بخشی مربوط به
ابنیه صنعتی، میتواند راهگشا باشد. علاوهبراین، به بازنگری و
روزآمدکردن قوانین و مقررات ناظر بر ساختوسازهای ساختمانی در بخش صنایع
(زیربنایی، مادر و تولید کالایی) بهشدت نیاز است.
٧- وظایف معمار صنایع، فراتر از طراحی سایت و ساختمانها با کاربریهای
گوناگون است و نقش حساس این معماران ایجاب میکند در ارائه هر پیشنهاد و
طرح، پیشنیازهایی را فراهم آورده باشند. شناخت و زندگی در محیطهای صنعتی و
کارگری و درک مستقیم روح و مفاهیم رایج در آنها، طراحی متناسب با ویژگی هر
صنعت و فضاهای مرتبط با آن، کنترل و ایجاد نسبتهای متعادل بصری، ازجمله
پیشنیازهای ضروری برای دستیابی به یک طرح مناسب صنعتی است.
٨- فرهنگ تولید و توسعه و آموزش حین کار در فضای تولیدی، میدان خوبی برای
رشد دارد. بهعلاوه، واحد تولیدی مرزهای فضایی - طبقاتی را موقتا (در مکان و
زمان) و بهطور مقطعی درهم میریزد و فضایی فراهم میآورد که عوامل انسانی
تولید از طبقات گوناگون (فرودست و فرادست و میانی)، در یک فرایند تولیدی
با هدفی مشترک گرد هم میآیند و رابطهای ارگانیک بین آنها برقرار میشود.
در این رابطه حیاتی، کیفیت فضایی جداییساز محو یا عبورپذیر میگردد.
معماری خوب صنعت میتواند به ارتقای روابط انسانی در این سطح کمک بزرگی
کند.
٩- برنامههای آموزشی عالی در زمینه معماری صنایع باید گسترش یابد و اگر
نمیتوان آن را بهصورت رشته مستقل در درون ساختار دانشکدههای معماری شکل
داد، این قابلیت را دارد که بهعنوان یک گزینش مستقل، با دروس ویژه خود در
دوره کارشناسیارشد تلقی شود. بهعلاوه تشویق، ترغیب و هدایت دانشجویان
کارشناسیارشد و دکترای رشته معماری، جامعهشناسی و... برای پرداختن به
موضوعات و مشکلات مبتلابه صنعت میتواند این مقوله را به طرزی مناسب در
سطوح عالی آموزشی هدایت کند.