تدبیر24 :سید عبدالجواد موسوی:
اما نه تنها چنین نشد که امروز آقای روحانی در قامت یک رئیس جمهور معتدل
ایرانی با رهبران جهان نشست و برخاست می کند و از سرمایه گذاری و پیشرفت و
توسعه سخن می گوید. تا این جایش را خیلی خوب می توان فهمید. یعنی قابل درک
است اما این جنگولک بازی ها که آی روحانی و دار و دسته اش به حرمت ایران و
ایرانی بی اعتنایند و زیر سایه سم اسب مجسمه فاتح ایران کنفرانس خبری
برگزار کرده اند از آن حرف های مضحکی است که جز به کارِ انبساطِ خاطر رندان
به هیچ کار دیگری نمی آید. اما علاوه بر انبساط خاطر رندان، این داستان
مضحک نشانه ای هم دارد. و آن هم این که دوستان آن قدر عصبانی اند که از هیچ
داستان می سازند. اغلب معترضان در همه عمر خود دو خط کتاب نخوانده اند و
از تاریخِ همین دو دهه پیش هم اطلاع چندانی ندارند اما چنان درباره مجسمه
سوار و اسبِ ایتالیایی سخن می گویند کانه در معتبرترین دانشگاه های جهان
تاریخ تدریس می کنند و همه عمرشان را صرف مطالعه و تحقیق درباره جنگ های
ایتالیا کرده اند. زرنگ ترینشان که این روزها به شدت دعوی علم و فضل می کند
و همه اطرافیان رئیس جمهور را به بی دانشی و بی خردی متهم می کند برداشته
نوشته که اگر این اتفاق در زمان آقای احمدی نژاد چه ها که با او نمی کردند.
هرچند مدعیاتی که از سر غرض نوشته می شوند قابل اعتنا نیست اما از بابت
خالی نبودن عریضه عرض می شود که
برادر من اول این که در اگر نتوان نشست. دوم این که معجزه هزاره سوم به
دلیل کارهایی از این دست مورد انتقاد نبود. کار او خراب تر از این حرف ها
بود. ای کاش او فقط اندکی از تدبیر این دولت را می داشت و در عوض هر دو
هفته یک بار به جای رفتن به سفرهای استانی می رفت زیر سم مجسمه اسب مورد
نظر در ایتالیا و هرچه دلش می خواست نطق می کرد. خیلی ها پای این درخت تبر
زدن آموخته اند و نامی و نانی اندوخته اند. ایرادی هم ندارد. شما هم روش.
اما یک لحظه با خودتان فکر کنید چرا هیچ نابغه دیگری جز شما به چنین نتایج
حیرت آوری دست نیافته. یعنی یک روزنامه نگار در خود ایتالیا پیدا نمی شد تا
به چنین کشف محیرالعقولی دست پیدا کند؟ در میان روزنامه نگاران اروپایی و
آمریکایی چه طور؟ هیچ کس به اندازه شما تاریخ نمی دانست و نمی داند؟ این
همه دستاورد آشکار و پنهان را نادیده گرفتن و از همه مهم تر آشتی ایران و
دنیای غرب را به هیچ انگاشتن و آن وقت درباره یک نکته مبهم و نه چندان روشن
این همه داستانسرایی کردن نشانه چیست؟ از دشمنان قسم خورده دولت انتظاری
نیست. آن ها وظیفه ای جز این ندارند. آن ها همان کسانی بودند که وقتی رئیس
جمهور محبوبشان با ادبیات منحصر به فردش آبرو و حیثیت ایران را در تمامی
دنیا به بازی گرفته بود کلمه ای در رد و انکار معجزه هزاره سوم سخن نگفتند.
وقتی رئیس جمهور محبوبشان رنگ پرچم کشور را عوض کرد چیزی درباره حرمت پرچم
رسمی کشور نگفتند. وقتی کار به جایی رسید که به هنگام سخن گفتن رئیس جمهور
در سازمان ملل بسیاری سالن سخنرانی را ترک می کردند صدایشان در نیامد. از
آن ها به حکمِ از کوزه همان برون تراود که در اوست، انتظاری جز این نمی رود
اما از کسانی که دست کم چندصباحی در کنار این دولت بوده اند و خوب می
دانند امروز با این گونه بهانه تراشی ها دارند آب به آسیاب چه کسانی می
ریزند می توان انتظار داشت اندکی منصف تر باشند. فقط اندکی.
منبع : بازتاب امروز