تدبیر24 : مصطفی ایزدی - دفاع واجب است، فرقی نمیکند دفاع از جان، مال، سرزمین و عقیده درست باشد یا دفاع از عملکرد، حیثیت و تلاش شبانهروزی. اگر دیده میشود حقی در حال پایمالشدن است، ضرورت دارد از حق دفاع شود. دولت نیز به عنوان یک پدیده مهم که با رنج فراوان و پس از دوره هشتساله احمدینژاد پدیدار شده، موظف است از خود و دستاوردهایش دفاع کند. همچنین موظف است افکار عمومی را درباره آنچه در صحنه داخلی و در عرصه بینالمللی میگذرد آگاه کند. بدیهی است این آگاهسازی نیازمند رسانههای مؤثر و امکانات مناسب باشد. امروزه مشاهده میشود که مخالفان دولت، بهویژه مخالفان افراطی که سعی میکنند خود را منتقد دلسوز معرفی کنند، اما به جای نقد دلسوزانه تخریب میکنند، چنان دست پُر دارند و از امکانات تبلیغی و فرهنگی برخوردارند که امکانات رسانهای دولت در مقابل آن هیچ است. تصور کنید یک خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (ایرنا) و یک روزنامه ایران که از سوی دولت اداره میشود و تعداد انگشتشماری روزنامه و مجله و سایت که مستقل و حامی اصلاحات و منافع ملی هستند، در مقابل صدها سایت فعال که با امکانات گوناگون در حال مخالفت با دولتیان هستند، چه میتوانند بکنند؟ جز اینها صداوسیما که از روی الزام و اکراه، بخشی از عملکرد کارگزاران دولت را منعکسمیکند...
بهراحتی بخشی از نقطهنظرات امیدوارکننده رئیسجمهور را سانسور میکند. در واقع دکتر روحانی و همکارانش در رأس وزارتخانهها نمیتوانند رسانه ملی را همراه خود ببینند. نگارنده قصد ندارد برای دولت مظلومنمایی کند و اتفاقا میخواهد به دولتمردان انتقاد کند که چرا برای امیدوارکردن مردم به آینده و انعکاس عملکرد فعالان دولتی و بهویژه در پاسخدادن به وارونهنماییها، ضعیف عمل میکنند. شنیدهها حاکی است که افراد مسئول در جایگاههای مهم دولت، برای راهانداختن یک سیستم رسانهای قوی و فعال، انگیزه قوی ندارند. مشاور رسانهای رئیسجمهور نیز که باید همه امکانات موجود را زیر نظر داشته باشد، با محدودیتهایی روبهروست و مسئولیتهای دیگری را نیز برعهدهاش گذاشتهاند. این موضوع باعث شده همین رسانههای اندک نیز آنگونه که باید و شاید وحدت رویه و حوزه فعالیت تعریفشدهای نداشته باشند. هر روزه، در رسانههای گسترده و فراوان جناح مخالف دولت، تحلیلهایی غیرواقعی و اخباری بیپایه منتشر میشود که اذهان عمومی را نسبت به دولت، مسئلهدار کنند، اما از ناحیه دولت، واکنش مقتضی دیده نمیشود. به ظاهر همه افراد مسئول در مراکز رسانهای دولت، منتظر میمانند تا دکتر حسن روحانی در یک گردهمایی، پاسخ منتقدان و مخالفان را بدهد. اگر برحسب اتفاق، فرصتی پیش نیاید که رئیسجمهور سخنرانی کند، تحلیلهای ناشی از اخبار نادرست، همچنان بیپاسخ میماند و اذهان مردم از واقعیتها منحرف میشود. اکنون که فصل فعالیتهای انتخاباتی است، مخالفان دولت، بهشدت نگران تشکیل مجلسی هستند که از تندروی تهی باشد و دیگر نتوانند از تریبون مجلس و رادیوی مربوطه سوءاستفاده کنند. در این شرایط، در رسانههای خود با تیترهای درشت، واقعیتها را دگرگون میکنند. مدتی است که سخنان رئیسجمهور درباره انتخابات و نقد هیأتهای نظارت و نیز دستاوردهای سفر ایشان به اروپا و قراردادهای نفتی که در حال انعقاد است، سوژههایی است که به سوژه درازمدت «برجام» اضافه شده تا از این راه، انتخابات را به گونهای پیش ببرند که مجلسی مخالف دولت تشکیل شود. آیا دولت نباید از یک استراتژی اطلاعرسانی جامع و مدون بهره ببرد که توان پاسخگویی مؤثر داشته باشد؟