تدبیر24 :امروز چهارشنبه طبق روال هر هفته خدمت يادگار عزيز امام جناب آيتالله سيدحسن خمينى رسيدم. تنها چيزى كه در احوالات ايشان مشاهده نكردم ناراحتى و نااميدى بود. سر حال و اميدوار و خوشحال! كمى از اوضاع و احوال با هم سخن گفتيم و از وقتى مفارقت حاصل شد به فكر فرو رفتم كه چرا حاج ح
سن آقا ناراحت نبود؟ بالاتر؛ چرا اينقدر آرام و خوشحال بود؟
علل، موجب ناراحتى فراوان است:
ـ اينكه كسى را كه اجتهادش اظهر من الشمس است و به تاييد مراجع و اساتيد بزرگ قم رسيده را تاييد صلاحيت نكنند، جاى ناراحتى ندارد؟
ـ اينكه فردى را كه به اقرار دوست و دشمن در انتخابات پيش رو بالاترين رأى را به خود اختصاص مى داد از گردونهى رقابت كنار بگذارند جاى ناراحتى ندارد؟
ـ اينكه به اقرار سخنگوى شوراى نگهبان بر خلاف موازين قانونى و حتى مغاير با تفسير شوراى نگهبان، بررسى صلاحيت فردى در صحن شوراى نگهبان صورت نگيرد و مورد نظارت استصوابى واقع نشده رد شود! جاى ناراحتى ندارد؟
ـ اينكه به كسـى كه صدها طلبه جوان و فاضل در درسش شركت مى كنند و درسش از پر رونقترين درسهاى حوزه علميه است بگويند صلاحيتت براي ما ثابت نشده و هر چه سند و شاهد و بينه هم بيايد افاقه نكند، جاى ناراحتى ندارد؟
ـ اينكه با رد صلاحيت درونىترين حلقههاى نظام موجبات پديد آمدن بدترين اتهامها را بر جمهوريت نظام پديد آورند، جاى ناراحتى ندارد؟ اينها به مثابه داغ دلى است كه هر كدامش بس است براى قبيلهاى!
اما چرا سيد حسن را مسرور ديدم؟ براى پاسخ به اين سؤال بايد دو مقدمه را متذكر شوم: اول: بياييد به سال 89 بازگرديم. 14 خرداد است و هياهوى تندروها مجال سخن به صاحب مجلس را نمى دهد. همان روزها از ايشان شنيدم كه مى گفت اتفاقى تلخ بود اما خير شد. سيد حسن همان روز گفت كه فايده ى اين جار و جنجال اگر فقط اين باشد كه مردم بفهمند كه چتر امام فراختر از اين گروههاست ما را بس است و بايد خدا را شاكر باشيم.
دوم: در يك سال اخير كليد واژه اصلى سخنان حاج حسن آقا را اگر دنبال كنيد به يك كلمه مى رسيد: «مصادره امام» بارها از زبان ايشان در سخنرانيها شنيدهايم كه نسبت به مصادره امام تذكر مىداد. مصادره امام يعنى يك گروه امام را براى خود بداند و قرائت خود را تنها قرائت صحيح از امام بنامد و ديگران را خارج از چتر انديشه خمينى تعريف كند! پروژهاى كه رسانه ملى از مستند «شاخص» آغاز كرد و در ميان بهت ناظران مورد عكسالعمل شديد يادگار امام قرار گرفت. چه هجمهها و توهينها كه نشنيد سيدحسن! حقيقت آن اعتراض تنها همين بود: اعتراض به مصادره امام! حال به سؤال اصلى برمىگردم: چرا سيدحسن ناراحت نبود بلكه خوشحال و آرام بود؟ به اعتقاد من ـ كه البته با خبرها و نشانههايى نيز تاييد مىشود ـ خوشنودى يادگار امام، ناشى از پيروزى او در اين ميدان است. سيدحسن اگرچه به مقصود ظاهرى خود نرسيده و در انتخابات و مجلس خبرگان آينده حاضر نخواهد بود اما به مقصود اعلاى خود رسيده است و اگرچه داروى تلخ عدم تاييد صلاحيت را چشيده ولى در عوض به مطلوب خود نائل آمده است.
امروز همه ـ از دوست و دشمن ـ مىدانند و معترفند كه گفتمان خمينى منحصر در گردانندگان صحنه سياست و متصديان امور مملكت نيست. خمينى گفتمان فربهترى است كه همه زير چتر آن قرار دارند. خداى ناكرده مقصودم اين نيست ـ و قطعا مطلوب سيدحسن گرامى نيز اين نيست ـ كه متصديان امور و گردانندگان صحنه فعلى سياست ايران از گفتمان امام خارجند؛ نه اينطور نيست! آنها هم زير اين چتر قرار دارند اما امروز به روشنى روز هويداست كه تنها آنها زير اين چتر قرار ندارند. به عبارت ديگر امروز همه مى دانند كه گفتمان خمينى سقف خانهاى است كه گروههاى مختلفى زير آن سكنى گزيدهاند و تنها رسانه خمينى، صداوسيماى جمهورى اسلامى عزيز نيست.
خمينى كبير بزرگتر از اين است كه در اين قاب تنگ بگنجد! به اعتقاد من، هدف اصيل يادگار گرامى خمينى كبير اين بود كه به امروز و فردا نشان دهد كه گفتمان خمينى منحصر در عملكرد من و ما نيست. و گروههاى سياسى مختلف و تودههاى مردمى با ادعا و شعار نمىتوان امام متشتت را مصادره كرد و انديشهاش را به نام يك جريان خاص سند زد. با اين اوصاف چرا شاهد روزهاى خوش سيدحسن نباشيم؟
منبع: روزنامه اطلاعات