در بخشی از خاطرات رادیو در دهه 60، به زمانی اشاره شده است که قسمتی از آرشیو «محرمانه» رادیو، در نوارفروشیها یافت میشد!
تدبیر24 : محمدعلی ابطحی در روزنامه اعتماد مینویسد: رادیو از قبل از انقلاب، آرشیو قابل توجهی داشت. این آرشیو مجموعه نوارهای ریلی بود که در سه حجم 15، 30 و 60 دقیقهای موجود بود. نوارها مارک امپکس بود و روی آن آرم رادیو تلویزیون حک میشد. اینها روی ضبطهای ریل قرار میگرفت که مارک بیشتر آنها هم همان امپکس بود.
برای ادیت کردن، بخشی از نوار را با تیغ میبریدند و چسبهای بیرنگی به آن میزدند. در آرشیو رادیو از قبل از انقلاب یک بخش محرمانه وجود داشت که ورود به آن فقط توسط مدیر آرشیو و مقامات مافوقش امکانپذیر بود. در آرشیو محرمانه قبل از انقلاب، دادگاههای نظامی و محاکمات سیاسی و بعضی جلسات مهم دولتی قرار داشت. چون بخش محرمانه حفاظت بهتر فیزیکی داشت، سخنان شاه هم در آن بخش نگهداری میشد.
بعد از انقلاب و در همان ماههای اولیه، کل موسیقی تولیدی قبل انقلاب و برنامههای موسیقایی مثل گلهای رنگارنگ هم به بخش محرمانه منتقل شد. تهیهکنندگان حق نداشتند که از آن بخش نواری بردارند. گرچه خیلی از تهیهکنندگان آرشیوهای شخصی داشتند و گاهی تنها از موزیکهای بیکلام کمی متفاوتتر، استفاده میکردند. در مقطع انقلاب، 75 هزار نوار در آرشیو وجود داشت که 10 هزارتای آن محرمانه بود.
حجم نوارهای آرشیو همیشه یکی از مشکلات بود. همه برنامههای هر روز را نمیشد روی نوار نگه داشت. بعضی از سردبیران اصرار داشتند که همه برنامههایشان تاریخی است و باید بماند. نهایتاً قرار شده بود که لیست نوارها هر شش ماه یکبار به سردبیران داده شود و آنها منتخب نوارها را جدا کنند و در موارد اختلاف، مدیر رادیو تصمیم بگیرد.
اوایلی که مدیر رادیو شده بودم و صد البته اعتراف میکنم که موسیقینشناس بودم، خانم نیساری که از قبل انقلاب در آرشیو بود و کاربلد جمع آرشیویها، دعوت کرد که از آرشیو محرمانه بازدید کنم. میگفت آقای محمد هاشمی که مدیرعامل شده بود، یکبار آن مجموعه را بازدید کرده است همانطور که لیست ترانهها را میدیده، محافظانش اصرار داشتند که به بخشهای دیگر بروند، گفته است: من فعلاً تا هایده جلو آمدهام. خیلی کار دارم تا این لیستها را ببینم.
حفاظت از بخش آرشیو خیلی مهم بود. یکبار در سال 64 مسئولان امنیتی به منزل کارمندان آرشیو رفته بودند و خانههایشان را بازرسی کردند. خبرش که به من رسید، پیگیر ماجرا شدیم. گفتند در خیابان جمهوری، تعدادی از فروشگاهها، برنامه گلهای رنگارنگ و خوانندگان زن را در حجم انبوه در نوار کاست کشف کرده بودند و پس از بازرسی در تعدادی از مغازهها، نوارهای امپکس با آرم رادیو تلویزیون وجود داشته که پیرو آن کشف مهم، مأموران مربوطه به آرشیو رادیو آمده بودند و آنجا را بازرسی کردند. فهمیده بودند جلد آن نوارها در آرشیو وجود دارد ولی یا نواری داخل آن نیست یا نوار خام به جای نوار اصلی گذاشتهاند.
واقعاً نسل فعلی نمیتواند حتی باور کند که نوار گلهای رنگارنگ یا گلهای تازه یا آوازهای بنان، شجریان و بعضی خوانندگان زن، مثل هایده و مرضیه و دلکش و نوارهای صدای جشن هنر و سایر آوازهای سنتی آن زمان به عنوان کالای قاچاق با پیگیری ویژه پیگیری میشد.
به دنبال این حادثه، به خانههای مسئولان آرشیو ریختند و برایشان احکام تنبیهی و قضایی صادر کردند. بعد از این کشف، ابتدا بازرسی کل کشور در رادیو مستقر شد و بعد از کلی بررسی، آقای مصطفی محققداماد تلفنی تماس گرفتند و متن توصیهای که باید بیشتر از آرشیو مراقبت شود، برای ما نوشتند. بعد از آن در پیگیریهای قضایی، پرونده به دادگستری تهران ارجاع شد. من هم به عنوان مدیر رادیو به یکی از شعبات دادگستری تهران احضار شدم و برای نخستینبار به دادگاه رفتم.
دادگستری همسایه ما بود. در میدان ارک. یک اتاق کوچک بود و وقتی من رفتم یک خانم کارگری داشت به تفصیل شیوه تجاوزی را که به او شده بود توضیح میداد. من و قاضی به هم نگاه کردیم و صورتمان سرخ شد. فقط پرونده را میخواستند مختومه کنند که نوشتم من اطلاعی نداشتم و بیرون آمدم. خیلی رفتن به آنجا برخورنده بود. رفتم بالا که آقای میرعمادی رییس دادگستری تهران را ببینم که با من دوست بود، پیدایش نکردم و به رادیو آمدم و رفتم توی آرشیو، بچهها را دلداری دادم که من هم رفتهام دادگاه. ناامیدی و یأس بدی بر آرشیو که دو، سه نفرشان آن مشکل را به وجود آورده بودند، حاکم بود.
وقتی بمبارانها شروع شد، از مهمترین مسائل مورد توجه، نگهداری از آرشیو بود. یک بار ما در رادیو بودیم. موشک پشت رادیو در پارک شهر نزدیکی میدان 15 خرداد خورد. شیشههای رادیو شکست. این مسأله، ماجرای نگهداری از آرشیو را جدیتر کرد. ساختمانهای جدید جام جم در حال ساخت بود. همه آرشیو محرمانه را به جام جم بردند و در محل واحدی، آرشیو نوارهای رادیویی و تلویزیونی را نگهداری کردند و آرشیو به عنوان یک مجموعه مستقل از رادیو و تلویزیون مشغول به کار شد. آقای دکتر مرادی هم رئیس آن شده بود. برای حفاظت از نسخههای آرشیوی کار مهمی بود. پس از آن تنها نوارهای مورد نیاز روزانه تهیهکنندگان در رادیو وجود داشت که از آن هم نسخهای در آرشیو مرکزی وجود داشت. خطر ریزش فیلمهای رادیویی و به خصوص تلویزیونی که در ظرفهای بزرگ در هوای ویژه از نظر سرما و گرما نگهداری میشد وجود داشت.