الیاس حضرتی مدیرمسئول روزنامه اعتماد و منتخب مردم تهران در انتخابات مجلس دهم، نامهای سرگشاده خطاب به آیتالله سیداحمد خاتمی نوشت.
تدبیر24: متن این نامه به شرح زیر است:
«سرور ارجمندم جناب آیتالله سیداحمدخاتمی، دامت برکاته
سلام عرض میکنم و برایتان توفیق و سلامتی روزافزون آرزومندم. پیروزیتان را هم در انتخابات خبرگان تبریک میگویم و امیدوارم منشأ آثار خیر باشید و اتفاقات خوبی را رقم بزنید.
دیروز که خطبه جمعه حضرتعالی را شنیدم، به خود اطمینان دادم که خبرهای خوب در راهند و قرار است به استقبال روزهایی پر از امید و همدلی و مودت برویم. حرف از آشتی و همدلی از هر زبان که شنیده شود خوب و خوش و اطمینانبخش است اما از زبان جنابعالی لطفی علیحده دارد و نشانهای است از شروع فصلی تازه در مناسبات سیاسی و فرهنگی و اقتصادی جمهوری اسلامی. چقدر باعث خوشحالی و دلگرمی است که در آستانه بهار طبیعت پیشقدم شدهاید تا به استقبال بهار جامعه اسلامیمان برویم. نمیخواهم با پیشکشیدن حرفهای قدیمی، زخمهای قدیمی را سر باز کنم و حالا که مشارکت مردمی در انتخابات فضایی شاد و پرنشاط و پرامید را باعث شده با یادآوری کینهتوزیها و نقارها و بداخمیها و تلخگوییها کام خودم، شما و مردم را تلخ کنم. نیازی نیست که دائم برگردیم به گذشته و دنبال مقصر بگردیم و از دعواهای قدیمی دعواهای تازه بیرون بکشیم بلکه باید به آینده نگاه کنیم و همانطوری که فرمودید با تحریص گروهها و افراد به آشتی و برادری وقتش رسیده که از ریشسپیدان و عاقلان و خیرخواهان بخواهیم که آستین بالا بزنند و میانداری کنند و بین فرزندان انقلابی امام خمینی (ره) آشتی برقرار سازند.
در سالیان گذشته به خیلیها ظلم شد؛ در فضایی تیره و تار حرفها و تهمتهای سنگینی زده شد که کوه، طاقتشان را نداشت. دعوا که بلند شود کسی در میانش حلوا خیر نمیکند و به جایش بازار حذف و هدم و زخمزبان داغ میشود. بدترین قسمت ماجرا این بود که «برادران»، مقابل هم صف کشیدند و به یکدیگر درشت گفتند و بر هم ستم کردند. با این همه از آنها که بر مصدر قدرت بودند و زورشان به دیگران میچربید توقع میرفت که خویشتنداری کنند و هر آنکه جز خود را از قطار انقلاب بیرون نیندازند و با حدث و گمان، مخالفینشان را به بیگانگان منتسب نکنند. این وسط، شیاطین هم آتشبیار معرکه شدند و برای بالا گرفتن کینه و نزاع، ناخن به هم ساییدند. معروف است که «الحکم لمن الغلب». او که غالب آمده حرفش دررو دارد و میتواند آب به ظلم رفته را به جوی عدالت برگرداند و میتواند باعث وحدت و همدلی شود اما متاسفم که بگویم نشدند و برنگرداندند، حتی بر طبل عصبیت کوبیدند. اتفاقا در این میان، اوامر رهبر فرزانه انقلاب را که معطوف به جذب حداکثری و همدلی و همیاری و وحدت کلمه بود در عمل بر زمین گذاشتند و به آنها عمل نکردند. فرصتهای زیادی سوختند و سرمایههای ملی و انقلابی بسیاری هبا و هدر شدند و چه نامهای نیک که ضایع نشدند و ... اما هنوز هم دیر نیست و هنوز هم اگر ماهی صلح و برادری را از آب پر تلاطم سیاست بگیریم، تازه است. هنوز خدا را شکر وقت برای آباد کردن کشور باقی است و هنوز میشود سرمایههای بسیاری را حفظ کرد و به واسطهشان توطئههای دشمنان را خنثی کرد و بدخواهان انقلاب اسلامی را مایوس.
اتفاقا انتخابات اخیر گواه صادقی است از اینکه مردم دلشان با انقلاب است و نیروهای سیاسی صاحب تجربه و آگاه، منافع ملی و امنیت کشور را بر خواست خود مقدم میدارند. بهعینه دیدیم همینکه روزنی به اندازه انتخابات گشوده شد، یکباره کینه از دلهای دوستان انقلاب و یاران امام پاک شد و از برکت همدلی و ائتلاف نیروهای سیاسی، شور و نشاطی به جامعه بازگشت که یادآور روزهای آغازین انقلاب اسلامی بود. این حضور جوانان و این تلاشهای قانونی و اخلاقی و این رقابتهای انتخاباتی بیحقد را دست کم نباید گرفت و نباید به کسی اجازه داد تا به هر اسمی بخواهد حرف از بیوفایی بزند و این دستاورد ارزشمند را به بیگانگان نسبت دهد یا بذر ناامیدی و تلخکامی را در دل جوانان بکارد و از حضور حداکثری و مشارکت سیاسی دلسردشان کند.
اتفاقا نتیجه انتخابات نیز بیش از آنکه به نفع گروه و دستهای باشد به نفع گفتمان انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران است. بازنده آن هم نظام سلطه و دشمنان انقلابند. هر کس ایران را دوست داشت و به فکر اعتلا و سربلندی کشور بود، وارد گود انتخابات شد و به قدر وسع تنور رقابت را داغ کرد. مردم دینشان را به انقلاب و به نظام ادا کردهاند و حالا نوبت فعالان سیاسی و صاحبنامان و پیروان امام و رهبری است تا دینشان را ادا کنند و تکلیفشان را بهجا آورند. دین و تکلیف آنها همین سخن سنجیدهای است که در خطبههای جمعه بیان فرمودهاید. این سخن، مرضی امام بزرگوارمان هم هست و هم در وصیتنامه و هم در بیانات شفاهیشان مکرر بدان امرمان فرمودهاند و از تفرقه نهیمان کردهاند؛ نه فقط از تفرقه سیاسی که از تفرقه عقیدتی و اجتماعی هم باید پرهیز کنیم. ما باید مقدمات صلح و دوستی و آشتی را در همه عرصهها فراهم کنیم و دلهامان را از کینه بزداییم.
حالا که بهار طبیعت با بهار سیاست بر هم منطبق شدهاند، وقت مناسبی است تا دلهامان را هم بهاری کنیم و با خانهتکانیهای شب عید هر نوع کدورت و بدخواهی و سوءظن را از خود دور سازیم. در این میان هر کس حرف از تفرقه بزند و دوستان انقلاب را به رگبار تهمتها و ناسزاها ببندد یعنی که نمیتواند بر تمناهای نفسانیاش پای بگذارد و انقلاب و نظام را بر منافع خود و گروهش اولویت بدهد. فرمایش آشتیجویانهتان را به فال نیک میگیرم و آرزو میکنم که در این کار خداوند مویدتان بدارد و این صلح و صفا را مقدمه سربلندی کشور قرار دهد.
والسلام
برادر کوچکتان، الیاس حضرتی، منتخب مردم تهران»