شرایط سالهای ابتدایی پس از دوم خرداد نسبت به امروز تغییرات بسیاری در نگرش نیروهای سیاسی جامعه ایران داشته است.
تدبیر24:محمد کیانوشراد- شرایط سالهای ابتدایی پس از دوم خرداد نسبت به امروز تغییرات بسیاری در نگرش نیروهای سیاسی جامعه ایران داشته است. انقلاب اسلامی ایران برونرفت از نوعی انسداد سیاسی بود. در آن سالها بر اثر تسلط گفتمان چپ در دنیا، این گفتمان در ایران و بین نیروهای انقلابی غالب شد. تبعات گفتمان چپ در ایران رنگولعاب خود را بین نیروهای سیاسی حتی سیاسیون به یادگار گذاشت. گفتمان چپ را در آن دوره میتوان در اکثر سیاسیون مشاهده کرد. یافتن راههای انقلابی و سیاه و سفیدکردن فضای سیاسی از نشانههای آن دوران بود. این نوع نگرش امکان هر نوع سازش و ایجاد تعامل بین جناحها را مسدود کرد. بههمیندلیل پس از دهه ٦٠ و جنگ تحمیلی یکباره اولویت اول بسیاری از نیروها، توسعه سیاسی و آزادیهای اجتماعی شد. در این میان، هم نیروهای سیاسی چپ و هم راست اسلامی به نوعی دچار شیفتگی و همزمان سرخوردگی شدند. آرمانگرایی ناشی از کنش انقلابی موجب غافلگیری همه نیروهای سیاسی شد. از سویی اصلاحطلبان تصور کردند شرایط سیاسی به دلخواه آنان رقم خواهد خورد و در واقع، وزن و حضور جریان محافظهکار را به کلی نادیده گرفتند. محاسبات جریان اصلاحطلب در آن زمان و در آن شرایط دقیق نبود. جریان اصلاحطلب در آن زمان تصور میکرد تمام نهادها را به طرفهالعینی در اختیار خواهد گرفت و برنامههایشان به سرعت قابل پیادهسازی است. قوه مجریه، شورای شهر اول و مجلس ششم، یک احساس پیروزی شکستناپذیر نهتنها بین مردم بلکه در میان نخبگان اصلاحطلب به وجود آورد که به جریان رقیب که هم ریشهدار بود و هم از ابزارهای دیگر سود میجست کممحلی کردند و آنان را به کلی نادیده گرفتند. این اتفاق باعث شد جریان مقابل که دچار سرخوردگی شده بود برای بازگشت به قدرت، به کنشهای تند روی آورد، نتیجه این اتفاقات تزریق تنش و ناآرامی در جامعه بود. امروز و پس از گذشت حدود دو دهه از آن اتفاقات تلخ و شیرین، عرصه سیاست از ستیزهجویی، به نوعی سازش و تعامل تغییر مسیر داده است. این اتفاق باعث شد هم اصلاحطلبان و هم تا حدی اصولگرایان به کنشهای معطوف به نتیجه روی بیاورند. تحولات گفتمانی در سطح جامعه جهانی و تغییرات بافت قدرت در منطقه خاورمیانه علاوه بر علل پیشین باعث شد موضوع منافع کشور و امنیت ملی و همکاری با جناحها در دستور کار اصلاحطلبان و از روی ضرورت در پیشروی اصولگرایان قرار گیرد. درحالحاضر جامعه ایران دیگر چندان تمایلی به افراط و تفریط ندارد و مؤلفه مهمی به نام امنیت ملی، نیروهای سیاسی را وادار کرده است کنش سیاسی خود را به این سمتوسو تغییر دهند. اصلاحطلبان بهتدریج و بر اثر کاربرد تجربیات سالهای گذشته، دست به تغییر در رویکرد و گفتمان خود زدهاند و به واقع خود را به صورت نسبی بازسازی کردهاند. اصولگرایان نیز پس از تحمل شکستهایی در عرصه سیاسی نگاه خود را تا حدی به سمت خواست توده مردم معطوف کردهاند. هیچگاه نمیتوان احتمال بروز و ظهور دوباره افراطیون را منتفی دانست، اما به جرئت میتوان گفت امروزه نیروهای سیاسی، کنش همراه با انعطاف را به رفتارهای حذفی و سلبی ترجیح میدهند.