تدبیر24:يكي از دغدغههايي كه در چند سال گذشته داشتهام اين است كه چگونه ميتوانيم به فضاي هنري و نقد فرهنگي دهه چهل بازگرديم. البته به هيچ عنوان قصد ندارم كه بگويم بايد به آن دوران بازگرديم بلكه معتقدم الگوهايي را كه در آن زمان داشتيم بايد مجددا احيا كنيم. در گذشته هنرمندان و نويسندگاني حضور داشتند كه در مديومهاي مختلف صاحبنظر بودند. به عنوان نمونه احمد شاملو بر فيلمهاي سينمايي يادداشت مينوشت. ابراهيم گلستان براي تمام مديومهاي هنري نقد و يادداشت و مقاله مينوشت. هنرمندان پس از ارائه يك اثر هنري به يكديگر نامه مينوشتند و نظر خود را ابراز ميكردند. در آن دوران يك تعهد اجتماعي در ميان هنرمندان وجود داشته است. اين تعهد دهه به دهه و سال به سال كم و كمرنگتر ميشود. امروز ديگر هنرمنداني مانند شاملو نداريم كه صادقانه و منصفانه نقد کنند. شايد افرادي مانند حسين عليزاده يا محمدرضا لطفي پيش از آنكه فوت كند نقدهایی وارد کنند اما اين صحبتها پراكنده هستند و ديده و شنيده نميشوند. شايد اين خلأ تعهد اجتماعي يك موضوع نخنما و ساده به نظر برسد اما يكي از آسيبهايي است كه ما امروز بهشدت با آن مواجه هستيم. فضاي فرهنگ و هنر به سمتی میرود که ديگر هيچكس صداي نقد ديگري را نميشنود. اين اتفاق هر روز شديدتر ميشود و امروز كار به جايي رسيده است كه هنرمندان نه تنها با يكديگر ارتباط ندارند بلكه همديگر را انكار كرده و شروع به دشمني و خصومتهاي شديد ميكنند. در اين ميان عدهاي هم كه ميخواهند نقد يا بررسي انجام دهند در چنين فضايي جرات ابراز آن را پيدا نكرده و ترجيح ميدهند در خفا اين كار را انجام دهند. انگار پروپاگاندا در ميان هنرمندان ما يك اتفاق عجيب و غريب است، در حالي كه در تمام دنيا و در تمام كشورهايي كه صاحب فرهنگ و هنر هستند، پروپاگاندا چارهساز است و فرهنگ را گسترش ميدهد. بنده مثالي ميزنم درباره مرحوم مجيد بهرامي بازيگر فقيد تئاتر دقيقا دوازده روز پس از برگزاري جشنواره تئاتر فجر ما قرار شد نمايشمان را كه در جشنواره برگزيده شده بود به مدت هفتاد شب به روي صحنه ببريم. در آن زمان مجيد بهرامي متوجه بازگشت سرطان به بدنش شد و اجراي اين نمايش كنسل شد و به مجيد بهرامي قول داديم اجراي اين نمايش را تا درمان كامل او متوقف خواهيم كرد. در آن دوران متوجه شديم كه مجيد بهرامي براي اينكه در يك بيمارستان در كشور آلمان بستري و درمان شود به حدود ۵۵۰ ميليون تومان پول احتياج دارد. ما تمام تلاش خود را كرديم تا مسئولان و مديران و هنرمندان و همه مردم براي جمعآوري اين مبلغ كمك كنند و جالب است كه در اين كار موفق شديم و مجيد بهرامي به آلمان رفت و در كمال ناباوري درمان شد و مجددا به صحنه بازگشت و همين اتفاق او را به يك چهره جهاني براي هنرمندان تئاتر در مبارزه با سرطان كرد. طبق گفته پزشكان تمام بيماران سرطاني او را يك الگو براي خودشان قرار داده بودند اما زماني كه به ايران بازميگردد و به روي صحنه ميرود هيچ هنرمندي براي او حتي يك خط در هيچ جا نمينويسد و كاملا اين اتفاق را ناديده ميگيرند و بدون توجه به اينكه پروپاگاندا در اينجا به ديگر بيماران سرطاني انگيزه و روحيه ميدهد هيچكس به اين اتفاق نميپردازد. در دوراني كه دنياي مجازي، شبكههاي اجتماعي و رسانههاي مكتوب فراوان وجود دارند، شما ميبينيد كه فضاي نقد نه تنها وجود ندارد بلكه فضاي بياعتنايي يا فضاي تخريب سكه بازار شده است!
منبع: آرمان امروز