یک طنزپرداز با استفاده از موضوع «خانهتکانی»، با برخی چهرههای سیاسی شوخی کرده است.
تدبیر24: آیدین سیارسریع در ضمیمه طنز روزنامه «قانون» نوشت: «ایام منتهی به عید است و هموطنان عزیزمان در راستای اجابت دعوت آن خواننده بیموی بزرگوار که میگفت تکون بده، مشغول خانهتکانی و استقبال از سال جدید هستند. امروز میخواهیم ببینیم چهرههای سیاسی این روزها چه کار میکنند و چه جوری خانههای خودشان را میتکانند.
محسن رضایی: لباسهای قدیمی را از توی کمد درمیآورد و لباسهای نو را دور میاندازد. اصلا هم شوخی ندارد.
علی لاریجانی: صندلیهای قدیمی را دور میاندازد و صندلیهای جدید میخرد. با شوق و ذوق روی یکی از صندلیها مینشیند. نگاهی به اطرافش میاندازد. اعضای خانه را صدا میکند تا مطمئن شود کسی در خانه نیست. بعد با خودش تمرین ریاست مجلس دهم میکند! صدایش را صاف میکند و میگوید لطفا بنشینید! اهم اهم ... بنشین آقا! قاضیپور حرف نزن! کواکبیان اینقدر نیا بالا! هاشمزایی بشین ... مطهری آرومتر! حالا آقای علیزاده! عارف بیا سر جای من، من برم یه دقیقه دست به آب ... وای چقدر خوبه! هیع (ذوق)
علی مطهری: کمد لباسها را باز میکند. نگاهی به آنها میاندازد. یکیشان پاره شده، تو جیب یکیشان سنگ است، توی آن یکی آجر ... رو به همسرش میکند و می گوید: «یه دفعه دیگه هم برم شیراز با این مصالحی که با خودم میارم میتونیم اینجا رو بکوبیم چهار طبقه بسازیم!» یکهو روحالله حسینیان از تو کمد در میآید و میگوید: «سیمان نمیخواین؟» مطهری میگوید: «نه!» حسینیان میگوید: «پس من یه دونه از این شلوارا برمیدارم.»
محمود احمدینژاد: مینشیند روی تپهها و گلهای روی تپه که متاسفانه به دلیل عدم رسیدگی دولت یازدهم خشک و پژمرده شدهاند را آب میدهد (با شیلنگ) و همینطور که به بهار سلام میکند با یک حرکت سریع تپه مذکور را متحول میکند و لبخند میزند.
یاران احمدینژاد (پاکدستان): دستهایشان را دوباره با آب و صابون میشویند. بعد در گاوصندوق خانهشان را باز میکنند و آه عمیقی میکشند. یک گردگیر پر شترمرغ دستشان میگیرند و در حالی که چشمهایشان را بستهاند به یاد صندوق ذخیره ارزی، گاوصندوق را پاک میکنند و لذت عجیبی میبرند.
حسین شریعتمداری: شیشهها را با منابع فراوان موجود پاک میکند ولی در میان کار متوجه میشود که ایجاد شفافیت، خواست نهادها و سرویسهای جاسوسی و امنیتی غرب و اصلاحطلبان جیرهخوار داخلی است و دوباره اقدام به کثیفکردن شیشهها میکند ولی متاسفانه دستهایی پشت پرده هستند که تا برادر حسین میرود شیشهها را تمیز میکنند. (مسئولان برخورد کنند)
قالیباف: فرش خانه را میآورد در حیاط آویزان میکند. بعد یک چوب خوشدست را با ژست آن بازیکنان بیسبال که همهاش منتظرند توپ بیاید سمتشان و حرصشان را خالی کنند، دستش میگیرد و در حالی که با تمام توانش روی فرش بیگناه میکوبد، تکرار میکند: من میانهروام! من میانهروام! من میانهروام!
بیقانون از همه سیاستمداران عزیز کشور تقاضا میکند خانهتکانی منزل را بیخیال شوند و به همان خانهتکانی دل و پاککردن کینهها از سینهها و این دست کارهای کلیشهای مشغول شوند.»