تدبیر24 : مهدی رضایی: «زيگزاگ» شايد نزديكترين واژه براي تفسير رابطه روح ا...حسينيان با محموداحمدينژاد باشد بدين معنا كه مثلا در ۲۸ فروردين ۹۲ گفت: « دولت احمدينژاد چيزي باقي نگذاشته كه بنده از آن دفاع كنم. بنده ديگر از احمدينژاد دفاع نخواهم كرد، بنده از كسي كه به جاي «زنده باد اسلام»، «زنده باد بهار» را شعار خود قرار داده اعلام برائت ميكنم.» حسينيان شايد در آن زمان به خوبي آگاه بود كه سعيد جليلي گزينه مورد اعتماد دولت احمدينژاد شانسي براي پيروزي در انتخابات رياستجمهوري يازدهم ندارد، بنابراين برائت از احمدينژاد و نزديكانش را انتخاب كرده بود اما اين پايان راه نبود و حسينيان بار ديگر به اردوگاه احمدينژاد بازگشت و از هر فرصتي براي اعلام وفاداري بهره ميبرد؛ براي مثال گفته بود: «پروندههاي مفاسد اقتصادي به هيچوجه مربوط به دولت احمدينژاد نيست و به دولتهاي قبلتر آن بر ميگردد» و طرح چنين موضوعاتي را برنامه دشمن براي تخريب احمدينژاد دانسته و بار ديگر در اظهاراتي قابل تامل گفته بود: «تنها دولتي كه پس از انقلاب باعث خدمت به مردم و آباداني اين كشور شده است دولت سابق بوده و در دولت احمدينژاد مردم در رفاه بودند.» و چند اظهارنظر اينچنين ديگر هم به نقل از حسينيان منتشر شد كه همراهي برخي ديگر از برائت جويان ديروز با حسينيان خبر از رويكرد ديگري داد؛ رويكرد انتظار براي بازگشت احمدينژاد به پاستور!
چرا بازگرديد؟
جبهه پايداري در زمان تشكيل با رويكرد انتقاد به عملكرد احمدينژاد و دولت او شكل گرفت كه البته از همان زمان تشكيل هم ترديدهاي زيادي درباره اصالت انتقادي او وجود داشت كه از آن جمله ميتوان به حضور گاه و بيگاه غلامحسین الهام در اين جبهه اشاره داشت كه به دولت دهم بازگشت. اما اصل موضوع آنجا بود كه اكنون ديگر نقاط اختلاف اعضاي جبهه پايداري با احمدينژاد كمرنگ شده و به نظر ميرسد تمايل رئيسجمهور سابق براي تبديل شدن ذات انتقادي به حمايتي جبهه پايداري بيشتر از اعضاي اين تشكل است چرا كه آنها پيش از اين دليل اصلي مخالفت خود با احمدي نژاد را همراه بودن مشايي با او ذكر كرده بودند اما خيلي وقت است كه خبري از مشايي در كنار احمدينژاد نيست يا اينكه رحيمي هم كه بعضا مورد انتقاد اصولگرايان بود دوران محكوميت خودش را سپري ميكند؛ تنها حمیدبقايي مانده است كه داراي ديدگاه مشابه مشايي است اما آنچنان درصدد مطرح كردن خود نيست بنابراين سكوتش براي او حاشيه امني ساخته است و از غلامحسين الهام هم كه ديگر كمتر خبري هست و اين يعني احمدينژاد مثلا باز هم تنها شده است و اصولگرايان بايد به دور او بروند چون هنوز از پتانسيل حمايتي در اقشاري از مردم برخوردار است. حالا انتقادات از احمدينژاد همانطور كه خود برنامهريزي كرده بود به حمايت تبديل شده است كه براي نمونه به اظهارات روح ا... حسينيان بايد توجه داشت كه گفته بود: « من يكي از ايرادها و انتقادهايم به نيروهاي اصولگرا همين است كه تا انتخابات ميشود، يك عدهاي از نيروهاي تكراري که آزمايش دادهاند نتوانستند فضايي را ايجاد كنند و نتوانستند در انتخابات و مناظرهها، پاسخ درخور و شايستهاي به آقاي روحاني بدهند. اينها اگر بخواهد دوباره تكرار شود بايد ما همين الان آماده شكست بعدي مان باشيم. يا بايد نيروهاي اصولگرا به دنبال فرد جديدي باشند با اين شرايط كه هم بتوانند در جامعه موج ايجاد كنند و بتوانند با تودههاي مردم رابطه برقرار كنند و هم توانايي ذاتي براي مديريت كشور را داشته باشند و الا اگر بخواهند در ميان نيروهاي موجود برنامهريزي كنند، به نظر من تنها كسي كه از پس اين مسائل برميآيد آقاي احمدينژاد است. منتها بايد دوستان به جاي بدگويي و انتقادهاي زننده، بيشتر به فكر اصلاح نواقص گذشته آقاي احمدينژاد باشند. آقاي احمدينژاد مناسبترين فرد براي اين كار است. علتش هم اين است كه هم احمدينژاد برنامه دارد، هم تجربه دارد و هم ميتواند در صحبتش با مردم رابطه برقرار كند و توده مردم را بسيج بكند.»
آغاز پروژه بازگشت
البته ظاهرا اين پروژه دو بخش داشته است و همزمان با اين اظهارات حمايتي، احمدينژاد هم گام هاي خود را بر ميدارد. نبايد منكر ذكاوت خاص رئيسجمهور سابق شد؛ اكنون كه برخي بهانه جويان و حاميان او، سفر روحاني به كيش در شرايطي كه هاشمي نيز به اين منطقه سفر كرده است را بهانهاي براي هجمه به رئيسجمهور فعلي كردهاند بهترين زمان براي انجام امور تيلبغاتي و شعارهاي ارزشي همانند سال ۸۴ است. پس احمدينژاد به جاي سفر به مناطق تفريحي، بار سفر ميبندد و در ۵ فروردين به همراه خانواده اش به جمع راهيان نور در شلمچه ميپيوندد. البته نكته جالب اينكه در اين سفر مرتضی تمدن استاندار سابق تهران هم احمدينژاد را همراهي كرد كه اين همراهي پيام تغييراتي در نزديكان احمدينژاد داشت البته شايد تنها براي القاي تغييرات تا زمان انتخابات ۹۶ باشد. عباس عبدي اما نظري درباره بازگشت احمدينژاد و حمايت از او دارد: «تجربه دوره احمدينژاد تجربه تلخي هم براي بخشهايي از همان فرودستهاست. مثلا درباره سال۹۲، كاملا اعتقادم اين است كه بخش قابل توجهي از همانهايي كه به احمدينژاد راي داده بودند، موتور محركه انتخابات ۹۲ شدند. آنها حاشيه بودند، بسياري آمدند و برخي هم اصلا نيامدند. بنابراين آنها كه آمدند، همانها بودند كه حس ميكردند راه دولت احمدينژاد جواب نميدهد و ضرر كردهاند.» اكنون بايد منتظر اقدامات بعدي تيم احمدي نژاد بود هرچند بسياري از تحركات حاميان رئيسجمهور از سوي اقشار زيادي از جامعه سرپوش گذاشتن بر شكست در انتخابات اسفند ۹۶ معنا شده و ميشود. به هر حال بايد صبر كرد...
منبع: روزنامه آرمان