تدبیر24 : كامشان در انتخاباتي كه ۷اسفند ۹۴ برگزار شد همانند خرداد ۹۲ تلخ شد چون اينبار هم كانديداهايشان يا ردصلاحيت شدند يا آناني كه از سوي نهادهاي ذيربط براي حضور در انتخابات تاييد صلاحيت شدند براي حضور مجدد در مجلس از سوي مردم تاييد صلاحيت نشدند و راي نياوردند پس بايد مرهمي بر اين شكست ميگذاشتند تا با شعارهايي نظير «باز ميگرديم» آنها همخواني داشته باشد و چه فرصتي بهتر از انتخابات رياستجمهوري سال ۹۶ كه اگر هم در آن داراي اقبالي نشدند لااقل از فضا براي انتقاد از دولت مستقر به رياست روحاني كه شخصيتي ميانه رو و مورد حمايت اصلاحطلبان است، استفاده كنند و اينگونه وانمود كنند كه وضعيت كشور در عرصههايي كه انتقادات زيادي در طي ۸ سال دولتمداري طيف احمدينژاد به آن وارد بود بهتر نشده است و حتما در اين مسير لازم بود كه چشم خود را بر موفقيت هاي دولت يازدهم ببندند. اين مسير آنها با شعار بازگشت احمدينژاد آغاز شد! و زماني اين شايعه قوت گرفت كه رئيسجمهور سابق كشورمان احتمال كانديداتورياش در انتخابات رياستجمهوري سال ۹۶ را رد نكرد. محمود احمدينژاد در پاسخ به سوالي مبني بر «آيا شما در انتخابات رياستجمهوري سال ۹۶ كانديدا خواهيد شد يا نه؟» گفت: انشاءا... سال ۹۶ همه همديگر را خواهيم ديد. بازگشتي كه حتي برخي ياران دولت او از آن استقبال نكردند و اين حضور را بازي از پيش باخته توصيف كردند. اما همان طور كه ذكر شد بايد از فضا براي هجمه به دولت مستقر استفاده شود پس بر موضوعاتي تاكيد كردند كه ميدانستند در جامعه درباره آنها حساسيت هايي وجود دارد مثلا موضوعات اقتصادي! اندك حاميانش براي او پوستر طراحي ميكنند و مينويسند «خشكسالي شدهاي بارش باران برگرد» اما ظاهرا كسي چتري براي اينباران آمده ندارد. داريوش قنبري از فعالان سياسي اصلاحطلب درباره بازگشت احمدينژاد به پاستور به«آرمان» ميگويد: ترديدي نيست كه احمدينژاد قصد بازگشت به قدرت را دارد. در انتخابات مجلس دهم اما طيف احمدينژاد نتوانستند آن طور كه انتظار داشتند، نيروهاي خود را به مجلس بفرستند و اين نشان از آن دارد كه طيف آنها در ميان مردم جايگاهي ندارد.
به دنبال دو قطبي هاشمي - احمدينژاد
اما هدف او از حضور درانتخابات ۹۶ چيست؟ اگر او براي حضور در انتخابات اقدام كند مشخص ميشود كه درصدد فضاسازي براي القاي دو قطبي احمدينژاد - هاشمي است چون اين تصور را دارد كه كانديداي جريان اصلاحات و اعتدال با تاييد هاشمي به ميدان وارد خواهند شد و او خود را در اين ميدان بالا خواهد برد كه دراين صورت برد و باخت برايش اهميت نخواهد داشت و احمد حكمي پور هم به «آرمان»ميگويد: « احمدينژاد مثل هر ايراني ديگري حق دارد انتخاب شود و انتخاب كند. اما اينكه آقاي احمدينژاد چه هدفي را دنبال ميكند و چه برنامهاي دارد، من بياطلاعم. سوال اينجاست كه ايشان در هشت سال چه گلي به سر ملت زدند كه قصد دارند دوباره حضور پيدا كنند. ايشان قبل از اينكه در صحنه حضور پيدا كنند، بهتر است پرسشهاي جدي كه درباره كارنامه كاريشان مطرح هست را پاسخ دهند و ابهامات را در همه زمينهها رفع كنند.» حجتالاسلام سيد رضا اكرمي از اعضاي جامعه روحانيت كه مخالف حضور مجدد احمدينژاد در پاستور است هم به «آرمان» گفت: « آرزو بر جوانان عيب نيست. معتقدم طيف احمدينژاد تلاش ميكند ذهن مردم را مشغول كند و از مرحله دوم انتخابات، از مساله خبرگان و اقتصاد مقاومتي منصرفشان كند. تلاش ميكنند تا اين طور القا شود كه راهحل مشكلات اين است كه ايشان برگردد. الان كه نه وقت داوطلبي انتخابات رياستجمهوري است و نه وقت انتخابات آن. من به عنوان يك شهروند، با آن كارنامه منفي كه آقاي احمدينژاد از خود نشان داد، هرگز او را صالح براي اين سمت نميدانم. »
يارانه ۲۵۰ هزار توماني دود شد!
چند روز قبل بود كه شنيده شد يكي از مشاوران احمدينژاد كه در عرصه فضاي مجازي فعال است وعده ارائه يارانه ۲۵۰ هزار توماني با حضور مجدد اين طيف در پاستور را داده است؛ وعدهاي كه در نگاه اول حتي از سوي آناني كه كمترين سررشته هم از اقتصاد داشتند باور نشد و به درستي شعاري براي راي آوري در سال ۹۶ و همچنين هجمه اقتصادي به دولت روحاني تعبير شد. سعيد ليلاز از اقتصاددان كشور درباره اين وعده احمدينژاديها گفت كه: « شعار پرداخت يارانه ۲۵۰ هزار توماني ميتواند آثار تورمي و تبعات بسيار خطرناك و وحشتناكي در كشور داشته باشد. » وعده طيف احمدينژاديها به اندازهاي با ذهن توده مردم غريب بود كه برخي از آن به نام «تله ۲۵۰ هزار توماني» ياد كردند البته نبايد فراموش كرد كه همين احمدينژاد در آخرين روزهاي حضورش در رياستجمهوري طي سفري كه به سمنان داشت از پرداخت يارانه ۲۵۰ هزار توماني در صورت اجراي كامل قانون هدفمندي يارانهها سخن گفته بود. او اين وعده را در فروردين ۹۲ در حالي داده بود كه در سال ۹۱ دولت در فاز اول هدفمندي يارانهها با كسري ۲۸ هزار ميليارد توماني در پرداخت يارانهها مواجه بود و مجبور شد كه اين مبلغ را از راههاي غيرقانوني تامين كند. افزايش نقدينگي در اثر پرداخت نقدينگي يارانهها موجب تورم افسار گسيخته شد كه بر اساس آخرين آمار بانك مركزي تورم در اسفند ماه به
۵/۳۱ درصد رسيده بود. آن زمان اين اظهارات احمدينژاد يك شعار تبليغاتي براي انتخابات رياستجمهوري خرداد همان سال تلقي شد كه همگان شاهد ناكارآمد بودن آن بودند و راي مردم به نام كانديدايي به صندوق ريخته شد كه حتي خبر از حذف يارانهها داده بود! درباره يارانهها هم داريوش قنبري به آرمان گفت: «بحث يارانه كه احمدينژاد مطرح ميكند، شعاري سوخته است. مردم ديدند كه يارانه احمدينژاد چه مشكلاتي و مصيبتهاي اقتصادي بر اقتصاد كشور تحميل كرد. يارانه احمدينژاد موجب كاهش ارزش پول ملي شد. تورم افسار گسيخته را به همراه داشت و جيب مردم را خالي كرد.» اما اينبار كه احمدينژاد تصميم گرفته سخن نگويد وظيفه طرح شعار يارانه ۲۵۰هزار توماني را به مشاورش يعني عبدالرضا داوري واگذار كرد كه نتايج آن پيش از انتخابات مشخص شد به نحوي كه غلامعلي جعفرزاده نماينده مردم رشت در مجلس نهم در واكنش به اين وعده گفته است: « مردم ايران هوشيارتر از آن هستند كه با رشوه فساد انگير يارانه ۲۵۰هزار توماني به احمدينژاد راي بدهند. » نكته جالب اينجاست كه طيف احمدينژاد كه در سال۸۴ با وعدهها و شعارهاي اقتصادي به روي كار آمد و در نهايت تحريمها را عامل محقق نشدن وعدههايش دانست اينبار متوجه شد كه اين وعده مورد اقبال نيست بنابراين بسيار زود آن را پس گرفت چنانكه داوري كه خود مطرحكننده شعار يارانه ۲۵۰ هزار توماني بود حرف خود را پس گرفت و اينبار يك سايت اصلاحطلب قرباني شد چنانكه در تلگرام نوشت: « طرح پرداخت يارانه ۲۵۰هزار توماني كه اين روزها از آن به عنوان يكي از كشفيات سايت اصلاحطلب از برنامه انتخاباتي دكتر محمود احمدينژاد در سال ۹۶ ياد ميشود، طرحي قديمي است كه نخستين بار در مصاحبه تلويزيوني رئيسجمهور سابق در سوم دي ۱۳۹۱ مطرح شد. دكتر محمود احمدينژاد در اين مصاحبه گفت: «هدفمندي يارانهها يك كار بنيادين بود و هماكنون مردم ۴۰ هزار تومان به عنوان يارانه نقدي دريافت ميكنند كه ميتوانيم ۵/۲۵ برابر اين رقم را به مردم پرداخت كنيم بدون اينكه نقدينگي افزايش يابد.» شايد احمدينژاد بار ديگر پيروزي خود را در مخالفت با ديدگاه كارشناسان و آگاهان به امور ميداند يعني مانند سال ۸۴ كه ناطق نوري اينگونه تعريف كرده است: «آقاي احمدينژاد در آن دوران ميگفت سايرين برنامه ندارند و اوست كه براي كشور برنامه دارد. براي آقاي احمدينژاد يك ساعت و چهل و پنج دقيقه وقت گذاشتيم تا برنامههايشان را بگويند، پس از آن مرحوم عسگراولادي با ايشان مخالفت كردند و من گفتم: آقاي احمدينژاد من حرفهاي شما را دقيق گوش دادم، ولي يا سواد تو خيلي زياد است كه من نميفهمم چه ميگويي يا حرفهاي بالاي ابري ميزني.» و بر همين مبناست كه امروز مشاوران او وعدههايي را مطرح ميكنند كه از ديدگاه كارشناسان غير واقعي مينمايد. اكرمي درباره يارانه ۲۵۰هزار توماني گفت: «شعار يارانه ۲۵۰هزار توماني، هم حكم همان سنگ بزرگ علامت نزدن را دارد. درباره شعار استكبارستيزي ايشان هم جالب است كه مذاكره با آمريكاييها در اواخر دوره رياستجمهوري ايشان آغاز شد. انشاءا... در زمان مناسب در اين خصوص آگاهي آفريني خواهد شد.»
خداحافظي با راي مردم حاشيه
برخي از اعضاي نزديك به احمدينژاد بر اين اعتقاد هستند كه كه روحاني و هاشمي بر سه دهك اول جامعه سرمايهگذاري كرده و از توجه به اقشار فرودست و حاشيهاي غافل هستند اما با مرور وضعيت مردم حاشيه در دولت احمدينژاد خلاف بودن اين ادعا به اثبات ميرسد چنانكه عباس عبدي ميگويد: « تجربه دوره احمدينژاد تجربه تلخي براي بخشهايي از همان فرودستهاست. مثلا درباره سال ۹۲، كاملا اعتقادم اين است كه بخش قابل توجهي از همانهايي كه به احمدينژاد راي داده بودند، موتور محركه انتخابات ۹۲ شدند. آنها حاشيه بودند، بسياري آمدند و برخي هم اصلا نيامدند. بنابراين آنها كه آمدند، همانها بودند كه حس ميكردند راه دولت احمدينژاد جواب نميدهد و ضرر كردهاند.» بنابراين احمدينژاد نبايد راي مردم حاشيه را براي خود يا نمايندهاي از طيف خود براي حضور در انتخابات رياستجمهوري سال ۹۶ حساب كند.
رمز پيروزي با شعار مبارزه با استكبار
مبارزه با استكبار موضوعي است كه نميتوان آن را در سياستهاي جمهوري اسلامي نفي كرد اما اينكه از آن براي پيروزي در انتخابات سال ۹۶ استفاده كرد محل تامل دارد. او به شلمچه رفت و اينگونه گفت كه « به مناطق عملياتي آمدهايم تا آثار خيرخواهي و مهرباني و دوستي دشمن و استكبار با ملت ايران را ببينيم. آمدهايم تا ببينيم استكبار چگونه ملت ايران را با بمبها و اسلحهها مورد مهرباني قرار داد.» اما ظاهرا تاريخ مصرف اين اظهارات شعاري او گذشته است و ديگر اينگونه نيست كه واكنشي به اظهارات او نشان داده نشود مثلا مسئول روابط عمومي كل سپاه گفت كه «دشمن همواره به دنبال ايجاد يك دوقطبي ميان سپاه و دولت است و در دوره دوم دولت قبل نيز دشمن همين مسير را دنبال ميكرد و البته برخي بيتدبيريهاي دولت گذشته نيز شرايط را براي دشمن فراهم ميكرد.» اين اظهارات نشانگر آن است كه احمدينژاد در دوران رياستجمهوري خود نتوانست به آنچه امروز در شعار مطرح ميكند عمل نمايند و براي همين است كه امروز سخنان و شعارهاي او مورد توجه قرار نميگيرد. قنبري درباره اين شعار احمدينژاد توضيح ميدهد كه «شعار استكبارستيزي او را هم مردم در مقام عمل ديدند. طرح يك سياست خارجي تهاجمي، نتيجهاي جز تحريمهاي فلجكننده براي كشور به همراه نداشت و حتي بحث حمله نظامي هم به كشور از سوي غربيها مطرح شد. طرح مسائل غيرضروري، تنها براي كشور هزينهسازي كرد. اين شعارها كمكي به استكبارستيزي نكرد و اتفاقا گاه كمك به استكبار بود.»
احمدينژاد تنهاست
احمدينژاد در اين ايام تنهاست و تنها چند يار دارد كه داراي آن چنان وزن و تاثيرگذاري زيادي نيستند جالب اينجاست كه اين روزها حلقه اول احمدينژاد كه در سال ۸۴ براي حضور او تلاش ميكردند و زماني كه ديدند جايگاهي در قدرت ندارند از همراهي با او اعلام برائت كردند امروز در غياب حاميان سالهاي ۸۴ تا ۹۲ نقش حمايتگري را ايفا ميكنند از جمله احمد خورشيدي كه پدر داماد احمدينژاد است و در برهههايي سختترين انتقادات را به او داشت اما اكنون از ابزار تلگرام براي تبليغ احمدينژاد و به ويژه تخطئه دولت روحاني استفاده ميكند مثلا نوشته است كه « دكتر احمدينژاد در جواب دوستداران خود مبني بر شركت در انتخابات ميگويد كه تكليف ما به جاي انتخابات بازخواني خط نوراني امام خميني (ره) است» منصوري نخستين فرمانده سپاه جمهوري اسلامي هم گفته بود «روز بعد اينكه احمدينژاد، رئيسجمهور شد گفتم كه كلاه بزرگي سر مملكت رفت و حواستان جمع باشد. آقاي بشارتي يك ماه بعد از شروع به كار كردن احمدينژاد خدمت يكي از بزرگان نظام ميرسند و ميگويد كه احمدينژاد دارد مملكت را خراب ميكند، ايشان ميگويند، حالا قضاوت زود است و دوستان بروند كمك بكنند. به هرحال آقاي بشارتي هم زنده است و ميتواند در اين مورد شهادت بدهد.» رئيسجمهور سابق ايران همچنين با عدم حضور در انتخابات مجلس نشان داد كه به فضاي پارلمان علاقهاي ندارد و بيشتر دوست دارد در راس قوه مجريه حيات سياسي خود را ادامه دهد. از سوي ديگر مولفه تنهايي او در آنجا عيان شد كه هميشه دوست داشته نفر اول باشد اما در مجلس كسي نفر اول است كه همفكران بيشتري داشته باشد. احمدينژاد به دليل فقدان يك جريان سياسي، به طور طبيعي نميتوانست جريان منتسب به خود را راهي مجلس كند پس قيد حضور در مجلس را زد.
منبع: آرمان