در خصوص نمایش تلویزیونی آقای عراقچی از اتاق سوئیفت بانک مرکزی و سپس اظهارات یا به عبارتی اعتراف دیرهنگام اما صادقانه رییس کل این بانک، نکاتی قابل ذکر است
تدبیر24 : منتقدین- یاسر انصاری -از روزی که رییسجمهور محترم در مواجهه با سئوال انتقادی مبنی بر بینتیجه بودن برجام و عمل نکردن طرف مقابل به تعهداتش آن هم به استناد اظهارات رییس مجلس و دکتر صالحی عضو تیم هستهای مذاکره کننده، پاسخ تلخی داد و گفت: این موارد را از آقای سیف یا عراقچی باید بپرسید نه آقای صالحی (16 اسفند 94) تا روز گذشته (27 فروردین 95) که ولیالله سیف به صورت شفاف و در تأیید ادعای منتقدین، در برابر رسانههای خارجی اعترافی سهمگین کرد که «حق با منتقدان بوده است»، تقریبا 40 روز میگذرد.
در این فاصله البته آقای دکتر عراقچی (14 فروردین 95) در دفاع از «خسارت محضی» که تیم مدالآور دیپلماسی ایجاد کردهاند، از حمایت خاص رسانه ملی مدد گرفت و در تریبون یک طرفه خبر سیما حاضر شد و با طرح ادعای اینکه من همین امروز از آقای سیف گزارش خواستم و ایشان اذعان کرد که سوئیفت باز است، چند روز بعد از آن نیز خبرنگاران را به تور سوئیفت در بانک مرکزی دعوت کرد و تبادل پیام در برنامه سوئیفت را به نمایش گذاشت، آنچه که در حقیقت امر مصداق بارز واژه نمایش! بود.
در خصوص نمایش تلویزیونی آقای عراقچی از اتاق سوئیفت بانک مرکزی و سپس اظهارات یا به عبارتی اعتراف دیرهنگام اما صادقانه رییس کل این بانک، نکاتی قابل ذکر است:
اذعان به نچرخیدن چرخ اقتصاد بعد از توقف چرخش سانتریفیوژها و بی ثمر بودن برجام برای اقتصاد کشور آن هم بعداز ملاقات التماسگونه و تحقیرآمیز با مسئول اصلی پروژه تحریمهای ظالمانه علیه ملت ایران در خزانهداری آمریکا (جک لو)، در واقع همه رشتههای پوشالی بافته شده از سوی دولت در چند ماه گذشته و «وعدههای انتخاباتی» داده شده برای گشایش امور و ربط دادن همه مسائل کشور از آب و هوا و محیط زیست تا چرخش اقتصاد و جیب ملت به امضای برجام را عملاً پنبه کرد و نشان داد هجمه تیم دولت و رسانههای زنجیرهای هوادار آنان علیه منتقدین با هدف حاکم کردن «سکوت پادگانی» و هموار کردن زمین برای ادامه این توافقنامه خسارت بار بوده است.
رئیس کل بانک مرکزی در مصاحبه خود در نیویورک گفت: «اگر موانع برطرف نشود توافق شکست میخورد» این تا اینجای کار دقیقاً تأیید کاغذی بودن توافق است و اینکه روی هنوز زمین اتفاقی نیفتاده. موضوعی که آقای عراقچی در آنتن زنده سیما به شدت به آن واکنش نشان داد و گفت «نباید ارزش توافق روی کاغذ را پایین آورد!» ضمن اینکه میتوان مطمئن بود موانع هیچگاه برطرف نخواهد شد و با این دست فرمان دولت، از همین حالا میتوان این توافق را شکست خورده دانست. در همین ارتباط به اظهارات سخنگوی کاخ سفید توجه کنید: «ایران درخصوص برداشته شدن تحریمهای هستهای و تاثیر آنها بر دسترسی به نظام مالی آمریکا یا استفاده از دلار در مبادلات خارجی، اشتباه میکند. دولت اوباما نه این مسأله را در نظر داشته و نه در این خصوص تعهد و قولی داده است.» (آسوشیتدپرس 27/1/1395)
امیدوارم مدافعان برجام این حقیقت تلخ را دریافته باشند که معنای اظهارات رییس کل بانک مرکزی به عنوان متولی مالی اجرای برجام این است که برجام نه «آفتاب تابان» که در حقیقت «ابر سیاهی» است که از آن، «تهدید، تحقیر، فشار و ذلت» میبارد. جا دارد شیفتگان برجام و حامیانی که در برابر نور این آفتاب مشعشع! در چند ماه گذشته حمام آفتاب گرفته بودند پاسخ دهند که آیا با همین مدل دنبال برجامهای 2 و 3 و ... بودند؟
آقای دکتر صالحی علناً مسئولیت ابعاد فنی مذاکرات را به عهده گرفت، اما دقیقاً معلوم نیست مسئولیت ابعاد سیاسی، امنیتی، اقتصادی و اجتماعی پذیرش بی چون و چرای برجام و از دست رفتن همه داشتههای علمی، اعتباری و عینی هستهای، در حالیکه رهبر انقلاب بر اجرای مشروط آن از سوی دولت اصرار ورزیده بودند، با کیست؟ حسب اظهارات دکتر عباس عراقچی (از مدال آوران پذیرش برجام) تنها ابزار باقیمانده در دست وزارت خارجه، ایمیل آقایان ظریف و عراقچی است و حداکثر اینکه در ملاقاتها به صورت مکرر از طرف مقابل درخواست کنند که به تعهدات خود عمل کند! که قاعدتاً هر بار هم با پاسخ مشابه سخنگوی کاخ سفید مواجه خواهند بود. این نتیجهی حاصل شده، محصول خارج کردن اجرای بحث مذاکرات هستهای از دستور کار شورای امنیت ملی و سپردن آن به دست افرادی است که همه سرفصلهای سیاست خارجی را در مدار برد- برد ترسیم میکنند.
این روزها شاید بد نباشد سراغی از جناب آقای حسین فریدون هم گرفته شود که معنی اظهارات رئیس کل بانک مرکزی را به زبان سرخه ای ترجمه کند تا اعضای دولت بهتر متوجه شوند که آنطور که می اندیشیدند دیوار تحریمها ترک برنداشته که هیچ، بلکه با بتنی به مراتب محکمتر از بتن در اختیار دکتر صالحی، دیواره های تحریم سفت کاری شده است.