تدبیر24 : اعتکاف پرورش جسم و جان است، انسان آمیزهای است از این دو و نیازمند پرورش در ابعاد وجودی خود، انسان به دنبال سعادت و کمال است، روح انسان نیازمند نیایش است، مناجاتی شیرین و زیبا هم کلامی موجودی ضعیف با منشأ قدرتها از آغاز خلقت تا صحنه رستاخیز، راز و نیاز زیباترین هنر آدمی است.
اسلام دینی است که به همه ابعاد انسان توجه کرده و هر آن چه که برای رشد و تعالی بشر نیاز بوده را بیان کرده است و به مانند ادیان دیگر تنها به تک بعد توجه نکرده است و در حالی که معنویات را مورد توجه قرار داده به مادیات نیز در حد نیاز انسان توجه کرده است و به قولی دنیا را در کنار آخرت برای بشریت در نظر گرفته است.
در اسلام رهبانیت به آن گونه که در مسحیت و بودیسم بر آن تاکید شده است، وجود ندارد، اما در میان این زندگی مادی گاهی فرصتی برای خلوت کردن مخلوق با خالق در نظر گرفته است تا به این وسیله انسان برای چند روزی دل از دنیای مادی کنده و با خدای خود به راز و نیاز بپردازد و به این عمل اعتکاف گفته شده است.
اعتكاف در لغت به معنى اقامت كردن و ماندن در جایى و ملازم بودن با چیزى است، ولى در شرع اسلام اقامت در مكانى مقدس به منظور تقرب جستن به خداوند متعال است.
اعتكاف فرصت بسیار مناسبى است تا انسانى كه در پیچ و خمهاى زندگی مادى غرق شده، خود را بازیابد و به قصد بهره بردن از ارزشهاى معنوى از علایق مادى دست بكشد و خود را در اختیار پروردگار بگذارد و تقاضا كند كه او را در راه راست ثابت نگهدارد تا بتواند به دریاى بیكران انس و مهر خداوند كه یكسره مغفرت و رحمت است، متصل شود.
پیشینه اعتكاف
اعتكاف مخصوص دین اسلام نیست بلكه در ادیان الهى دیگر نیز وجود داشته و در اسلام استمرار یافته است، اگر چه ممكن است در شرع مقدس اسلام پارهاى از خصوصیات و احكام و شرایط آن تغییر یافته باشد.
برخى از آیات قرآن دال بر این است كه اعتكاف در ادیان الهى گذشته وجود داشته است. خداوند متعال در سوره مبارکه «بقره» مىفرماید که "وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِّلنَّاسِ وَأَمْنًا وَاتَّخِذُواْ مِن مَّقَامِ إِبْرَاهِيمَ مُصَلًّى وَعَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ أَن طَهِّرَا بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْعَاكِفِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ" یعنی "و چون خانه [كعبه] را براى مردم محل اجتماع و [جاى] امنى قرار داديم [و فرموديم] در مقام ابراهيم نمازگاهى براى خود اختيار كنيد و به ابراهيم و اسماعيل فرمان داديم كه خانه مرا براى طوافكنندگان و معتكفان و ركوع و سجودكنندگان پاكيزه كنيد".
از این آیه استفاده مىشود كه در زمان حضرت ابراهیم و اسماعیل(ع) عبادتى به نام اعتكاف وجود داشته و پیروان دین حنیف گرداگرد كعبه معتكف مىشدند.
حضرت مریم(س) آن گاه كه به افتخار ملاقات با فرشته الهى نایل آمد، از مردم فاصله گرفت و در خلوت به سر برد تا در مكانى خالى و فارغ از هر گونه دغدغه به راز و نیاز با خداى خود بپردازد و چیزى او را از یاد محبوب غافل نكند.
مرحوم علامه طباطبائى(ره) در المیزان مىنویسد: هدف حضرت مریم(س) از دورى نمودن از مردم، بریدن از آنان و روى آوردن به سنت اعتكاف بوده است.
از زمانى كه پیامبراسلام(ص) اعتكاف را به مسلمانان آموزش داد، این سنت اسلامى در میان مسلمانان رواج پیدا كرد.
در دین مبین اسلام اعتکاف بر دو نوع است، اعتکاف واجب که در این صورت شخص باید حتماً روزهدار باشد، البته روزه داشتن شرط لازم هر اعتکافی است. اعتکاف مستحب آن است که فرد بدون نذر یا عهد و قسم خود اقدام به این عمل بکند که در این صورت اگر تا سحر روز سوم در اعتکاف باشد، ادامه دادن آن تا آخر روز سوم واجب است و در صورت ترک آن، بر شخص واجب است که بعداً به جای آن معتکف شود.
مهمترین ایام برای اعتکاف روزهای سپید (ایام البیض)، یعنی روزهای سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم رجب و یا 10 روز آخر ماه رمضان است.
ارزش معنوى اعتكاف
انقطاع از مادیات و امور دنیوى و ملازمت مسجد و دوام ذكر و عبادت خدا، به تنهایى و بدون اعتكاف نیز داراى ارزشى والا و اهمیتى فراوان است كه در این زمینه آیات، روایات و احادیث زیادى را با چنین مضمونى مىتوان یافت، اما اهمیت اعتكاف به طور مشخص در قرآن و احادیث مورد تاكید قرار گرفته است.
در بنیاد اولین خانه توحید (كعبه) به دست دو پیامبر الهى، حضرت ابراهیم و اسماعیل علیهم االسلام سخن از عهد و پیمانى به میان مىآید كه از جانب خداوند، جهت تطهیر«بیت الله» براى طواف كنندگان، معتكفین و نمازگزاران از آنان گرفته شده است.
اعتكاف در قرآن
از كلام وحى استفاده مىشود كه در میان بنى اسرائیل نوعى روزه همراه با سكوت (صمت) رایج بوده است. حضرت موسى(ع) با آن كه مسئولیت سنگین رهبرى و هدایت امت را بر دوش داشت براى مدت زمانى آنان را رها كرد و براى خلوت كردن با محبوب خویش به خلوتگاه كوه طور شتافت. او در پاسخ به پرسش پروردگار فرمود: " وَعَجِلْتُ إِلَيْكَ رَبِّ لِتَرْضَى" یعنی "پروردگارا به سوى تو آمدم تا از من راضى شوى."
قرآن مجید در جایى دیگر از« رهبانیت» و گوشه گیرى پیروان حضرت عیسى(ع) سخن به میان آورده، و مىفرماید: "ثُمَّ قَفَّيْنَا عَلَى آثَارِهِم بِرُسُلِنَا وَقَفَّيْنَا بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَآتَيْنَاهُ الْإِنجِيلَ وَجَعَلْنَا فِي قُلُوبِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَرَحْمَةً وَرَهْبَانِيَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا كَتَبْنَاهَا عَلَيْهِمْ إِلَّا ابْتِغَاء رِضْوَانِ اللَّهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَايَتِهَا فَآتَيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ وَكَثِيرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ" یعنی "آنگاه به دنبال آنان پيامبران خود را پىدرپى آورديم و عيسى پسر مريم را در پى [آنان] آورديم و به او انجيل عطا كرديم و در دلهاى كسانى كه از او پيروى كردند رافت و رحمت نهاديم و [اما] ترك دنيايى كه از پيش خود درآوردند ما آن را بر ايشان مقرر نكرديم مگر براى آنكه كسب خشنودى خدا كنند با اين حال آن را چنانكه حق رعايت آن بود منظور نداشتند پس پاداش كسانى از ايشان را كه ايمان آورده بودند بدانها داديم و[لى] بسيارى از آنان دستخوش انحرافند.
مفسر بزرگ قرآن، علامه طباطبائى (ره) فرموده است: « لحن آیه شریفه نشان مىدهد كه خداوند، ابتدا رهبانیت را بر پیروان حضرت عیسى (ع) مقرر ننموده، ولى آن را مورد تایید قرار داده است.» هر چند آنان به دلیل این كه در رهبانیت زیاده روى نمودند و حد و مرز آن را مراعات نكردند، مورد نكوهش خداوند قرار گرفتند.
اسلام با پیشبینى عبادتى به نام «اعتكاف» كه در واقع نوعى خلوت و درون گرایى است، براى ساختن انسانها و جلوگیرى از آفت خدا فراموشى و خود فراموشى، چاره اندیشى کرده است. اینها همه نشان مىدهد با آن كه روح تعالیم ادیان، دعوت به جمع و اجتماع است، انسان به برنامههایى كه او را با درون خود پیوند دهد نیز محتاج است.
راز این امر روشن است، معمولا حضور پیوسته و دائمى در عرصه اجتماع و كار و تلاش عملى، رفته رفته روحیه عمل گرایى را در انسان تقویت مىكند.
پیدایش این روحیه چه بسا انسان را از درون تهى مىكند تا آن جا كه به چیزى جز عمل بیشتر نیندیشد. شخص عمل گرا و عمل زده حتى گاه فرصت نمىیابد نتایج كارها و تلاشهاى خود را هم به درستى ارزیابى كند. لذا اعتكاف زمینه مناسبى است تا انسان به كاوش درباره انگیزهها و روحیات خویش بپردازد و براى رفع نقصان و تكامل آن بكوشد. بنابراین اعتكاف با ویژگى هایى كه اسلام براى آن در نظر گرفته، پاسخى است به این نیاز روحى، و فرصتى است مغتنم براى رو آوردن به خود و خدا.
اعتكاف در احادیث
میزان توجه پیامبر(ص) به برپایى اعتكاف بسیار در خور دقت و تامل است، خداوند متعال پیامبر خویش را به داشتن خلق و خویى عظیم و بزرگ ستوده است.
با این حال آن حضرت با وجود مسئولیت بزرگ اجتماعى كه بر دوش داشت، خود را از اعتكاف بى نیاز نمىدانست، چنان كه در حدیثى از امام صادق (ع) آمده است: "رسول خدا در دهه آخر ماه مبارك رمضان در مسجد معتكف مىشدند و براى آن حضرت خیمهاى كه از مو بافته شده بود در مسجد برپا مىشد و پیامبر(ص) براى اعتكاف آماده مىشدند و بستر خویش را جمع مىكردند.
در حدیث دیگرى از امام صادق (ع) آمده است که «درجنگ بدر در ماه رمضان رخ داد، از این رو رسول خدا(ص) موفق به اعتكاف نشدند، آن حضرت در ماه رمضان سال آینده یك دهه را به عنوان همان سال اعتكاف نمودند و یك دهه را نیز به عنوان قضاى سال قبل.
در مجموع اعتکاف پرورش جسم و جان است، انسان آمیزهای است از این دو و نیازمند پرورش در ابعاد وجودی خود، انسان به دنبال سعادت و کمال است، روح انسان نیازمند نیایش است، مناجاتی شیرین و زیبا هم کلامی موجودی ضعیف با منشأ قدرتها از آغاز خلقت تا صحنه رستاخیز، راز و نیاز زیباترین هنر آدمی است.
امید است که همه رهروان راستین اسلام بتوانند از ایام ابیض که با نام مولی متقیان امیرمومنان حضرت علی(ع) در آمیخته شده است به طور کامل استفاده کنند.
منبع:آستان