تدبیر24 : مهدي قزلي در روزنامه خراسان در شماره سه شنبه هفتم ارديبهشت در يادداشتي انتقال نمايشگاه كتاب به شهر آفتاب را از جنبه هاي مختلف بررسي كرد و نوشت: پيش از اين براي رفتن به نمايشگاه كتاب وقتمان را دو قسمت مي كرديم، زماني براي رسيدن به نمايشگاه و زماني براي گشتن در آن.اين يادداشت در ادامه مي افزايد: چند بار هم پيش آمده بود كه آمديم و بعد از كلي طواف در خيابانهاي شلوغ اطراف مصلي عطاي نمايشگاه كتاب را به لقايش بخشيديم و برگشتيم.
حالا ما هدفمان رفتن به نمايشگاه بود، ببين آنهايي كه ميخواستند به منزل يا كارشان برسند چه قصيده هاي هجوي درباره كتاب و نمايشگاهش سروده اند. ترافيكي كه در ايام نمايشگاه در قلب تهران درست مي شد و تا كيلومترها پس و پيش آن باقي بود، زيبنده و برازنده ما نبود. با انتقال نمايشگاه كتاب به شهر آفتاب، اگر هم ترافيكي باشد، ديگر لااقل براي آنهايي است كه قصد نمايشگاه دارند، نه همه مردم. دوم: سالهاي قبل وقتي وارد نمايشگاه كتاب مي شدي، تعداد زيادي انسان فرهيخته مي ديدي با ماسكهاي روي دهان و صورت. اگر نمي دانستي اينجا نمايشگاه كتاب است گمان مي بردي به محل دفن زباله، يا يك بيمارستان بزرگ پر از بيماري هاي مسري وارد شده اي.
قلب تهران به دليل ترافيك و ازدحام جمعيت چنان هواي آلوده اي داشت كه نفس كشيدن براي مراجع سخت مي شد. يك نمودار آلودگي هوا در زمان و مكان نمايشگاه ديدم كه باز اگر فرض برگزاري نمايشگاه كتاب را از روي نمودار كنار مي گذاشتي، مي توانستي فرض حمله ميكروبي و شيميايي را جايگزينش كني. شهر آفتاب در جنوب تهران قطعا اين مشكل را نخواهد داشت.سوم: ازدحام چند صد هزار نفري در قلب تهران، مساله امنيت را تبديل به يك مساله درجه يك مي كرد، در شهر آفتاب به دليل دوري از بافت شهر تامين امنيت بسيار آسانتر و كنترل شده تر خواهد بود. در اين اوضاع نابسامان منطقه در خانه اگر كس است، همين چند جمله درباب امنيت بس است.چهارم: هميشه در ميان مراجعين به نمايشگاه كتاب تعداد زيادي افراد كم ربط و بي ربط پيدا مي شد كه آمده بودند تا فقط آمده باشند.
مراجعيني كه شلوغي و حضور حماسي برايشان مهمتر از كتاب و كتاب خريدن بود. انتقال نمايشگاه كتاب به شهر آفتاب، باعث گزيده تر شدن مراجعين خواهد شد. كم شدن تعداد كساني كه ربط كمتري به كتاب دارند، فرايند گشت و گذار و خريد كتاب را براي كتابخوانها و ناشرين روانتر مي كند. پنجم: همانطور كه آمدن نمايشگاه كتاب به مصلي باعث توجه به مصلي و رونق آن شد، انتقال آن به شهر آفتاب هم باعث رونق اين منطقه مهم در جنوب تهران خواهد شد. كمااينكه در همين زمان كوتاه ايستگاه متروي شهر آفتاب افتتاح شد و مجموعه نمايشگاهي شهر آفتاب هم كه مي توانست سرنوشت عمراني بدي مثل مصلي داشته باشد، با سرعت آباد شد. از اين به بعد به يمن انتقال نمايشگاه كتاب، تهران داراي يك مجموعه نمايشگاهي حرفه اي مي شود كه آبروي خودش را هم از پرمخاطب ترين نمايشگاه كتاب دنيا مي گيرد.
توسعه مدني و شهري جنوب تهران با راه افتادن شهر آفتاب عمق خوبي به جنوب پيدا مي كند و بگذار يكبار هم كه شده توسعه به كام جنوب شهري ها باشد.ششم: آخرش كه چي؟ فرض كنيد نمايشگاه كتاب منتقل نمي شد، آيا مي شود تصور كرد اين رويداد تا هميشه در مصلي كه كاربري اش در اسمش نهفته است، باقي بماند؟ سه چهار سال ديگر نمايشگاه كتاب و ماه رمضان همزمان مي شود، اينكه مردم نتوانند در اين زمان از مصلي استفاده كنند، حتي قابل تصور نيست.تصميم انتقال نمايشگاه يك تصميم غيرقابل اجتناب و شجاعانه بود و هر تغييري شرايطي جديد ايجاد مي كند كه شايد نتواند رضايت همه را جلب كند. كافي است اين تصميم درست و در جمع جبري فوايد و مضرات قابل دفاع باشد.