تدبیر24 :«دلواپیش زل زد توی چشمانم و گفت: سخنان وقیح یک طنزنویس هتاک... فشارآوران اضافه کرد: توهین به سایتهای دلسوز + عکس!»
روزنامه ایران در ستون طنز خود نوشت: «آقای دلواپیش سردبیر سایت دلسوزنیوز جوری اخم کرده بود و چشم به مانیتور دوخته بود که گویی در مهلکه خنثی کردن بمبی قرار گرفته است. دقیقاً نمیدانم با چه صحنههایی روبهرو شده بود که چهرهاش به این حالت درآمده بود.
من روبهرویش و پشت به مانیتور نشسته بودم. سرم را از بغل در تیررس نگاهش قرار دادم و گفتم: دلواپیش! چیکار میکنی؟
نیمنگاهی به من انداخت و بعد زد روی پایش: «مدعیان اعتدال با چه رویی یک زن را از کره جنوبی وارد کشور کردهاند؟»
چشمانم از تعجب باز شد و گفتم: «اصلاً در این حد که وارد کشور کردن؟»
دلواپیش دوباره به مانیتور خیره شد. فشارآوران، دبیر سرویس سیاسی از پشت میزش گفت: «لابد آوردن زنان کرهای به ایران هم دستاورد دیگر برجام است!»
گفتم: «چی میگین شما؟ بانو سوسانو قراره بیاد ایران؟»
دلواپیش گفت: «از آن بدتر!»
گفتم: «یانگوم جواهری در قصر؟»
فشارآوران گفت: «از آن بدتر!»
گفتم: «دیگه آتیش زدم به مالم، کیم کارداشیان. رضایت بدین.» بعد با خودم فکر کردم هر کسی که نام کیم دارد که کرهای نیست. گفتم: لوس نشین دیگه. کی اومده ایران؟
فشارآوران گفت: پارک گئون های!
گفتم: کیه ایشون؟
گفت: کی میخواستی باشه؟ رئیس جمهوری کره جنوبی!
گفتم: بابا چتونه شما؟ فکر کردم مورد مشکوکی میخواد بیاد.
دلواپیش گفت: مورد از این مشکوکتر؟!
فشارآوران دستش را مشت کرد و گذاشت جلوی دهنش: «گسترش روابط سیاسی؟»
دلواپیش گفت: «انعقاد میلیاردها دلار قرارداد اقتصادی!؟ لابد فردا میخواهند با ما بستنی بخورند و سینما هم بروند.»
دلواپیش میخواست از جا بلند شود و بگوید «ما نمیپذیریم!» که گفتم: اصلاً شما راجع به روز معلم یک مطلب هم تو سایت کار کردین؟
دلواپیش زل زد توی چشمانم و گفت: سخنان وقیح یک طنزنویس هتاک...
فشارآوران اضافه کرد: توهین به سایتهای دلسوز + عکس!
گفتم: عزیزان! از سایت شما کلمه «برجام» رو بردارن فقط هدر سایت و شماره تماسها میمونه! کجا به روز معلم پرداختید؟
دلواپیش گفت: یاوهگویی بس است! پرداختیم! فشارآوران لینک مطلبی را فرستاد که تیترش «تأثیر برجام بر نسلهای آینده» بود و در آن توضیح داده بودند که معلم واقعی کسی است که آثار سوء برجام را برای دانش آموزان توضیح دهد و بگوید که ما همه چیز را در برجام دادیم رفت!
خواستم اعتراض کنم اما دیدم فایدهای ندارد. مثل همیشه با چهره پوکرفیس رفتم برای خودم چای بریزم و به این فکر کنم که چه شد که به اینجا رسیدم!»