آموزش کودکان برای فردای بهتر سرزمین

آموزش کودکان برای فردای بهتر سرزمین

شینا انصاری - روز جهانی و هفته ملی کودک فرصتی است برای پرداختن به دغدغه‌ها، مشکلات، بحران‌ها، علاقه‌مندی‌ها و حقوق کودکان، این جوانه‌های زندگی و امیدهای آینده. کودکان در نقاط زیادی از دنیا در حالی اولین قربانی سیاست، فقر، خشونت و جنگ هستند
جهان در آستانه‌ی بازچینش رقابت

جهان در آستانه‌ی بازچینش رقابت

محمدمهدی محمدی-رقابت‌پذیری در سال ۲۰۲۵ تنها یک رتبه‌بندی نیست، بلکه نمایی است از آنچه جهان به سمتش می‌رود: ثبات، شفافیت، و هوشمندی سیاست. کشورمان اگر بخواهد سهمی در آینده اقتصادی جهان داشته باشد، باید نه‌تنها در زمره بازیگران مهم این تغییر جهانی و همکار در سازمان های جدید بین اللملی قرار بگیرد، بلکه باید طراح مسیر خود با پایبندی به موازین و استراتژی های خود باشد. مسیری که از درون طراحی، اصلاح و اجرا می‌شود، نه از بیرون تحمیل.
چهارشنبه ۱۴ آبان ۱۴۰۴ - 2025 November 05
کد خبر: ۶۲۸۸۲
تاریخ انتشار: ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۴:۵۱

خاطره‌ آیت‌ الله خامنه‌ای از روز ترور

تدبیر24 :یپایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای، رهبر انقلاب در خاطره ای از ایشان آورد.

ایشان در این خاطره می فرمایند؛

وقتی که در مسجدی که من بودم بمب منفجر شد، از وقتی که بار اوّل بر زمین افتادم - که البته نفهمیدم چطور شد که افتادم - تا وقتی که به کلّی بیهوش شدم، سه مرتبه، برای لحظاتی به هوش آمدم و هر دفعه هم یک احساسی داشتم. آن حالات، هیچ‌وقت از یادم نمی‌رود. حالا یکی را عرض می‌کنم: در یکی از حالات، احساس کردم که دارم می‌روم؛ یعنی احساس کردم که مرگ در مقابل من است. کاملاً در آن مرز عالم برزخ، خودم را دیدم و احساس کردم که در آن حال، انسان هیچ دستاویزی به جز خدا ندارد؛ هیچ دستاویزی! یعنی هر چه هم عمل پشت سرخودش داشته باشد، باز اگر نتواند تفضّل الهی و رحمت خدا را جلب کند، خاطر جمع به آن عمل نیست. آدم شک می‌کند: آیا این عمل را با اخلاص به‌جا آوردم؟ آیا نیّتم صددرصد، خدایی بود؟ آیا در آن شرک و ریا نبود؟ آیا ملاحظه‌ی این و آن نبود؟

به‌هرحال، ماها مرکز عیوبیم. متأسّفانه، همه‌ی شائبه‌ها در ما هست. آن‌جا انسان احساس می‌کند که مثل پرِ کاهی بین زمین و آسمان است. از همه چیز منقطع می‌شود. من این حالت انقطاع را در آن وقت احساس کردم و پیش خدای متعال، تضرّع نمودم و گفتم: «پروردگارا! می‌بینی که من چقدر دستم خالی است و چیزی ندارم و محتاجم! اگر تفضّلی بکنی، کرده‌ای وَاِلّا ما رفته‌ایم.» منظورم مردن نبود؛ رفتن از وادی سعادت بود. بعد، بیهوش شدم و چیزی نفهمیدم.

بیانات در تاریخ ۱۳۹۲/۲/۱۰

برچسب ها: تدبیر24 ترور
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: