تدبیر24 :بهنام قیاسوند-خروج از حاکمیت در پسا 88 و انتخابات بحث برانگیز 22 خرداد سال 88 جدی شد.عملا نیروهای سیاسی-تشکیلاتی اصلاح طلبان حد فاصل سالهای 88 تا 92 از درون نظام خارج شدند و این پرسش بدون پاسخ ماند که حالا چرا بازگشته اند؟
10 اردیبهشت، دور دوم انتخابات مجلس دهم به پایان رسید و لیست «امید» که حمایت سیاسی-اجتماعی اصلاح طلبان را به دنبال خود داشت،توانست بیش از صد کرسی پارلمان را به دست آورد.این به معنی آن است که اصلاح طلبان در بخش مهمی از حاکمیت جمهوری اسلامی ایران تاثیرگذار خواهند بود. بخشی که از مجلس ششم به بعد در اختیار محافظه کاران سنتی و راست افراطی قرار داشت.حال می شود گفت اصلاح طلبان دوم خردادی باری دیگر به پارلمان، قلب جامعه مدنی بازگشته اند تا در تصمیمات حاکمیت سهیم شوند.
بازگشت دوم خردادی ها به خانه ملت،چند سوال را پیش پا میگذارد.کدام طیف این جریان به مجلس بازگشته اند؟این بازگشت دوباره چه پیامی برای جناح های سیاسی درون نظام دارد؟ آیا حضور دوباره اصلاح طلبان در مجلس تداوم دارد و چه قدر می تواند در محقق کردن مطالبات پایگاه اجتماعی این جریان موفق باشد و از همه مهم تر،چرا و در چه زمانی ازحاکمیت خارج شدند و اگر امروز بازگشته اند به این معنی است که مشکلات گذشته حل شده؟
پاسخ به این سوالات می تواند آینده فراکسیون امید در مجلس دهم و جریان اصلاح طلب دوم خردادی را کمی مشخص کند.
ابتدا با مساله خروج از حاکمیت شروع کنیم.این تئوری را اولین بار عباس عبدی، در بین مشارکتی ها مطرح کرد ولی هرگز نتوانست کاری در مواجه با مخالفان اصلاحات پیش ببرد.رضا خاتمی در گفتوگو با اعتماد می گوید:« اگرقرار بود چنين كاري اجرايي شود همه اصلاحطلبان درون حاكميت بايد آن را قبول ميكردند كه اين عملا غيرممكن بود. ما ميگفتيم ابتدا بايد برويم و همه اصلاحطلبان از رييس دولت اصلاحات،مجلس و جاهاي ديگر را توجيه كنيم كه متحد شوند تا به طرف مقابل بگويند اگر نگذاريد كار كنيم ما حاضريم كنار برویم.»
خروج از حاکمیت در پسا 88 و انتخابات بحث برانگیز 22 خرداد سال 88 جدی شد.عملا نیروهای سیاسی-تشکیلاتی اصلاح طلبان حد فاصل سالهای 88 تا 92 از درون نظام خارج شدند و این پرسش بدون پاسخ ماند که حالا چرا بازگشته اند؟
شاید پاسخ این باشد،که به اجبار راه خروج را انتخاب کردیم یا اینکه حفاظت از منافع ملی ما را مجاب به بازگشت کرد.بررسی و رسیدن به پاسخ صحیح و حقیقت این مساله می تواند پیچیده باشد.اصلاح طبان و در راس آن فراکسیون «امید»اگر نتواند مباحث سال 88 را در تعامل با حاکمیت حل کند، می توان گفت دستاورد سیاسی مشخصی هم در این دوران 4 ساله نخواهد داشت.البته گفتگو و تعامل با حاکمیت به معنی گفتگو و تعامل با اصولگریان و نهادهای امنیتی نیست.
بازگردیم به سایر سوالاتی که در ابتدا مطرح شد.رد صلاحیت گسترده اصلاح طلبان و بعضا اصولگرایان حامی برجام باعث شد تا طیف میانه رو دوم خردادی و حتی ناشناخته به لحاظ تشکیلاتی-رسانه ای در قالب ائتلاف امید وارد مجلس شوند.
وجود داشتن این تعداد نیرو سیاسی-اجتماعی که می تواند تحت هر شرایط سختی مثل رد صلاحیت ها کمک حال گفتمان اصلاحات باشد،اتفاق و رخداد ارزشمندی است اما آسیبی هم مثل ظهور نیروهای منفعت طلب و یا ضعیف به لحاظ سیاسی را افزایش می دهد که راهکار هایی برای جلوگیری از به وجود آمدن چنین آسیب ها وجود دارد که در آینده نزدیک باید به آن پرداخت.
بازگشت دوم خردادی ها به پارلمان،در گام اول باعث کاهش شکاف در بین محافظه کاران-اقتدارگریان می شود.جریاناتی که صحنه سیاسی کشور را در نبود رقیب خالی دیدند و در دوران احمدی نژاد،نام آبادی و آباد گران را با منافع شخصی،سوء مدیریت و ... گره زدند.
کاهش شکاف نیروهای مخالف اصلاخات در آینده نزدیک کار را برای پیش برد پروژه اصلاحات سخت خواهد کرد. یارگیری از بین محافظه کاران اعتدالگرا یا توسعه طلب در این مقطع زمانی ایدیه مناسبی است.همکاری مثبت و سازنده با ناطق نوری،لاریجانی و رهوران ولایت،کمک حال بدنه نحیف شده دوم خردادی ها خواهد بود.
دیگر پیام بازگشت اصلاح طلبان یادآوری مساله مهمی به تمام جریانات سیاسی کشور است.یادآوری مفهوم حذف رقیب.همه باید بدانند که«حذف کنندگان امروز حذف شدگان فردایند و حذف شدگان فردا حذف کنندگان امروز اند.»
چرایی پایانی،آیا حضور اصلاح طلبان در پارلمان تداوم خواهد داشت؟ نمی شود پیش گویی کرد، اگر فراکسیون «امید» در تعامل با حاکمیت و دولت روحانی،«منافع ملی» را معیار قرار دهد و بتواند مطالبات انباشته شده پایگاه اجتماعی خود را محقق کند احتمالا در دستیابی به این امر ،موفق خواهند شد.