تدبیر24 : ليلاكاظمي- انتخابات مجلس در شرايطي برگزار شد كه با توجه به ردصلاحيتها، اميد چنداني به پيروزي قاطع اصلاحطلبان وجود نداشت اما آنها توانستند در ائتلاف با ميانهروها پيروز ميدان شوند و بسياري از كرسيهاي پارلمان را بهدست آوردند. اكنون در تداوم موفقيت حاصل شده در انتخابات مجلس، بزرگان به اصلاحطلبان توصيه ميكنند كه اتحاد و وحدت را فراموش نكنند تا بتوانند در برنامههاي گوناگون از جمله انتخاب هيات رئيسه و به ويژه رياست قوه مقننه به نتيجه مطلوبي دست پيدا كنند. انتخاب هيات رئيسه اين دوره از مجلس داراي اهميتي فراتر از دورههاي قبل است چرا كه طيف هاي اصلاحطلب، اصولگرا و مستقل انتظار دارند گزينه مدنظر آنها بر صندلي رياست بنشيند. اكنون دو گزينه اصلي رياست، آقايان عارف و لاريجاني هستند و اين اميد وجود دارد كه رياست مجلس آينده با نوعي توافق و رايزني ميان اين دو گزينه اصلي به نتيجه برسد، چراكه رقابت آنها ميتواند زمينه مناسبي براي افراد فرصت طلب و دلواپسان فراهم آورد. عارف و لاريجاني بارها بر تعامل و وحدت تاكيد كردهاند و اكنون در عرصه عمل بايد آن را به اجرا بگذارند يعني ميتوانند با حفظ ائتلاف از هرگونه اختلاف پرهيز كنند، چرا كه پروژه اصلاحات از طريق كميسيونهاي تاثيرگذار نيز قابل پيگيري است. در اين راستا احمدشيرزاد فعال سياسي اصلاحطلب با «آرمان» به گفتوگو پرداخت كه در ادامه ميخوانيد:
موضوع تعيين رئيس مجلس بحث روز گروههاي سياسي و گعدههاي منتخبان است و اين در حالي است كه هنور هيچ كدام از دو گزينه عارف يا لاريجاني تصميم خود براي انصراف از رياست را اعلام نكردهاند. از يك سو آقايان مرعشي و حجاريان معتقدند بايد بين طرفين توافق صورت گيرد و از سوي ديگر محمدرضا خاتمي بيان داشته كه مردم با گزينشهاي خود خواهان تغيير هستند. با توجه به اين موضوعات، بهترين راهكار درباره تعيين رئيس مجلس دهم چيست؟
بهترين راهكار اين است كه تقسيم كرسيهاي هيات رئيسه با توافق و مذاكره صورت بگيرد. البته تا حدودي رقابت و حتي تضاد در منافع بين طرفين وجود دارد كه نميتوان منكر آن شد. بدون ترديد تداوم تضاد و تعارض، خسارات فراواني به اهداف و منافع ملي وارد ميكند بنابراين بنا به اظهارات دولت اتحاد نبايد به شكل مقتدرانه باشد كه اراده خود را به جامعه تحميل كند. قطعا مذاكره و گفتوگو ميتواند ثمر بخش و اثرگذار باشد. بايد اذعان داشت همواره دوستان اصلاحطلب به خوبي نشان دادند كه اهل تعامل، گذشت و كنارهگيري به موقع هستند. در كل انتخابات اين دوره شاهد بوديم كه بسياري از دوستان كه ذاتا شايسته و صالح براي ورود به مجلس بودند به خاطر دامن نزدن به تضادها و اختلافات از همان ابتدا وارد عرصه رقابت نشدند تا دولت يازدهم بتواند به اهداف و برنامه هاي خود جامعه عمل بپوشاند. از سوي ديگر طيف مقابل با سوءاستفاده از اين جريان سعي كرد از تمامي ابزار و امكانات خود براي رسيدن به قدرت و اهداف خوداستفاده كند. بايد اذعان داشت دوستان اصلاحطلب اهل تعامل و حاضر هستند براي اهداف بلند با ديگران تعامل داشته باشند. اميدوارم كه دوستان اصولگراي راهيافته به مجلس كه با اهداف دولت هماهنگ و سازگارند اين مشي را در پيش گرفته و سعي كنند با دوستان اصلاحطلب كنار بيايند. بايد يادآور شد كه در انتخابات موقعيت استثنائي وجود داشت كه در اين شرايط بخشي از كرسيها به اصولگرايان رسيد و بخش ديگر نيز با حمايت اصلاحطلبان به طيف ميانه روها تعلق گرفت. در شهرهاي مختلف برخي گزينههاي منتخب مدنظر اصلاحطلبان نيستند اما با اين وجود تمامي منتخبان تمكين كردند تا مجلسي معتدل و كارآمد شكل بگيرد. اكنون نيز اين انتظار وجود دارد كه اصلاحطلبان شرايط و واقعيتها را بهخوبي درك كرده و به خطير بودن شرايط توجه كنند، همچنين اصولگرايان اين موضوع را مدنظر داشته باشند كه با شرايط ويژه امكان حضورشان در مجلس فراهم آمده است و بر رقيبان خود پيروز شدند. در اين دوره انتخابات گزينش افراد بهخوبي بيانگر خواسته و مطالبات مردم مبني بر تغيير، تحولي سازنده و مثبت از سوي نمايندگان منتخب است. رويكرد واقعگرايانه كمك ميكند كه همه به نتيجه واحد و منطقي دست پيدا كنند تا مجلس آينده، مجلس كار باشد تا نهاد تعارض و درگيري.
برخي خارج از مجلس به دنبال اعمال نظراتشان به منتخبان هستند. چه توصيهاي به اين افراد داريد؟
به نفع همه است كه دخالتي در امور مجلس صورت نگيرد و اجازه دهند نمايندگان تصميم بگيرند. يعني بزرگان اصلاحطلب و اصولگرا و همچنين احزاب سياسي و حتي دولت نبايد در اين موضوع دخالت كنند چرا كه چنين دخالت هايي ميتواند اثرات ناگواري داشته باشد. تصميمگيري درباره اين مهم بايد به منتخبان ملت سپرده شود هر چند گروهها و احزاب ميتوانند نظر خود را اعلام كنند اما نبايد فشاري از بيرون به مجلس تحميل شود. وقتي دو گزينه مطلوب وجود دارد بايد اجازه داده شود كه تصميم نهايي از سوي نمايندگان مجلس بدون فشارهاي بيروني اتخاذ شود البته ممكن است اين مساله با رايزني داخلي مجلس به توافق منجر شود، اما لازم به ذكر است كه از بيرون نميتوان براي آقايان تصميم گرفت بلكه تصميمگيري در اين حوزه حق نمايندگان منتخب است. انتظار اين است كه نمايندگان منتخب بياعتنا نباشند و درباره تعيين رئيس و هيات رئيسه مجلس زودتر به تصميم نهايي برسند چرا كه به تصميم رسيدن آنان سبب ميشود كه دخالت ها كمرنگ شود و اگر كانديداي رياست بداند كه مجموعه حاميانش بيشتر يا كمتر از نصف است، تكليف خودش را زودتر ميفهمد و شخصي كه بيش از نيمي از آراي منتخبان را دارد بهطور طبيعي كرسي رياست به او اختصاص پيدا ميكند بنابراين تعداد آرا تعيينكننده سرنوشت رياست نهاد قانونگذاري است.
كشيده شدن رقابت بين كانديداهايي رياست قوه مقننه به صحن علني بهارستان چه تبعاتي به همراه دارد؟
همگان ميدانند كه تفاوت در ديدگاه و برنامه آقايان وجود دارد و رقابت آنان براي كسب كرسي رياست طبيعي و مشروع است اما اين رقابت نبايد تا روز انتخاب رئيس مجلس ادامه پيدا كند. رئيس مجلس بايد با اكثريت قاطع آرای نمايندگان بركرسي رياست تكيه بزند، البته بخشي از راستگرايان تندرو هستند كه دو گزينه اصلي رياست يعني آقاي لاريجاني و دكتر عارف مدنظرشان نيست و به آنها راي نخواهند داد كه مساله مهمي نيست و بايد اجازه داد تا اين تعارض خود را نشان دهد. اصلاحطلبان و اصولگرايان معتدل بايد آراي خود را به يك منتخب اختصاص دهند كه رئيس منتخب با اكثريت آرا بتواند مجلس دهم را مديريت و اداره كند، البته لازم است با نظر سنجي در بين ۲۹۰ نفر نماينده هر چه زودتر تكليف مشخص شود. بنابراين رقابت بايد تا قبل از روز انتخاب رئيس مجلس به نتيجه برسد و با رايزنيهاي مناسب در داخل مجلس مشخص شود كدام يك از اين دو شخصيت بيشتر در ميان نمايندگان طالب دارند.
با توجه به وجود مسائل و معضلاتي در كشور، مجلس دهم بايد اولويت برنامههاي خود را در چه راستايي تنظيم كند؟
يك يا دو لايحه مهم وجود دارد و بقيه موارد، داراي جنبه كاري است، در جزئیات قوانين بايد به آنها رسيدگي شود و مورد توجه قرارگيرد. لايحه برنامه لايحه مهمي است كه شنيده ميشود به مجلس دهم ميرسد هر چند مجلس نهم اصرار دارد اين لايحه توسط اين مجلس به سرانجام رسد اما نظر دولت يازدهم اين است كه اين لايحه وارد مجلس دهم شود. با توجه به اينكه فرصت اندكي براي مجلس نهم باقي مانده، بعيد است كه در اين مجلس امكان بررسي لايجه فراهم شود، به هرحال اين لايحه به مجلس آينده كشيده خواهد شد. البته ممكن است در آغاز كار نمايندگان به دليل نداشتن تجربه كافي تا حدودي با این مساله مواجه شوند اما پشتوانه آرای مردمي قدرت و قوت بيشتري به نمايندگان منتخب ميدهد. بايد نظرات كارشناسي و سازندهاي از سوي نهاد تقنيني ارائه شود و نمايندگان با تواضع در مقابل اين نظرات قوانين موثر و سازندهاي تصويب كنند. در شرايط كنوني مساله اقتصاد، مديريت و مبارزه با فساد مهمترين چالش و مشكل كشوراست و خانه ملت بايد توجه به اين امور را در اولويت كاري خود قرار دهد. ترجيح اين است كه مجلس خود را درگير چالش سياسي نكند كه قادر به مقابله با آن نيست، البته نمايندگان درنطقها و اظهارنظرهايشان ميتوانند راجع به مسائل و معضلات نظر خود را ابراز كنند. اگر مجلس دهم بخواهد خود را درگير چالشهايي كند كه مشخص نيست چقدر از آن موفق بيرون آيد واقعبينانه آن است كه نهاد قانون گذاري خود را درگير چنين مسائلي نكند و بيشتر به لايحه دولت بسنده كند و از سوي قوه مجريه كاركارشناسي و بررسي بيشتري صورت گيرد، بنابراين تعداد قابل توجهي لايحه از سوي اين نهاد به قوه مقننه ارائه ميشود كه مجلس را در سال نخست به خود مشغول ميكند، همچنين سال دوم مجلس در شرايط متفاوتي قرار ميگيرد و تكليف رياستجمهوري دور بعد معلوم ميشود. در ميانههاي مجلس امكان اينكه طرحها و لوايح مهم ديگر مورد توجه قرارگيرد وجود دارد. بنابراين در آن زمان بايد به اولويتهاي آن دوره نگريست.
وجود تفاهم و هماهنگي رمز موفقيت مجلس آينده است. با وجود اهميت قابل توجه اين موضوع امكان هماهنگ شدن بيشتر جناح اصلاحطلب و اصولگرا وجود دارد به نحوي كه مانع از اختلافاتي شود كه در مجلس نهم بارها مشاهده شد؟
به باور بنده تركيبي از همكاري و تفاهم در عين رقابت و تعارض وجود دارد و نبايد از وحدت به وجود آمده ميان اصولگرايان ميانهرو و اصلاحطلبان توقع بيش از حد داشته باشيم و نبايد فكر كرد كه آنها در همه مسائل مثل يكديگر عمل ميكنند، البته انتظار اين است كه درمسائل مهم كه به منافع و مصالح ملي مربوط است شاهد ائتلاف و اتحاد آنها بايد باشيم. آنها در اين مسير بايد با چانهزني و تعديل پيشنهادات به نظرات مشترك دست يابند. طبيعي است كه در برخي مسائل اختلاف نظر وجود دارد و اختلاف نظر تابع راي مجلس خواهد بود.
باتوجه به سابق مجلس ششم، جهتگيري مستقلها در آن دوره به چه شكلي بود و اكنون که در حدود صد كرسي مجلس دراختيار مستقلها قرار دارد اين امكان وجود دارد كه مستقلها به سوي اصلاحطلبان گرايش پيدا كنند؟ در اين صورت آنها در چه حوزههايي ممكن است با اصلاحطلبان اشتراك نظر داشته باشند؟
تجربه نمايندگي در مجلس ششم بسيار متفاوت با امروز بود. در آن زمان بسيار ي از نمايندگان از جريان سياسي مشخصي برگزيده شده بودند و در اين ميان نماينده بلاتكليف بسيار اندك وجود داشت. دراين دوره بنا به شرايط سياسي خاص حاكم بر انتخابات جماعت كثيري ترجيح دادند كه خط سياسي از خود نشان ندهند و آنها نميخواستند در ذيل اصولگرايي قرار بگيرند و مهر اين جريان برآنها بخورد و از سوي ديگر نميخواستند هزينه اصلاحطلبي را بپردازند بنابراين خصلت عملگرايانه بيشتر بر اين گروه حكمفرماست، در چنين شرايطي تصور ميكنم جهتگيري آنان بيشتر به سوي اصلاحطلبي است. البته شايد در برخي مسائل سياسي متفاوت عمل كنند اما در مسائل اقتصادي، كاري و اجرايي كشور به سوي دولت خواهند غلتيد و بنابراين آنها در تعارض با قوه مجريه قرار نخواهند گرفت.
اصلاحطلبان چگونه ميتوانند آرای مستقلها را بهدست آورند؟
البته كسب آرای مستقلها كار آساني نيست و بهراحتي نميتوان نظرات ديگران را تغيير داد. كارفراكسيوني و پارلماني قوي بايد صورت گيرد و دوستان بايد منسجم و متحد عمل كنند. در موارد لازم لابيگري صورت گيرد و اين كار با دقت بالايي انجام شود. اگر قرار است از نمايندگان بابت انجام اموري امضا گرفته شود بايد مطمئن باشند كساني امضا كنند كه بعدا امضاي خود را پس نميگيرند. كار تشكيلاتي و فراكسيون قوي و جدي ميتواند سبب شود كه آن دسته از نمايندگان منتخب كه تكليف سياسي خود را روشن نكردند بيشتر در جريان رايگيري به سوي اصلاحطلبان گرايش و تمايل نشان دهند.