تدبیر24 :مطهره شفيعي-پيش بينيهای او تا اينجاي كار كه غلط بوده است؛ چه آن زمان كه با اعتماد به نفس گفته بود اصلاحات مرده است و چه بعدتر كه تاكيد داشت « اصولگرايان پيروز انتخابات هستند» چون اصلاحات زندهتر از هميشه بود و توانست كرسيهاي زيادي در مجلس دهم به دست آورد؛ اصولگرايان هم نه تنها پيروز انتخابات نبودند بلكه برخي از آنها به ليست انتخاباتي اصلاحطلبان آمدند! به نظر ميرسد حزب موتلفه كه سنتيترين حزب فعال در مقطع فعلي است تحليل هاي سياسي درستي ندارد يا شايد هم به عنوان بزرگتر در جريان اصولگرايي اين چنين سخن ميگويد تا به تقويت روحيه حاميان اصولگرايي بپردازند اما تكرار اين پيش بينيهاي اشتباه تنها نتيجهاي كه دارد بياعتمادي به قديميترين حزب فعال جريان اصولگرايي است. نكته قابل تامل در اين است كه وقتي از آقاي اسدا... بادامچيان درباره چرايي پيش بيني اشتباه درباره پيروزي اصولگرايان سوال ميكنند، او اعتماد به نفس خود را حفظ ميكند و ميگويد: « من اصلا در انتخابات نظام جمهوري اسلامي شكست نميبينم، به اين علت كه انتخابات جمهوري اسلامي به معناي حضور در صحنه به عنوان يك وظيفه شرعي است، يا اگر از بعد وظيفه ملي نگاه كنيد، اين حضور در صحنه انتخابات هم يك وظيفه است. وقتي انسان به وظيفهاش عمل ميكند كه ديگر شكست معنا ندارد.» البته او سپس اظهاراتي دارد كه با گفتههاي سابقش همخواني ندارد. بادامچيان ميگويد كه « در مساله انتخابات مجلس اينكه اين انتخابات با اين راي عظيم شكل بگيرد حضور مجموعهاي است، حاصل كار هم مجلسي است كه تقريبا پنجاه - پنجاه است. به جز مستقلها كه بايد ديد چه مسيري را طي ميكنند. با توجه به اينكه دولت حمايت جدي از اصلاحطلبان كرد، فرمانداران، بخشداران و استانداران را عوض كرد، سعي كرد كه مجلس را همراه با دولت و يكسو با دولت در اكثريت داشته باشد اين نتيجهاي كه به دست آمده موفقيت قابل توجهي است. طبيعي است كه اگر در تهران اصولگرايان ۳۰ بر صفر شدند از يك تا ۳۰ با اصلاحطلبان بود ولي از ۳۱ تا ۶۰ براي اصولگرايان بود و مقايسه راي اين دوره از انتخابات با دور قبل نشان ميدهد كه اصولگرايان راي بالايي را آوردند.» در نهايت معلوم نشد وقتي به زعم آقاي بادامچيان دولت براي موفقيت به كمك اصلاحطلبان آمد آنها پيروز شدند يا اصولگرايان! جالبتر از همه بخش بعدي اظهارات بادامچيان است كه چنين نتيجه ميگيرد: «بنابراين نتيجه انتخابات را شكست اصولگرايان نميدانم و معتقد هستم كه جوجه را آخر پاييز ميشمارند. بايد يك مقدار جلو برويم تا مشخص شود پيروز انتخابات كدام جريان بوده است. » اكنون اين سوال مطرح ميشود كه منظور او از آخر پاييز چه زماني است؟ آيا باز هم ميخواهد پيش بيني مرده و پيروز داشته باشد؟
راه موتلفه جدا شد
بادامچيان عضو ارشد موتلفه خبري هم اعلام كرد و آن هم استقلال موتلفه از اصولگرايان است! او گفته است: «همه ميپرسند موتلفه در انتخابات رياستجمهوري آينده چه كار ميكند؟ آيا دوباره جمع ميشود و يك عده را دور يك ميز مينشاند و ميگويد آقاي فلان و فلان و گروه فلان و فلان بياييد و از بين آنها يكي را انتخاب كنيد؟ نه اينگونه نيست. الان مصوبه قطعي شوراي مركزي ما اين است كه موتلفه در انتخابات رياستجمهوري يك نامزد موتلفهاي مستقل را به جامعه معرفي كند. اين سياست جديد حزب است.» و توضيح هم ميدهد كه « تكليف شرعي الان ما اين است. نه به عنوان اينكه يك حزب هستيم حتما بايد يك نامزد داشته باشيم يا قدرت در دست ما باشد، اگر بحث قدرت باشد كه شرك است. ما ميخواهيم حزب توحيدي خدامحور باشيم نه حزب شرك. اين خبر قطعي ما است كه در اين دوره از انتخابات رياستجمهوري يك نامزد موتلفهاي مستقل را به جامعه معرفي ميكنيم.» اما اين فرد كه سبب شده بادامچيان به اين صراحت از كانديداي مستقل سخن بگويد، كيست،خودش ميگويد: « تا الان حزبي است. يك نفر از اعضاي حزب را معرفي ميكنيم. اين عضو حزب نامزد حزبي موتلفه اسلامي در انتخابات است كه ديدگاهها، نظرات و ايدههاي موتلفه را براي جامعه باز ميكند. در نهايت هم ميبينيم كه خط ولايت چيست آيا بايد آن آخر كار يك ائتلاف شود و كنار برويم يا بمانيم.» اين جملات بادامچيان آيا معنايي جز جدايي اين حزب از سازو كارهاي انتخاباتي اصولگرايان دارد؟ به نظر ميرسد در انتخاباتهاي اخير اصولگرايان از حضور و تصميمگيري در زير پرچم حزب موتلفه خودداري كردند و پس از درگذشت مرحوم عسگراولادي كه موتلفه را یک بازوي قدرتمند جريان اصولگرايي ميدانست اكنون ديگر چنين نقشي براي اين حزب متصور نيستند. البته اصولگرايان زماني نسبت به احزاب و افراد قديمي و با تجربه خود بيتوجه شدند كه احمدينژاد در عرصه سياست مسير خود را از اصولگرايان جدا كرد و دو قطبي سنتي و مدرن تشكيل داد. از سوي ديگر برخي موضعگيريهاي اعضاي موتلفه هم سبب كاهش اعتماد به اين حزب شد كه نمونه آن اظهارنظر برخي از اعضا درباره آيتا... هاشمي بود. ظاهرا امروز آنها متوجه اشكالات خود شدهاند و بادامچيان هاشمي را عضو موتلفه مينامد! با اين اظهارات بادمچيان بايد اذعان داشت موتلفه جايگاه خود را در اردوگاه اصولگرايي از دست داده و اكنون به دنبال آن است كه به نحوي اعتبار خود را حفظ كند.