نکته اينکه نه قبل و به بعد از آن روزگار، تيراژ هيچ روزنامه اي در ايران به يک ميليون نسخه در روز نرسيد.
تدبیر24 : جعفر محمدی - دوم خرداد 1376 را بي هيچ ترديدي مي توان از قله هاي تاريخ معاصر ايران دانست. اگر بخواهيم در حد "آنچه ميسر است" درباره اين روز و نتايج آن بنويسيم، مختصر و مفيد مي توانيم به چند نکته زير اشاره کنيم:
1 - تا قبل از انتخابات رياست جمهوري 76 ، نتايج همه دوره هاي پيشين انتخابات از قبل قابل پيش بيني بود ولي در اين دوره، براي اولين بار هيجان انتخابات تا لحظه رأي گيري ادامه داشت و کسي نمي توانست با قاطعيت بگويد که چه کسي برنده خواهد شد.
بعد از آن تاريخ بود که رقابت هاي انتخابات رياست جمهوري در ايران وارد فاز جديدي شد و رقابت در سپهر سياسي ايران، معنايي تازه يافت.
2 - در انتخابات 76 اکثر نهادهاي قدرت، حامي يکي از کانديداها بودند و باور عمومي بر اين بود که نهايتاً او به عنوان برنده اعلام خواهد شد، ولي با اعلام نتايج و برنده شدن کانديدايي که 20 ميليون رأي آورده بود، ضريب اعتماد به نظام افزايش يافت و اين، دستاورد اندکي براي جمهوري اسلامي نبود.
3 - بخش هاي مهمي از مردم به ويژه طبقات تحصيلکرده و روشنفکر که در حاشيه بودند، به متن فعاليت هاي اجتماعي و سياسي بازگشتند و همگرايي ملي تقويت شد. بدين ترتيب، اميد به اصلاح کاستي ها، در برابر تلاش جريان برانداز تقويت شد و گفتمان اصلاحات شکل گرفت.
4 - دستاورد بسيار بزرگي که هنوز هم نتايج آن را شاهد هستيم، آگاهي مردم ايران با ادبيات جديدي بود که راه آينده شان را فراتر از آن انتخابات ترسيم کرد. در سايه دوم خرداد بود که عموم مردم با حقوق اساسي خويش، مفهوم جامعه مدني، رسميت داشتن حق مخالف، جهاني شدن و نظاير اين ها آشنا يا آشناتر شدند و اين مفاهيم در کنار مطالباتي مانند اقتصاد و معيشت، در فهرست مطالبات بنيادين جامعه ايران بيش از پيش تثبيت و جمهوريت تقويت شد.
5 - مطبوعات ايران يکي از دوره هاي طلايي خود را تجربه کرد و آن دوره شاخصي ممتاز در اين عرصه شد به گونه اي که اکثر مردم، روزنامه مي خواندند و بسياري شان بيش از يک روزنامه در روز مي خريدند. نکته اينکه نه قبل و به بعد از آن روزگار، تيراژ هيچ روزنامه اي در ايران به يک ميليون نسخه در روز نرسيد.
6 - طيف بندي هاي سياسي در ايران شفاف تر شد و به ويژه جريان هاي افراط گرا که از رأي مردم ناخرسند بودند، با عملکردهايشان، چهره خود را بيش از پيش نمايان کردند تا قضاوت درباره شان، راحت تر و منطقي تر صورت گيرد؛ تندروهاي طيف مقابل نيز هکذا.
7 - جريان دوم خرداد باعث شد برخي چهره هاي سياسي راستگرا از گردونه قدرت کنار بروند و اين فرصت را بيايند تا بيشتر مطالعه کنند و بيشتر با مردم همنشيني نمايند. محصول اين فرايند، "تحوّل" آنها بود که شاخص ترين شان، اکبر هاشمي رفسنجاني است که به مردم نزديک تر شد و مطالبات آنها را فارغ از فيلترهاي رسمي و بولتني لمس کرد و به گفتمان و ادبياتي جديد رسيد. افراد بسياري در سطوح پايين تر نيز چون او بودند که به سرمايه هاي اجتماعي بدل شدند و نهايتاً جريان اعتدال را به وجود آوردند.
البته نقدهاي متعددي نيز بر جريان دوم خرداد وارد است که از آن جمله مي توان به برخي تندروهاي غير منطبق با واقعيت ها اشاره کرد ولي در مجموع، دوم خرداد 1376 تحولي مهم و بنيادين به ويژه در انديشه سياسي ايرانيان به وجود آورد که آثار آن همچنان باقي است و باقي خواهد ماند.