تدبیر24 : این روزها و با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید بسیاری از کارشناسان و تحلیل گران سیاسی با ارزیابی شرایط پیروزی دکتر روحانی و گفتمان طرح شده از آن می کوشند بخشی از تاریخ سیاسی کشور را تشریح کنند . در این مسیر شناخت دلایل و مسائلی که باعث اعتماد مردم به گفتمان رئیس جمهور از آن جایی مهم می رسد که این دلایل می تواند در دستور کار نیروهای معتدل برای آینه سیاسی کشور و انتخابات های مختلف قرار بگیرد به همین جهت به سراغ مسعود جورابلو استاد دانشگاه و کارشناس برجسته مسائل سیاسی رفتیم و این دلایل را از منظر او بررسی کردیم . جورابلو که یک جامعه شناس سیاسی بوده و در همین زمینه نیز تحصیل کرده است در میان سیاسیون به یک اصولگرای معتدل و میانه رو شناخته می شود و نظرات جالبی در خصوص موضوع مصاحبه دارد .
با توجه به تحولات
سیاسی کشور پس از انتخابات ریاست جمهوری به نظر می رسد سرعت تغییرات در سپهر سیاسی
کشور کما فی سابق بالاتر از قوه تحلیل سیاسی باشد و شاید به اندازه کافی در باب
گفتمان امروز دولت اعتدال و دسته بندی های سیاسی پس از انتخابات هنوز ما به یک
نتیجه روشن نرسیدیم نظر شما در این خصوص چیست؟
بله من هم این جا ماندگی تحلیل از
تغییر را به عنوان عارضه تاریخی در کشور قبول دارم.این آسیبی است که قریب به 4 قرن
درگیر آن هستیم و شاید یکی از مهمترین عوامل افول تمدنی ما از دوران صفویه همین
شکاف میان تحلیل و تدبیر با تغییر باشد . در مقطع شکل گیری دولت جدید هم در مجال
های گوناگون تلاش هایی برای ارزیابی کیفیت و نتیجه انتخابات صورت گرفت لکن اساس
مشکل ما در این است ک تحلیل سیاسی فقط به شرح زد و خورد نیروهای سیاسی تقلیل یافته
و ما سهمی برای تحلیل ساختار و آن زمینه ای که نیروهای سیاسی در آن عمل میکنند نگذاشته
ایم. در حقیقت به جای بررسی موقعیت و مناسبات تنها سوژه های عرصه سیاسی حلاجی می
شوند و خب این سطح از تحلیل کمک چندانی به شکل گیری مبانی معرفت سیاسی و اجتماعی
نمی کند.
به
نظر میرسد یک سکوت کلی در مقایسه با ادوار قبل و شروع دولت های گذشته در فضای
سیاسی کشور حاکم است آیا این به معنای همراهی جریانات سیاسی با دولت جدید است؟
اولا رای قاطع رئیس جمهور و همینطور پای کوبی بخشی از مردم پس از اعلام نتایج انتخابات گروه های سیاسی را طبیعتا مجبور به محافظه کاری اولیه در مواجه ی نقادانه با دولت می کند که این رویکرد شاید تا یکسال دیگر هم ادامه یابد . ثانیا روحانی دولت خود را فراجناحی خوانده و طبیعی است که گزینه ها و گرایشات سیاسی شاید تا پایان جنبش کلی دولت در گاردی از شکیبایی در مواجهه با دولت باشند تا خدشه ای به سهم سیاسی احتمالی آنها وارد نشود . به نظرم در سال دوم استقرار دولت خیلی از مسائل شفاف سازی خواهد شد و بلاخره کسانی که سهمی عایدشان نشده زاویه منتقدانه با دولت خواهند گرفت البته به جز کیهان که از همین ابتدا موضع منحصر به فرد خود را مشخص کرده و در فضای انتظار و چشم داشت نماند و فقط از این جهت قابل ستایش است که به اصطلاح رو بازی کرده است.
برگردیم
به خود انتخابات به نظر شما علت تعدد و ترافیک ثبت نام چهره های مختلف در انتخابات
اخیر به نسبت دوره های قبل چه بوده؟
نگوئیم علت
بلکه بگوئیم عوامل یا علل چون در تحلیل پدیده های اجتماعی و سیاسی هیچ پدیداری تک
علتی نیست بلکه چند عاملی و اصطلاحا مالتی فاکتوریال است . اما یکی از عوامل موثر
در این حجم بی سابقه ثبت نام در انتخابات این آسیب اساسی در مناسبات ما است که
عموما افراد در فضای سیاسی به نسبت فضای اداری یا اجرایی و حتی بخش خصوصی مجال
بیشتری برای عرضه خود و نشان دادن توانمندی هایشان دارند . به هر حال این از تبعات
ساختار دولت زده در کشور ماست که مدیران موفق را به این فرض رسانده که برای
انتقال توانمندی های خود به افکار عمومی و تعیین جایگاه حیثیتی؛ ارزان ترین و آسان
ترین شیوه رئیس جمهور یا نامزد ریاست جمهوری شدن است .
به
نظر شما چرا در این دوره نامزد یا جریانی که با پشتیبانی دولت قبل وارد صحنه شد موفق به کسب
نتیجه نشد علیرغم اینکه شخص رئیس جمهور سابق به طرز بی سابقه ای از یک نامزد ثبت
نام شده حمایت علنی کرد؟
این جریان درک
عمیقی نسبت به شرایط و مناسبات جامعه ایرانی نداشت و مشورت های مناسبی هم در روند
تصمیم سازی و سناریو پردازی های خود دریافت نمیکرد. جامعه ایرانی مختصات منحصر به
فردی حتی در مقایسه با همسایگان منطقه ای خود دارد.به همین خاطر بود که در ایام
اوج گیری درگیری های منطقه پروژه "زنده باد بهار ایرانی" چندان چنگی
به دل افکار عمومی ما نیانداخت.
ضمن اینکه غلبه
حواشی در روزهای پایانی دولت تصویری از یک دولت سخاوتمند در ایثار وقت ها و فرصتهای
ملی به نفع پوچی و هیچی را ارائه کرد و مهمترین کنش اطرافیان احمدی نژاد و شخص
ایشان در مسابقات سیاسی تکل زدن بود که البته کارت قرمز هم در پی می آورد که رد
صلاحیت شورای نگهبان یکی از آنها بود .
چگونه انتخابات به نفع دکتر روحانی پیش رفت؟ جهش روزهای پایانی
ایشان در روز پایانی شوک آور نبود؟
نه چرا شوک آور؟ سیاست به نظر من سیال
ترین عرصه حیات است که در لحظه امکان تحول دارد
روند مناظره ها هم در نتیجه انتخابات موثر بود؟
قطعا همینطور
است، فارغ از سناریوی هر نامزد با شناخت موثری که روحانی از مناظره ها داشت برنامه
ریزی حرفه ای ایشان مجال برای رقابت سناریو ها و برنامه های دیگر را باقی نگذاشت.
به این نکته دقت کنید که یکی از ویژگی های زمینه ای سیاست در ایران این است که
تفکیک روشنی میان خطوط قرمز نارنجی و سفید نیست که البته مطلوبیت ندارد اما این
ویژگی برای بازیگران سیاسی که با مهارت چگونگی حرکت در فضای میانه این خطوط را به
تجربه یاد گرفته اند ،مواجهه با رقیب را پیش چشم مردم راحت تر کرده است. ضمن اینکه
دوران جدید دوران تبدیل مفهوم به تصویر است در این زمینه یک سیاستمدار باید
توانایی تبدیل مفاهیم و مضامین برنامه ای خود را به تصویری روشن وقابل انتخاب برای
مردم فراهم کند که کمپین روحانی به نسبت رقبا به ویژه رقیب اصلی بسیار در این مورد موفق بود. آنها بذرهای
تبلیغاتی خود را از اولین روزها در محیط های مستعد تری کاشته بودند.
سهم گفتمان اعتدال را در این پیروزی چگونه ارزیابی می کنید ؟
خیلی زیاد ،چون این مفهوم اعتدال به شدت به ایشان و اطرافیانشان چسبندگی داشت ،
یعنی افرادی ذیل تابلوی اعتدال مستجمع بودند که خلقی معتدل در حیات سیاسی شان به
یادگار گذاشته و به تصنع ناشی از واژگان عاریتی نیافتاده بودند. از طرف دیگر خود
مفهوم اعتدال که به اعتقاد من هنوز به گفتمان مبدل نشده و آن را در مرحله ی بسیج
کنندگی می دانم، واکنشی به هنگام با درونمایه سلبی و اعتراضی به شرایط روز کشور
بود. همین جا این توضیح را بدهم که اگر موضع این مفهوم به وضع کنشی در آید گام
اساسی در گفتمان شدن را می پیماید و پیش بینی من آن است که در انتخابات مجلس بعدی
مشروط به فعال شدن تئوریها و تئوریسین های حامی دولت، گفتمان اعتدال به معنای
گفتمانی آن تاسیس می شود. به هر حال در این دوره از انتخابات مردم سلایق سیاسی
نامزدها را بیشتر از سوابق سیاسی شان جستجو کردند. می گویند در هر انتخاباتی
سیاسیون هستند و اعمالشان و مردم هستند و آرایشان، لکن در این انتخابات احوال و
اقوال نامزدها در کنار اعمالشان بررسی و سنجش شد.
به نظر شما پیروزی رویکرد اعتدال نتیجه چه تغییراتی در فضای سیاسی
– اجتماعی کشور بود؟
این پیروزی بار
دیگر نشان داد ، توجه به ساخت جمعیتی کشور و نگاه دقیق دموگرافیک اهمیت دارد.
خاتمی ، احمدی نژاد هردو محصول غلبه کمی گروه سنی نوجوانان و جوان در ترکیب جمعیت
کشور بودند. نوجوانان و جوانان در سال های 76 ، 84 منتظر شنیدن آزاد عدالت بودند ، در
سال 76 در پی مطالبات کرامتی و ایدآل گرایانه مرتبط با سنین پائین جوانی ، خاتمی
پذیرفته شد و البته بخشی از همان جوانان در سال های میانی و پایانی جوانی خود در
سال 84 از مطالبات کرامتی به خواسته ها معیشتی گذار کردند و چون به سن تشکیل زندگی
در واقع ترین امور روزمره رسیدند به عدالت نیازمند و مشتاق شدند .
در انتخابات سال 92 هم پیروزی رویکرد اعتدال از
این منظر نتیجه غلبه کمی گروه میانسال بود که ماهیت رفتار شناسانه ای مبتنی بر
آرامش و اعتدال دارند. علاقه مندم نکته دیگری را فقط در حد طرح مساله برای تحلیل
گران سیاسی بیان کنم تا بیشتر به آن بیاندیشند و آن اینکه مفهوم اعتدال ، ما به
ازای فرد گرایانه مفهوم عدالت است.اعتدال، کلمهاي مقدس و از ارکان انقلاب اسلامي
است و حتما بايد روز به روز بيشتر به سمت آن حرکت کرد.موج جهانی فرد گرایی معادل
ها ی فردی و عنصری را بر مفاهیم جمعی و کلان تفوق می دهد. به این گزاره دقت کنید
که اعتدال همان عدالت است در شکل فرد گرایانه ، با اصالت بیشتر به عاملیت .
می
رسیم به مقطع تشکیل دولت ، ترکیب کابینه را چگونه ارزیابی می کنید؟
خوب اما چون هنوز به طور کامل در همه
سطوح مدیران دولت مستقر نشده اند برای ارزیابی نهایی زود است اما نشانه های بارزی
از اراده دولت برای بهره گیری از مدیران با کفایت برای امر توسعه قابل فهم است.
روزهای
ابتدایی شروع به کار دولت مصادف سفر رئیس جمهور به مقر سازمان ملل بویژه وقایع
متفاوت آن بود ، به نظر شما دیدار وزرای خارجه ایران و آمریکا و مکالمه تلفنی
روحانی با رئیس جمهور آمریکا در این مقطع مناسب بود ؟
از آنجایی که وقایع دیپلماتیک در لحظه
رخ می دهد و شرایط زمانی و مکانی و متغیر های موقعیتی در آن اصالت و اهمیت دارد و
باز از آنجایی که من نه در این سفر حضور داشتم و نه گزارش کاملی از لحظه به لحظه
شرایط حضور هیات ایرانی در نیویورک دارم ترجیح می دهم به دولتمردان کشورم از حیث
سیاست
کفایت و فهم
درست از منافع ملی اعتماد کنم و همه مردم نیز باید به دولت اعتماد کنند.
برای
مذاکره یا برقراری رابطه با امریکا مسایل مختلفی از سوی موافقین و مخالفین بیان
شده ، به نظر شما ایده نظر سنجی از مردم در خصوص رابطه با امریکا ایده مناسبی در
این مقطع هست؟
البته نظر سنجی هم یکی از ابزارهای ارتباطی مردم و حاکمیت است ولی نکته قابل توجه این است که مردم ایران بیشتر به خودشان علاقه مندند تا آمریکا ! و اگر موجی از رضایت عمومی از مذاکره با آمریکا حاصل آمده نتیجه این استنتاج است که مذاکره در سطحی بالاتر رابطه با آمریکا به شیوه ای محسوس سطح زندگی عموم مردم ایران را بواسطه ی رفع تحریم ها ارتقا می دهد و گرنه علاقه ای فلسفی یا رمانتیک در کار نیست .