تدبیر24 : «اینجا هوا خوب است، از تهران شما خیلی بهتر است. تابستانها نمیشود گرمای تهران را تحمل کرد. آدم خفه میشود.» اینها را راننده فرودگاه میگوید؛ فرودگاه زاهدان که به محض ورود به آن در یکی از روزهای رو به خرداد، تصوراتم از شهر و حال و هوایش کاملاً به هم میریزد.
روزنامه «ایران» میافزاید: راننده راست میگوید. هوا بهتر از تهران است. چند درجه خنکتر، به علاوه نسیمی که نمیگذارد عرق بر پیشانی بنشیند. خبر سفر را هرکه شنیده بود، سری تکان داده و گفته بود:« چرا حالا؟! گرما بیچارهات میکند. لباس نازک بردار. آنجا مریض نشوی!» شاید آنها هم تنها از دور وصف اینجا را شنیده بودند؛ چه اگر گذرشان به سرزمین آفتاب میافتاد، با راننده همنظر میشدند. آفتاب زاهدان ملایم و مطبوع است. دوست داری بنشینی و چشمها را ببندی و رؤیا ببافی. سیستان و بلوچستان اصلاً با رؤیا پیوند خورده است؛ با افسانه. سرزمین شاهنامه، چه قصهها دارد در دلش.
«سیستان و بلوچستان همیشه به لحاظ فرهنگی از قطبهای تمدن ساز بوده است. اقوام ریشهدار و صاحب فرهنگ مثل سیستانی، بلوچستانی و براهویی در این استان ساکن بودهاند و در هویت بخشی به سیستان و بلوچستان نقش مهمی داشتهاند. ما شهر سوخته را داریم که قدمتش به هزاره سوم پیش از میلاد میرسد و اولین اثر در ایران بوده که ثبت جهانی شده است. در منطقه بلوچستان هم متأسفانه کاوشهای چشمگیری انجام نشده، وگرنه قدمتش بیشتر از آن چیزی است که فکر میکنیم.»
دکتر کامبیز مشتاق گوهری، مدیر کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان سیستان و بلوچستان این را میگوید. دفتر کارش به طرز زیبایی با صنایع دستی و نمادهای استان تزئین شده است؛ شبیه یک نمایشگاه هنری کوچک.
او از ظرفیتهای استان در بخش گردشگری میگوید: «استفاده همزمان از دریا، کوه و مناطق جنگلی، مزیتی است که سیستان و بلوچستان دارد. در بخش گردشگری روستایی و عشایری هم ظرفیت بالایی داریم چرا که استان دارای 51 درصد جمعیت روستانشین است. البته باید برای استفاده از پتانسیل گردشگری روستایی استان برنامهریزی کرد. مردم ما به میهمان نوازی مشهورند و در این سالها هم پذیرای گردشگران بودهاند و از آنها در خانههای خود پذیرایی کردهاند بدون اینکه چشمداشتی داشته باشند. در حال حاضر و با توجه به اینکه امسال تعداد 3 میلیون و 144 هزار گردشگر نوروزی داشتیم، باید اقامتگاههای بومگردی در استان راهاندازی شوند. البته اقامتگاههای بومگردی تازه در ایران شروع به کار کردهاند و تعداد اقامتگاههای دارای برند هم بسیار کم است. منظور ما ایجاد اقامتگاههایی است که بتوان برای استفاده از آن با آژانسهای گردشگری هماهنگی کرد. هم اکنون برای راهاندازی 5 اقامتگاه بومگردی تقاضا دادهایم که قرار است در نوار ساحلی جنوب از گواتر تا زرآباد، کمربند گردشگری تفتان، حاشیه رودخانه سرباز و منطقه سیستان ایجاد شود.»
سیستان و بلوچستان مقصد ملی گردشگری ایرانیان میشود
تا به حال به سیستان و بلوچستان سفر کردهاید؟ چه گزینهای در انتخاب مقصد گردشگری برای شما اهمیت دارد؟ آب و هوا، جاذبههای فرهنگی، میهماننوازی، کدام یک؟ سرزمین آفتاب همهاش را دارد.
در اولین برخورد با آنها متوجه میشوید که میهمان را از خودشان میدانند. رانندهها حتی برای کرایه گرفتن، چندین بار تعارف میکنند و تعارفشان از ته دل است. کاسبها هم همینطور. تا میفهمند مسافری، تا میتوانند تخفیف میدهند و چند بار از زبانشان میشنوی که «میهمان باشید. قابل ندارد.»
با توجه به همین خصوصیات و ظرفیت بالای استان در بخش گردشگری هم هست که مسعود سلطانیفر، رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در دیدار با علی اوسط هاشمی استاندار سیستان و بلوچستان، عنوان کرده است که در سال 96 سیستان و بلوچستان مقصد ملی گردشگری ایرانیان خواهد شد.
مشتاق گوهری در اینباره میگوید: «بنا داریم در سال 96 رکورد گردشگری و سفر استان را بشکنیم و این رکورد را حفظ کنیم و در طول برنامه ششم توسعه، سقف مشخصی از گردشگر داشته باشیم. برای این کار هم هماهنگیهایی انجام شده تا ارتقای کیفی و کمی مراکز اقامتی و مراکز سفر انجام شود و سرمایهگذارانی در این رابطه جذب شوند. همچنین قرار است در سال 96 هزینه گروههای گردشگری را تا سقف هزار و 500 نفر تأمین کنیم که این سفرها بیشتر در محورهای زاهدان به زابل و زاهدان به چابهار خواهد بود.»
او از ثبت جهانی کویر لوت در 25 تیرماه امسال سخن میگوید و سیستان و بلوچستان را استانی عنوان میکند که به لحاظ ثبت جهانی میراث فرهنگی، با سرعتی زیاد پیش میرود. زاهدان، زابل، چابهار، تفتان، سرباز، نیمروز، هامون و... این اسمها را به خاطر بسپرید. شاید شما هم روزی مسافر یکی از این مقاصد باشید.
«سیستان و بلوچستان هراسی» را کنار بگذاریم
فاصله، مرز، محرومیت، امنیت. این کلمات چه چیزی را برایتان تداعی میکند. زندگی در استانی که با کشورهای ناامن منطقه هممرز است، کار سادهای به نظر نمیرسد. اهالی سیستان و بلوچستان اما سالهاست مرزبانان بیادعایی بودهاند. نمیشود انکار کرد که مردم این استان سالهاست طعم محرومیت را چشیدهاند، آنقدر که دیگر یادشان رفته چه مطالبهای دارند. مردم آرام و نجیبی هستند. باید به چشم ببینید تا متوجه شوید که چطور هرکاری که از دستشان برآید، برایتان انجام میدهند.
با اینحال شاید تصویری که در این سالها از این استان و مردمانش ارائه شده، تصویری دقیق یا لااقل همهجانبه نباشد. بارها از فقر و محرومیت این استان سخن گفته شده و رسانهها اعتیاد و حاشیهنشینی را به عنوان موضوعات اصلی سیستان و بلوچستان، سوژه قرار دادهاند. شاید به همین دلیل هم باشد که تا اسم شهرهای این استان میآید، نوعی هراس در مخاطب ایجاد میشود. «ما نسبت به این موج سیستان و بلوچستان هراسی که سالهاست جریان دارد، معترضیم. این مسأله خسارتهای زیادی به استان زده است. جدیدترینش همین است که اعلام کردهاند زابل آلودهترین شهر دنیاست که به نظر ما پایه و اساس درستی ندارد و معلوم نیست بر اساس چه مبنایی عنوان شده است. البته پیگیر این مسأله هستیم. ما بادهای 120 روزه سیستان را داریم و بحث طوفانهای شن که البته مربوط به اقلیم است.»
مشتاق گوهری ادامه میدهد: «مردمان سیستان و بلوچستان، آرام، نجیب و بدون چالش هستند. ما فاصله زیادی از مرکز داریم و سالهاست دیده نشدهایم. حتی هزینههای سفر به تهران برای مدیران اجرایی دغدغه است. وجود دیده نشدن در مناطق کمتر توسعه یافته و مسایلی دیگر، باعث انباشته شدن خواستههای مردم میشود و پوپولیسم اجتماعی به وجود میآورد. ما در سکوت مطبوعات و نبود گروههای فعال، شاهد از دست رفتن فرصتهای استان بودهایم. همه جای ایران برای تک تک ما مهم است و اگر مشکلی در یکی از نقاط پیش آید، قطعاً دامن همه را خواهد گرفت. باید در اصلاح تصویری که تا کنون از سیستان و بلوچستان ارائه شده، تلاش کنیم. نباید خودزنی کنیم. چرا از داراییهای استان سخن نگوییم؟!»
آفتاب رفته. زاهدان در روشنایی چراغها، شکل و شمایل دیگری به خود میگیرد. مثل کسی که لباسی تازه پوشیده تا در میهمانی خاصی شرکت کند. لباسی رنگارنگ مثل پارچههای کار شده و هزار رنگ بازار پارچه شهر که آدم از گشت زدن در آن خسته نمیشود. شهر، زنده است. ساعت 10 شب است و مغازه دارها بیآنکه آثاری از خستگی در چهرهشان دیده شود، به مشتریها خوشامد میگویند.
زاهدانیها رستورانگردی را دوست دارند. این را میشود از حال و هوای غذاخوریهای شهر در شنبه شب بهاری فهمید. قیمتها هم با آنچه در ذهنتان دارید، کاملاً متفاوت است. اینجا میتوانید وارد رستورانی خوب شوید و یک غذای عالی سفارش دهید و یکسوم آنچه را انتظار دارید پرداخت کنید و حس کنید صندوقدار، فامیل یا آشنایتان است، از بس که تعارف میکند: «این بار میهمان باشید.»