سه‌شنبه ۲۱ مرداد ۱۴۰۴ - 2025 August 12
- آیا فرصت تسلا در دستان ایران است؟
- همنشینی دوستداران پرندگان مهاجر در دریاچه هنر
- کارزار اعتراض به انتقال آب سد طالقان به تهران
- ضرورت بازگشت مرجعیت کنوانسیون تنوع زیستی به سازمان حفاظت محیط زیست
- محمدفاضل لنکرانی؛ مجتهد انقلابی و حوزوی نابغه که حکم ارتداد نویسنده آذربایجانی را صادر کرد
- منطقه، اقتصاد و راهبرهای پیشنهادی
- توسعه پایدار و دیپلماسی فعال
- سرمایهگذاریهای جهانی و دیپلماسی دیجیتال
- پيامدهاي ژئوپليتيكي تعرفههاي ترامپ
- روندها و چشم‌‌‌انداز اقتصاد دیجیتال در ۲۰۲۵
- ایران و آمریکا؛ دیپلماسی در آینه تاریخ و آزمون آینده
- توسعه و حاکمیت جزایر سهگانه
- مرزهای بیتفاوتی اجتماعی نزدیکتر از همیشه
- احزاب دغدغههای جامعه را به ساختار اجرایی منتقل کنند
- توپخانه ای علیه ظریف
- یاد پیامبر
- نقش هوش مصنوعی در مدیریت کلان کشورها
- روزنامهنگاران، نیازمند آموزشیهای جدی برای درک و تحلیل آمار هستند
آرزوی دیگر "حبیب" برآورده می‌شود/ آرمیدن در "هوای امامزاده"
تدبیر24 :آرزوی دیگر حبیب محبیان که آرزوی مرگ در وطن را سال‌ها پیس در ترانه "مرگ قو" فریاد کرده بود، در ترانه دیگری با عنوان "هوای امامزاده" که بیش از 24 سال پیش خوانده بود، به توصیفی دلنشین از حال و هوای اما‌م‌زاده‌ها پرداخته بود و حال قرار است در آرامستان امامزاده محمد (ع) روستای نیاسته از توابع کتالم واقع در شهرستان رامسر به خاک سپرده شود.
به گزارش عصرایران، متن ترانه "هوای امامزاده" حبیب چنین بود:
آسمون آبی و
قامت مناره ها
گنبد و گل‌دسته‌ها
که دارن اشاره‌ها
کلاغا دم غروب
شور و غوغایی دارن
رو درختای چنار
هر کدوم جایی دارن
هوای امامزاده
همیشه مقدسه
اونجا دلتنگی تو
بسته‌ی یک نفسه
زن‌ها با چادرسیاه
با روبنده‌ی توری
میان از راه می‌رسن
با یه عهد و منظوری
اگه صد تا راز دل
همه بنهفته باشی
در یه لحطه می‌تونی
همه رو گفته باشی
تو صحن امامزاده
چلچراغ و سایه‌ها
تنت رو می‌لرزونه
شنیدن آیه‌ها
هوای امامزاده
همیشه مقدسه
اونجا دل تنگی تو
بسته‌ی یک نفسه
به گزارش عصرایران، متن ترانه "هوای امامزاده" حبیب چنین بود:
آسمون آبی و
قامت مناره ها
گنبد و گل‌دسته‌ها
که دارن اشاره‌ها
کلاغا دم غروب
شور و غوغایی دارن
رو درختای چنار
هر کدوم جایی دارن
هوای امامزاده
همیشه مقدسه
اونجا دلتنگی تو
بسته‌ی یک نفسه
زن‌ها با چادرسیاه
با روبنده‌ی توری
میان از راه می‌رسن
با یه عهد و منظوری
اگه صد تا راز دل
همه بنهفته باشی
در یه لحطه می‌تونی
همه رو گفته باشی
تو صحن امامزاده
چلچراغ و سایه‌ها
تنت رو می‌لرزونه
شنیدن آیه‌ها
هوای امامزاده
همیشه مقدسه
اونجا دل تنگی تو
بسته‌ی یک نفسه
ارسال به دوستان 
نسخه چاپی 
نظر شما:
نیازمندیها
