تدبیر24 : صالح دلدم - همزمان با اکران فیلم بحث برانگیز
50 کیلو آلبالو ساخته مانی حقیقی (نوه ابراهیم گلستان از فعالان هنری مرتبط با
ساواک و دربار در قبل از انقلاب ) فیلم دیگری از این کارگردان به نام اژدها وارد
می شود نیز اکران گردید که علیرغم فروش نسبتا بالای آن در هیاهوی مربوط به حاشیه
های فیلم 50 کیلو آلبالو ، نگاه کمتر کسی به آن معطوف گردید . حاشیه های فیلم 50
کیلو آلبالو و محتوای غیراخلاقی و مستهجن آن به حدی زیاد بود که بسیج دانشگاه امام
صادق بصورت نمادین یک پیاله آب آلبالوی فاسد به حجت الله ایوبی پیش کش کردند و
ایوبی نیز که استاد سفسطه و خلط مبحث و فرار به جلو می باشد در واکنش اعلام کرد به
تاسی از پیرمرادم
آیت الله مهدوی کنی به مِی ناب عادت دارم و آلبالوی فاسد را نمی پذیرم ! بماند که معلوم نیست که چرا ایوبی به جای پاسخگو بودن با فلاش بکی به گذشته که زمانی در دانشگاه امام صادق تحصیل میکرده است از مرحوم آیت الله مهدوی کنی مایه گذاشته است و چه ارتباطی بین آن عالم وارسته و حجت الله ایوبی وجود دارد و درثانی نظام و مردم شانس آوردند که ایوبی به مِی ناب عادت دارد و جای شکرش باقی است که به واسطه مهاجرت به فرانسه به مِی فرانسوی عادت نکرده است که وگرنه باید به حال این سینما بیشترگریست !
حجت الله ایوبی که هر از چندگاهی در صحبت هایش و برای
سرپوش گذاشتن بر اقدامات انجام شده در سه سال مدیریت خود بر سینمای کشور بصورت
گزینشی از فرمایشات مقام معظم رهبری و یا از شخصیت مرحوم آیت الله مهدوی کنی هزینه
می کند ، به فیلمی به نام اژدها وارد می شود مجوز داده است فیلمی که بسیار زیرکانه
و زیرپوستی اصل نظام را نشانه رفته است و انقلاب سال 57 را فرزندی نامشروع معرفی
می کند که به زیر زمین و اژدهایی خون خوار وابسته است و آن فرزند حرام زاده نیز از
همین طریق به دنیا می آید و بیان
می دارد که اگر میت را در زمین این مملکت دفن کنید زلزله می آید و این اژدها خون می
خواهد و در جای دیگر نیز بصورت زیر پوستی به هندی هایی اشاره می دارد که به ایران
منتقل می شوند و خود گرفتار اژدها
می شوند این در حالی است که همگان به یاد دارند که در اول انقلاب عده ای برای
تخریب شخصیت حضرت امام (ره) ایشان را هندی زاده معرفی می کردند . بماند که در بخشی
از فیلم نیز ساواکی های واقعی را افرادی مثبت و منطقی معرفی کرده است و در مقابل
با شخصیت پردازی از یک ساواکی با چهره ای شبیه به افراد مذهبی و حزب اللهی نقش
منفی داستان را به این فرد سپرده اند و این فیلم همچنان با تبلیغات ریز و درشت
ماهواره ای و چراغ سبز سازمان سینمایی بر پرده سینماست و علاوه بر حمله به نظام
اسلامی و زیر سوال بردن بنیان های آن به تبلیغ و تمجید از فضای قبل از انقلاب و دربار و ساواک
می پردازد و همزمان گوشه چشمی هم به تبلیغ شیطان پرستی دارد . اما چگونه است که 50
کیلو آلبالو و اژدها وارد می شود و فیلمهایی که آگاهانه دست به سیاه نمایی می زنند
از سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت تدبیر و امید مجوز نمایش می گیرند و به
راحتی اکران می شوند اما در مقابل تعداد نسبتا زیادی از فیلم ها که فاقد کمترین
مشکل محتوایی و حاشیه بحث برانگیزی نسبت به فیلم های فوق هستند یا در محاق توقیف
گرفتار می گردند و یا با کلی سانسور سلیقه ای و جرح و تعدیل های فراوان به سختی به
اکران می رسند ؟ برای جواب این سوال باید فلاش بکی به گذشته حجت الله ایوبی رییس
فعلی سازمان سینمایی وزارت ارشاد داشته باشیم که دوره ای به عنوان رایزن فرهنگی
سفارت ایران در فرانسه مشغول به کار بود و هر ساله با حضور حلقه خانه سینما در
فرانسه و به بهانه فستیوال فیلم کن با برخی از این افراد به معاشرت می پرداخت و
حتی به قدری خود را دچار نزول جایگاه نموده بود که عملا به کارگزار این افراد در
جهت اکران و نمایش فیلم های این افراد در فرانسه مبدل گردیده بود . در بحبوحه
انتخابات ریاست جمهوری سال 92 جماعت خانه سینما که در زمان انتخابات ریاست جمهوری
به یکی از مهمترین بخش های فعال ستاد انتخاباتی افراد تبدیل می شوند تا از این
کلاه برای خود نمدی ببافند این بار نیز در ستاد حسن روحانی مشغول به فعالیت می
گردند و این افراد که در حقیقت حلقه اصلی خانه سینما بوده اند از طریق ارتباط با یکی
از نزدیکان حسن روحانی ؛ حجت الله ایوبی را به عنوان نفر مورد نظر خود به عنوان
رییس سازمان سینمایی به حسن روحانی معرفی می کنند طوری که وزیر ارشاد
می بایست تنها بصورت تشریفاتی حکم ریاست
ایوبی بر سازمان سینمایی را امضاء کند و ریاست سینمای کشور به نام ایوبی اما در
پشت پرده به کام حلقه فرانسه یا همان عوامل اصلی خانه سینما صادر می گردد و حجت
الله ایوبی در حقیقت وام دار جریانی می شود که به هیچ جناحی تعلق خاطر ندارند و
فقط منافع شخصی خود را دنبال می کنند و یک روز برای رسیدن به این منافع حاضرند
برای نهادهای انقلابی مانند حوزه هنری فیلم بسازنند و بر علیه ارشاد و کلیت سینما
در دولت قبل قد علم کنند و یک روز به دامن ستاد انتخاباتی پناه ببرند و روزگاری در
دهه 60 نیز پایه گذار سینمای گلخانه ای به تاسی از شوروی سابق گردند و حجت الله ایوبی که تا قبل از این کوچکترین شناخت
و اطلاعی از سینما نداشته است عنان کار را به این افراد می سپارد تا سیاستگذاری
سینمای کشور را در سه سال گذشته بر عهده گیرند و خود نیز که صندلی ریاست را از
طریق این افراد به دست آورده است و به گونه ای وام دار این افراد است مجبور است که
امتیازات بسیاری را به حلقه فرانسه واگذار نماید و یک گروه کوچک ، رانت قدرت و
ثروت را در سینمای کشور به دست می آورند . بطور مثال همسر یکی از تهیه کنندگان
سینما که خود نیز دست بر قضا تهیه کننده است و همسرش به عنوان یکی از اعضای شورای
پروانه نمایش ارشاد منصوب می گردد ، بابت فیلم کودکی که قبلا از تلویزین پخش شده و
مربوطه به اوایل دهه هفتاد می باشد مبلغ سیصد میلیون تومان بابت تمدید قرارداد از
موسسه رسانه های تصویری سازمان سینمایی دریافت می کند بطوری که این مبلغ فاقد هرگونه
توجیه اقتصادی می باشد و در حالت کارشناسی و خوشبینانه ترین حالت تنها ده میلیون
تومان می تواند باشد . از دیگر امتیاز دهی
حجت الله ایوبی به حلقه فرانسه می توان به بازگشایی خانه سینما در کمترین زمان
ممکن و بدون تشریفات قانونی واصلاح اساسنامه آن اشاره نمود ، خانه سینمایی که برای
اکثریت اهالی سینما آب و نان نداشته اما برای حلقه فرانسه و عده ای معدود از افراد
پشت پرده آن به دنبال داشته است و جالب است نهادی که در ظاهر صنفی نامیده می شود
با لابی و اعمال نفوذ ایوبی به عنوان مدیر دولتی مدیرعامل آن منصوب می گردد و رضا
میرکریمی از نزدیک ترین سینماگران حلقه فرانسه و رفیق گرمابه و گلستان ایوبی به
مدیرعاملی آن
می رسد . اما این نیز پایان کار نیست و حجت الله ایوبی که گویا به شدت وام دار
حلقه فرانسه و شخص رضا میرکریمی است با دستور مستقیم به بنیاد سینمایی فارابی حمایت
میلیاردی را بابت فیلم دختر ساخته اخیر میرکریمی به وی اختصاص می دهد و علاوه بر
این رضا میرکریمی را به دبیری بخش بین الملل جشنواره فیلم فجر نیز منصوب می کند و
میرکریمی نیز فرزند خود را که دارای کمترین سابقه در سینما است را به یکی از سمت
های مهم این جشنواره منصوب می نماید و مواجبی نیز برای او در نظر میگیرد! این در حالی
است که مقام معظم رهبری بارها در سال گذشته و امسال بر اقتصاد مقاومتی تاکید کردند
و برگزاری مجزای بخش بین الملل جشنواره فیلم فجر که به توصیه رضا میرکریمی در پشت
پرده و با پافشاری ایوبی به عنوان رییس سازمان سینمایی انجام گردید به یک جشنواره
کم رمق و سوت و کور و حیف و میل بیت المال و صرف بودجه چند میلیاردی برای سینمای
ایران تبدیل شده است. این در حالی است که سازمان سینمایی در برابر مراجعه
فیلمسازان بخصوص جوانان فیلمساز جهت حمایت از تولید فیلم همیشه از کمبود بودجه و
منابع ناله کرده است و کوچکترین حمایتی نیز به عمل نیاورده است این گونه است که
سازمان سینمایی وزارتی که نام فرهنگ و ارشاد اسلامی را یدک می کشد در تضاد با
منویات رهبری و سیاست های کلی نظام در عرصه هنر و رسانه گام بر می دارد.
* فیلمساز و رییس شاخه هنرمندان حزب مردم سالاری