تدبیر24: نیوزویک نوشت: روسیه همواره در حال ساخت و ساز است. وقتی هم مشغول ساختن نیست، سرگرم فراهم کردن مقدمات برنامه های بلندپروازانه تری برای ساخت و ساز بیشتر است.
شاید با کاهش رشد اقتصادی روسیه، این هزینه ها چندان عاقلانه به نظر نیاید، اما مسکو در برخی زمینه ها در طول سال های گذشته بسیار اندیشیده، و در برخی پروژه ها واقعا پیشرفت های مدرنی داشته است.
برنامه تجدید تسلیحاتی چند میلیارد روبلی، و بازسازی اساسی نیروی نظامی روسیه، جانی تازه و سرعتی فزاینده به ارتش مسکو بخشیده است. پیشرفت های ملموسی در زیرساخت به دست آمده است.
شهرهای ویران شده ای، بیشتر در مسکو و کازان، مرکز تاتارستان، در حال احیا و بازسازی گسترده ای هستند که هر نیم قرن یک بار رخ می دهد. برخی از بدترین جاده ها در روسیه، از جمله راه هایی در سیبری غربی از نو پوشانده و مورد بازسازی قرار گرفته اند؛ مجموعه های آموزشی و استادیوم های ورزشی تازه ای این ساخته و پل های جدیدی بنا شده اند.
پشت پرده این ساخت و سازها را می توان در این یافت که رویدادهایی همچون اجلاس ولادیوستوک اَپک APEC 2012، بازی های المپیک 2014، و جام جهانی فوتبال در 2018 در راه است.
تغییرات انجام شده به جهت گزینش برای موارد ویژه بوده اند، برای همین انتظار نمی رود همه ساخت و سازها مورد بهره برداری مناسب قرار گیرد. اما بر خلاف آن، مزایای بازسازی نظامی، تنها پیشرفتی که ممکن است آدم برای بازی با آن کمی احتیاط پیشه کند، به سرعت مورد استفاده قرار گرفتند: در اوکراین و در سوریه.
سوال بزرگ آن است که در این رویکرد انتخاب پروژه ها و به واقعیت درآوردن آن ها روی چه حسابی انجام می شود. با نگاه به آنچه تا کنون اجرا شده، می توان دید علت اصلی انتخاب پروژه ها افزایش اعتبار این کشور، بهبود جایگاه بین المللی رهبران آن و نهایتا شروع سریع فعالیت های اقتصادی بوده است.
حالا سوال دیگر این است که این اجلاس ها، المپیک ها و پل های عظیم تا چه اندازه اهداف اولیه آن را برآورده می کنند.
فاز اجرای پروژه ها چارچوب نظام حاضر در روسیه را دنبال و آن را تقویت می کند. برای اطمینان از انجام یک پروژه نه تنها حمایت افراد قدرتمند این نظام، بلکه به حضور مجریان ارشد نیز نیاز است.
به دست گرفتن یک پروژه فقط یک سرمایه نیست، بلکه می تواند با ضرر و زیان همراه باشد: کرملین در حال تماشا است، مردم در حال مشاهده اند، و اگر رویدادی بین المللی باشد میهمان هایی برای مشاهده نتایج این پروژه ها حاضر می شوند. شاید بودجه در جایی کم کم تمام شود، اما پیمانکاران موظف به ارائه نتیجه هستند.
این علت دیگری است که کرملین عاشق این نوع پروژه ها است: حاصل کردن نتایج عملی. شاید برخی از حامیان اولیه و پیمانکاران ارشد پروژه ها را با ذهنیت کسب سود آغاز کنند. اما بدون توجه به اینکه پول ساخت و ساز به طور کامل یا بخشی از آن دزدیده شود، پروژه مورد نظر در نهایت اجرا و ساخته می شود.
اکثر پروژه ها یا بی فایده اند، یا به دلیل سرمایه گذاری بالا صرفه اقتصادی ندارند. شرکت دولتی VBE که مسئول تامین مالی پروژه های مربوط به المپیک سوچی بود، انتظار می رود کم تر از یک چهارم از 220 میلیارد روبلی که به عنوان اعتبار به پیمانکاران داده را دریافت کند. هشت تا از 19 سازه ساخته شده برای المپیک پروژه هایی بودند که فقط برای ضرر مالی اجرا شدند.
برای همین به طور خلاصه قضیه از این قرار است: پیمانکاران ارشد برای انجام پروژه ها در نظر گرفته می شوند، چنان که انگار فوریت وضعیت جنگی دارد، اما آن ها آنقدر زورشان می رسد که مطمئن شوند پولشان دریافت می کنند، انگار که یک معامله ساده انجام می دهند.
اما پیمانکاران معمولی و دارای قدرت کمتر اغلب پولشان را کامل دریافت نمی کنند، و گاهی پس از اجرای طرح ساخت و سازی بزرگ توانایی پرداخت بدهی خود را ندارند. دست کم سه شرکت سازنده جاده-ساختمان حاضر در پروژه سوچی پس از 2014 اعلام ورشکستگی کردند.
هیچ کجا نمی توان این رویکرد را به روشنی پل کریمه مشاهده کرد؛ ترکیبی از راه آهن و بزرگراه که در حال ساخته شده میان منطقه کراسنودار روسیه و شهر کرچ در کریمه است. هزینه ساخت آن 228 میلیارد روبل (3.5 میلیارد دلار به قیمت کنونی ارز) برآورد شده، که با پل ساخته شده میان سوئد و دانمارک قابل مقایسه است که در آن حدود 4 میلیارد یورو یا 4.5 میلیارد دلار به قیمت کنونی ارز هزینه شد.
با وجود آنکه انتظار می رفت پل میان دانمارک و سوئن که از سال 2000 بهره برداری شد، هزینه خود را تا 2037 بازپرداخت کند (احتمالا زمان بیشتری می برد)، پل روسیه-کریمه حتی مدل اقتصادی هم در پس خود نداشت. ساده آنکه این پروژه با بودجه فدرال روسیه تامین مالی می شود، و به آن نیاز است، چون گویا نظر می رسد پس از ضمیمه ساختن قلمرو کشور دیگری به خود، نیاز به ایجاد راهی میان این دو است ( چنان که ارتباط زمینی میان روسیه و کریمه وجود ندارد).
تدبیر24: احتمالا پیمانکار ارشد، آرکادی روتنبرگ ( از دوستان نزدیک ولادمیر پوتین) تمام پول خود را دریافت می کند. دیگر پیمانکاران معمولی تر همچون شرکت قدیمی موستوترست که از دوره استالین پروژه های ساخت پل را به عهده داشته و بیشتر کار واقعی را انجام می دهند، در هراس به سر می برند.
در همین حال، کاملا روشن است که ساخت پل کریمه 70 درصد از بودجه امسال روسیه برای ساخت جاده و پل را از آن خود می کند.
به نظر می آید کرملین این رویکرد را در آینده نیز با وجود همه گفته ها از اصلاحات انجام دهد. پروژه های بزرگ تحت حمایت دولتی بخشی از محیط کنترل شده ای هستند که کرملین برای تغییرات تکاملی، و نه انقلابی لازم می داند. برای همین ایجاد محیط های سرمایه گذاری کمتر کنترل شده برای امنیت این رژیم خطرناک شمرده می شود.
نویسنده: ماکسیم ترودولیوبوف، عضو ارشد موسسه کینان.