تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

جهانبخش خانجانی» جريان اصلاحات كه در تداوم حركت تاريخي ملت ايران در انقلاب مشروطه، انقلاب شكوهمند اسلامي و حماسه بزرگ دوم خرداد همچنان بر مشي اصلاحي و رفرميستي خود تاكيد و اصرار دارد
اتحاد مثلث!

اتحاد مثلث!

فیاض زاهد - محمد مهاجری» وضعيت جديدي كه در سپهر سياست ايران رخ نموده تا حد كم نظيري استثنايي است. براي اثبات و انتقال اين باور تلاش مي‌شود در اين نوشته به برخي ابعاد آن اشاره شود
سه‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - 2024 November 05
کد خبر: ۶۶۱۰۳
تاریخ انتشار: ۱۶ تير ۱۳۹۵ - ۰۹:۴۹

هدیه یازده ماهه ای که در عید می گیریم

عید رمضان آمد و ماه رمضان رفت - صد شکر که این آمد و صدحیف که آن رفت.
 تدبیر24خطبه امیرالمومنین در عید فطر

امیرالمؤمنین على علیه السلام در یکى از اعیاد فطر خطبه‏ اى خوانده ‏اند و در آن مؤمنان را بشارت و دیگران را بیم داده ‏اند.

" اى مردم! این روز، روزى است که نیکوکاران در آن پاداش مى‏گیرند و زیانکاران و تبهکاران در آن مایوس و نا امید مى‏گردند و این شباهتى زیاد به روزقیامتتان دارد، پس با خارج شدن از منازل و رهسپار جایگاه نمازعید شدن به یاد آورید خروجتان از قبرها و رفتنتان را به سوى پروردگار، و با ایستادن در جایگاه نماز، به یاد آورید ایستادن در برابر پروردگارتان را.

و با بازگشت ‏به سوى منازل خود، متذکر شوید بازگشتتان را به سوى منازلتان در بهشت ‏برین. اى بندگان خدا، کمترین چیزى که به زنان و مردان روزه ‏دار داده مى‏شود این است که فرشته‏اى در آخرین روز ماه رمضان به آنان ندا مى‏ دهد و مى ‏گوید:

«هان! بشارتتان باد، اى بندگان خدا که گناهان گذشته ‏تان آمرزیده شد، پس به فکر آینده خویش باشید که چگونه بقیه ایام را بگذرانید.»


هدیه ای که در عید می گیریم باید آنقدر زیاد باشد که تا 11 ماه دیگر کفایت کند

تحلیلی بر مقام و منزلت عید سعید فطر در بیان ایت الله جوادی املی

خدای سبحان این روز را عید رسمی مؤمنین قرار داد. از دعای نورانی امام سجاد در وداع ماه مبارك رمضان بر می آید ، چنین كه در دعاهای قنوت نماز عید فطر هم بر می آید كه خداوند این روز را عید قرار داد؛ كه جَعَلتَهُ لِلمُسلِمینَ عِیداً ...
شما وقتی از منزل هایتان بیرون می روید به طرف مصلّی، آن حالت زنده شدن از قبر را در نظر بگیرید كه یك ترسیمی از معاد است. منتها خدای سبحان اگر بخواهد به صورت مُعید تجلّی تامّ داشته باشد، جریان معاد پیش می آید و اگر گوشه ای از آن نام تجلّی بكند، « عید فطر » ظهور می كند . این عود و رجوع بنده است به طرف خدای سبحان.

كسانی كه روزة این ماه را گرفتند و توفیق انجام وظیفه داشتند ، بر می گردند، جائزة خود را از خدای سبحان دریافت می كنند. لذا شب عید فطر و روز عید فطر به عنوان « لِیلَهُ الجَوائِز » یا « یُومُ الجَوائِز » هست كه اگر گفته شده است:
روز عید است و من مانده در این تدبیرم كه دهم حاصل سی روزه و ساغر گیرم

و كسانی كه به وظائف این ماه پر فیض موفّق شدند و عمل كردند، آنها كه خُوفاً مِنَ النّار روزه گرفتند، یا شب های این ماه را زنده نگه داشتند، جائزه ای كه از فرشتگان الهی دریافت می كنند، نجات از نار است.
آنهائی كه برای رسیدن به بهشت وظائف ماه مبارك رمضان را انجام دادند، جائزه ای كه از فرشتگان رحمت دریافت می كنند ، وصول به بهشت است و إن شاء الله این جائزه را حفظ می كنند!

و آنهائی كه شُوقاً إلَی الله، حُبّاً لله، شُكراً لله عبادت كردند، عُودشان به طرف خود خدای سبحان است و جائزه را از دست بی دستی خدای سبحان دریافت می كنند و آن هم محبوبیّت است و كرامت، كه مقام شامخ محبّت را به آنها عطاء می كند؛ وقتی محبوب الهی شدند، هم از گزند دوزخ مصون اند، هم از فیض و فُوز بهشت طرفی می بندند. بنابراین سه گروه به خدا بر می گردند؛ هر گروه جائزه خاص خودشان را هم دریافت می كنند.

هم در دعاهای ما آمده، هم در روایات كه: ماه مبارك رمضان قُرَّهُ الشُّهُور و رأسُ السَّنَه است. آغاز سال برای سالكان صالح ماه مبارك رمضان است. كسی كه اهل سیر و سلوك است، ذخیره یك ساله را از ماه مبارك رمضان فراهم می كند. هم مشكل ماه مبارك رمضان را تأمین می كند، هم مشكل یازده ماه دیگر را!

بنابراین باید جائزه ای كه در شب و روز عید فطر می گیریم، آنقدر قوی و زیاد باشد كه بتواند مشكل یازده ماه دیگر ما را هم حل كند؛ كه إن شاء الله امیدواریم اینچنین باشد.

 

مردم در عیدفطر به چند گروه تقسیم می شوند

پاداش روزه داری هر کس چگونه محاسبه می شود؟ در بیان آیت الله میرزا جواد ملکی تبریزی

مردم با احوال مختلف ماه رمضان را روزه گرفته و به پایان می رسانند. روز عید فطر که زمان گرفتن پاداش است، مشخص می شود که هر کسی با چه کیفیتی روزه داری کرده است.

آیت الله میرزا جواد ملکی تبریزی در کتاب المراقبات درباره پاداش گرفتن روزه داران در روز عید فطر از جانب خداوند مطلبی نوشته و مردم را به 5 گروه تقسیم کرده است. گفته های این استاد اخلاق را در ادامه می خوانید.

مردم در پایان رمضان و گرفتن جایزه در روز عید به چند دسته تقسیم مى‌‏شوند:

1. عده‌‏اى روزه را تکلیفى بیش ندانسته و فقط با خوددارى از خوردن و نوشیدن و همسران، خود را به ناراحتى مى‌‏اندازند. امّا اعضاى بدن خود را از گناهان حفظ نکرده و با دروغ و غیبت روزه خود را نقض کرده و با تهمت، افترا، فحاشى به مردم و آزار آنها روزه خود را از بین مى‏‌برند. و در عین حال با کمال اطمینان خود را از فرمانبرداران مى‌‏پندارند و گمان مى‏‌کنند که بر پروردگار جهانیان منتى دارند ولى نمى‏‌دانند که با گناهان و نادانی‌شان نزد عاقلان رسوا شده و روزه آنان مورد قبول خداى خدایان قرار نمى‏‌گیرد. چنین کسانى اگر در عید به عنایت خداى متعال خوش گمان بوده و در مکان نماز گزاردن خود از پروردگارشان آمرزش بخواهند، شاید خداوند متعال هنگام اعطاى جوایز آنان را نیز مورد آمرزش خود قرار داده و با فضل خود بعضى از پاداش‌هاى خود را نصیب آنان نماید.

2. دسته‌‏اى نیز مى‌‏دانند که این خداست که در تکالیف بر آنان منت داشته، و روزه‌‏اى کامل است که همراه با بازداشتن اعضاى بدن باشد. از این رو مواظب اعضاى بدن خود نیز هستند، اما گاهى خلافى از آنان سر زده و با بیم و امید مرتکب گناهى مى‏‌گردند. با ناراحتى روزه گرفته و به اندازه‌‏اى که حال دارند مستحبات را بجا مى‏‌آورند. کارهاى خوب و بد را با هم مخلوط نموده و با ترس و خجالت، حیا و امیدوارى وارد عید مى‏‌شوند. خداوند آمرزش، پاداش و تبدیل گناهان به کارهاى نیک را به آنان وعده داده و با عطایاى خود پاداش عبادت هاى آنان را بطور کامل و به گونه‌‏اى که بالاتر از آرزویشان باشد، به آنان عنایت مى‌‏کند.

3. گروهى از روى عادت و با غفلت روزه گرفته و در ماه رمضان نیز مانند سایر ماه‌‏ها در غفلت بسر برده، مرتکب گناهان شده و از روى عادت نیز وارد عید مى‌‏شوند. سرنوشت این گروه، به خواست خداوند بستگى دارد. ممکن است عنایت خدا شامل حال آنان شده و فقط بخاطر فرا رسیدن عید یا به جهت کرامت بعضى از اعمال نیکوکاران آنان را مورد آمرزش خود قرار دهد، یا بدى کردارشان آنان را از رحمت خداوند خارج نموده و به ورشکستگان ملحق شوند.

4. دسته‌‏اى نداى خداوند را در این ماه لبیک گفته و با تمام توان در مراقبت دستورات الهى تلاش کرده و براى به دست آوردن رضاى خداى متعال در پى بدست آوردن تمامى خیرات هستند و عبادات زیادى بجا مى‌‏آورند در حالى که دل هاى آنان به سبب آگاهى خود به کوتاهى در شکرگزارى نعمت تشریف با این ندا ترسان بوده، و قدر منت خداوند متعال بر آنان، بخاطر اجازه به نزدیکى به او و خدمت و عبادت او را مى‌‏دانند. خداوند متعال هم خدمت آنان را قبول، از سعى آنان تشکر مى‏‌کند و با کرامت‌ها و انواع عنایات خود آنان را پاداش مى‌‏دهد، با هدایتهاى بیشتر آنان را بزرگ داشته، با نور قرب خود آنان را مى‌‏پوشاند و آنان را به دوستان برگزیده‌‏اش ملحق مى‌‏کند.

5. گروهى نیز نداى خداوند متعال، سختى گرسنگى و شب زنده‏‌‌دارى را براى آنان از بین برده، با اشتیاق و شکرگزارى، حتى با شادمانى و مستى با آن روبرو شده، براى رفتن و مسابقه جدیت به خرج داده، با روح و عقل خود به خوبى خطاب خداى خدایان را اجابت مى‌‏‌کنند، براى از بین بردن حجاب با بذل جان همت کرده و با قرب به او به مراد رسیده و به پروردگار بندگان متصل شده‏‌‌اند. پروردگارشان آنان را به خوبى پذیرفته، نزدیک کرده و در پناه خود، در جایگاه صدق بهمراه دوستان و برگزیدگانش مى‌‌‏نشاند با جام لبریز خود آنان را سیراب کرده و به زیبایى، نور، شادمانى و سرورى مى‌‏‌رسند که کسى توان تصور آن را نداشته، چشمى آن را ندیده و کسى از آن چیزى نگفته است.

آیا حضور در نماز عید فطر واجب است؟

آیا حضور در نماز عید فطر بر هر مسلمانی واجب است ؟

این نماز در زمان حضور امام(علیه السلام) واجب است و باید به جماعت خوانده شود، ولی در زمان ما که امام(علیه السلام) غایب است مستحب می باشد و می توان آن را به جماعت یا فرادی خواند.

وقت نماز عید فطر از اوّل آفتاب است تا ظهر، ولی مستحبّ است نماز عید قربان را بعد از بلند شدن آفتاب بخواند و در عید فطر مستحبّ است بعد از بلند شدن آفتاب افطار کند و زکات فطره را بدهد و بعد نماز عید را بجا آورد.

مستحبّات نماز عید فطر

مستحبّ است در نماز عید فطر امور زیر را به امید ثواب پروردگار رعایت کند:

1ـ قرائت نماز عید را بلند بخواند.

2ـ بعد از نماز دو خطبه بخواند مانند خطبه های نماز جمعه با این تفاوت که در نماز جمعه قبل از نماز و در نماز عید بعد از نماز خوانده می شود (و این خطبه در صورتی است که نماز را با جماعت بخواند).

3ـ در این نماز سوره مخصوص شرط نیست، ولی بهتر است در رکعت اوّل سوره «سَبِّحِ اسْمِ رَبِّک الاْعْلی» و در رکعت دوم سوره «وَ الشَّمْس» بخواند.

4ـ در روز عید فطر قبل از نماز عید با خرما افطار کند .

5ـ پیش از نماز عید غسل کند و دعاهایی که قبل از نماز و بعد از آن در کتب دعا آمده بخواند.

6ـ در نماز عید بر زمین سجده کند و در موقع گفتن تکبیرها دستها را بلند کند.

7ـ بعد از نماز مغرب و عشا در شب عید فطر و بعد از نماز صبح و ظهر و عصر روز عید و نیز بعد از نماز عید فطر این تکبیرها را بگوید: «اَللّهُ اَکبَرُ، اَللّهُ اَکبَرُ، لا إلهَ إلاّ اللّهُ وَ اَللّهُ اَکبَرُ، اللّهُ اَکبَرُ وَ لِلّهِ الْحَمْدُ، اَللّهُ اَکبَرُ عَلی ما هَدانا».


چرا مامون از اقامه نماز عید فطر امام رضا(ع) در خراسان جلوگیری کرد؟

مامون در زمان ولایت عهدی امام رضا(ع) از او خواست نماز عید فطر را بخواند، اما ماجرایی پیش آمد که او پشیمان شد و جلوی اقامه نماز امام را گرفت.
نماز عید فطر سنت به جا مانده‌ای از پیامبر اعظم(ص) است که در طول تاریخ از سوی مسلمانان اقامه شده و اکنون با همان سبک و سیاق به ما رسیده است. اما این نماز پرفضیلت، که در زمان حضور امام معصوم بر همگان واجب است، در زمان خلفای عباسی تغییر کرده بود.
شهید مطهری در این باره نوشته است: «نماز عید خواندن، کتاب الله و سنت رسول‌الله(ص) است اما چگونه نماز خواندن، سیره است. پیغمبر نماز عید فطر و عید قربان مى‏خواند، اینها هم نماز عید فطر و عید قربان مى‏خواندند، اما روش نماز خواندن به تدریج فرق کرده بود، سیره فرق کرده بود. کم کم دربارهاى خلفای عباسی مانند دربارهاى ساسانى ایران و قیاصره روم شده بود، دربارهاى خیلى مجلّل. لباس خلیفه و سران سپاه داراى انواع نشانه‏هاى طلا و نقره بود. خلیفه وقتى مى‏خواست به نماز عید بیاید، با جلال و شکوه خاص و با هیمنه سلطنتى مى‏آمد. خودش سوار بر اسبى که گردنبند طلا یا نقره داشت مى‏شد و شمشیرى زرّین به دست مى‏گرفت، سپاه نیز از پشت سرش مى‏آمد، درست مثل این که مى‏خواهند رژه نظامى بروند. بعد مى‏رفتند به مصلّى‏، دو رکعت نماز مى‏خواندند و برمى‏گشتند.» (1)
این موضوع همه ساله رواج داشت تا اینکه پس از پذیرش ولایت‌عهدی از سوی امام رضا(ع)، مأمون از ایشان خواست نماز عید فطر آن سال (201 هجری) را اقامه کنند و ماجرای آن نماز به شرح زیر اتفاق افتاد:
«امام رضا(ع) در پاسخ به درخواست مامون برای اقمه نماز عید فطر این گونه پاسخ داد: تو خود شروطی را که در پذیرفتن ولی‌عهدی میان من و تو بود، به خوبی می‌دانی، پس مرا از نمازخواندن با مردم معذور بدار.
مأمون نیز در پاسخ به امام رضا(ع) گفت: می‌خواهم این کار را انجام دهی تا قلب‌های مردم مطمئن شود و آنان فضل تو را بشناسند. پیک میان آن‌دو همچنان رد و بدل می‌شد و مأمون نیز همچنان بر خواسته خویش پافشاری می‌کرد.
بالاخره امام به او پیغام داد: دوست داشتم مرا از این کار معاف بدای،‌ در غیر این صورت همان‌گونه که رسول‌الله(ص) و امیرالمؤمنین علی‌بن ابی‌طالب(ع) برای نماز خارج می‌شد، من نیز همان‌گونه خارج می‌شوم.
مأمون نیز گفت: هرگونه که می‌خواهی برای نماز خارج شو! مأمون به فرماندهان، نگهبانان و سایر اقشار مردم دستور داد تا صبح زود برای نماز به در خانه امام رضا(ع) بروند.
مردم در راه‌ها و روی پشت‌بام‌ها نشسته بودند و زنان و کودکان نیز جمع شده بودند. فرماندهان و لشکریان همگی سوار بر مرکب‌های خود در خانه امام منتظر بودند تا اینکه آفتاب طلوع کرد. آن‌گاه ابوالحسن(ع) غسل کرد و جامه‌اش را پوشید و عمامه‌ای سفیدرنگ و پنبه‌ای را بر سر بست که یک سر آن را روی سینه انداخته و طرف دیگرش را میان دو کتف خود انداخته بود و کمی هم عطر زده بود. سپس عصایی بر دست گرفت و به همراهان خود فرمود: شما هم کاری را انجام دهید که من کردم. آنان پیشاپیش امام حرکت کردند.
امام در حالی که پاچه‌های شلوار را تا نصف ساق بالا زده بود و آستین را هم بالا زده بود، به راه افتاد. اندکی راه رفت، آن‌گاه رو به آسمان کرد و تکبیر گفت و صدای تکبیر اطرافیان نیز او را همراهی می‌کرد. (2)
امام با یک حالت خضوع و خشوعى از همان داخل منزل که بیرون مى‏آمد، با صداى بلند شروع کرد به گفتن «اللَّهُ اکْبَرُ، اللَّهُ اکْبَرُ، اللَّهُ اکْبَرُ عَلى‏ ما هَدانا وَ لَهُ الشُّکْرُ عَلى‏ ما اوْلانا». سال‌ها بود که مردم این ذکرها را درست نشنیده‏اند. امام که به در منزل رسید، فرماندهان سپاه و سران قبایل انتظار دیدن حضرت را به این شکل نداشتند، بى‏اختیار خودشان را از روى اسب‌ها پایین انداختند و اسب‌ها را رها کردند. (3)
چون مى‏بایست پاها برهنه باشد و آنها چکمه به پا داشتند و چکمه نظامى را به زودى نمى‏توان بیرون آورد، هرکس دنبال چاقو مى‏گشت که زود چکمه را پاره و پاهایش را برهنه کند. این‌ها نیز دنبال حضرت به راه افتادند.
امام که به در اصلی خانه رسید، تکبیر گفت و مردم همگی تکبیر گفتند، آن‌گونه که گمان می‌رفت دیوارها نیز صدا به تکبیر بلند کرده‌اند و امام را همراهی می‌کنند.
مردم وقتی ابوالحسن(ع) را دیدند و صدای تکبیر او را شنیدند، شهر مرو یکپارچه در شور و غوغا فرو رفت. خبر این ماجرا به مأمون رسید. فضل‌بن سهل ذوالریاستین به او گفت: ای امیرمؤمنان! اگر رضا با این حالت به جایگاه نماز برسد، مردم را می‌شوراند و ما بر خون خود می‌ترسیم. فردی را به سوی او بفرست که بازگردد.
سپس مأمون فردی را به سوی امام فرستاد و گفت: ما شما را به رنج و زحمت انداختیم و ما هرگز دوست نداریم که به شما رنج و سختی برسد؛ بازگرد تا فردی که همیشه با مردم نماز می‌خواند، امروز نیز اون نماز بگذارد. امام رضا(ع) کفش‌ خود را طلبید و پوشید و سوار بر مرکب خود بازگشت. در آن روز مردم پراکنده شدند و نماز منظمی هم خوانده نشد. (4) »
.................
پی نوشت ها:
(1) مجموعه آثار استاد شهید مرتضی مطهری ، جلد ۱۷
(2) کتاب «الارشاد»، نوشته شیخ مفید، جلد دوم
(3) مجموعه آثار استاد شهید مرتضی مطهری، جلد ۱۷
(4) روایت علامه سید محسن امین
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: