تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

جهانبخش خانجانی» جريان اصلاحات كه در تداوم حركت تاريخي ملت ايران در انقلاب مشروطه، انقلاب شكوهمند اسلامي و حماسه بزرگ دوم خرداد همچنان بر مشي اصلاحي و رفرميستي خود تاكيد و اصرار دارد
اتحاد مثلث!

اتحاد مثلث!

فیاض زاهد - محمد مهاجری» وضعيت جديدي كه در سپهر سياست ايران رخ نموده تا حد كم نظيري استثنايي است. براي اثبات و انتقال اين باور تلاش مي‌شود در اين نوشته به برخي ابعاد آن اشاره شود
سه‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - 2024 November 05
کد خبر: ۶۶۳۰۵
تاریخ انتشار: ۲۲ تير ۱۳۹۵ - ۱۲:۲۵

شکایت از مردی که باکمک "جن"ها دزدی و کلاهبرداری می کرد

 تدبیر24:زن 32 ساله ای غمگین و آشفته به همراه پدر و وکیلش پشت در شعبه چهارم دادسرای الهیه نشسته و منتظر بود تا نوبت رسیدگی به پرونده‌اش برسد.


او که 4 سال با یک مهندس زیر یک سقف زندگی کرده بود آنقدر زندگی پرتلاطمی را تجربه کرده بود که حالا نمی‌دانست از کجا داستان پیچیده زندگی مشترک کوتاهش را روایت کند.
او فارغ‌التحصیل رشته کارشناسی ارشد شیمی بود و در خانواده‌ای ثروتمند بزرگ شده بود. اما در چهره غمگین و آشفته‌اش هیچ نشانی از خوشبختی دیده نمی‌شد و به قول خودش بزرگترین  اشتباه زندگی‌اش ازدواج با همسر طمع‌کارش بود.

وی  گفت: سینا در دانشگاه با برادرم همکلاس بود. چندین بار وقتی به خانه ما آمده بود او را دیده بودم به نظر پسر خوبی می‌آمد به همین خاطر وقتی به خواستگاری‌ام آمد مخالفتی از سوی ما صورت نگرفت. چرا که گمان می‌کردیم به خوبی او را می‌شناسیم. سینا مدعی بود پدرش کارخانه‌دار است و ما هم بدون هیچ تحقیق و با این تصور که از لحاظ خانوادگی، اجتماعی و فرهنگی با هم در یک سطح هستیم این ازدواج خیلی زود سر گرفت. من هم با مهریه یک میلیارد و سیصد میلیون تومانی به عقدش درآمدم. اوایل همه چیز خوب بود و  هر دو خانواده از این وصلت راضی و خشنود بودیم.
قرار بود سینا جشن عروسی باشکوهی بگیرد اما هر چه به روز عروسی نزدیک‌تر می‌شدیم به خوبی می‌دیدم رفتار و برخوردهای او و خانواده‌اش با من در حال تغییر است.
دیگر مهربانی و احترامی در کار نبود و کوچکترین رفتار و حرف من جرقه یک دعوا می‌شد. اما از آنجا که نمی‌خواستم زندگی‌ام را خراب کنم با آنکه سینا زیر همه قول‌ و قرارهایش زده بود و می‌گفت نمی‌تواند برایم خانه بخرد و جشن عروسی بگیرد اما به ناچار سکوت کردم.
سرانجام پدرم هزینه رهن خانه ما را قبول کرد و جشن عروسی مفصلی هم گرفت و راهی خانه بخت شدیم. اما خیلی زود دست شوهرم برایم رو شد. چرا که هر چه می‌گذشت بیشتر متوجه دروغ‌های او می‌شدم و به مرور زمان فهمیدم نه تنها کارخانه ندارند بلکه بیکار است و هر بار به بهانه شروع کاری جدید و بدون اطلاع من از پدرم مبالغ قابل توجهی می‌گرفت و خانواده‌ام نیز حرفی نمی‌زدند. تا اینکه سال گذشته مرد 70 ساله‌ای که خود را دوست «سینا» معرفی کرد به خانه ما راه پیدا کرد و کم‌کم میهمان هر روزه ما شد. او ادعا می‌کرد می‌تواند گره از کار و مشکلات ما باز کند. از آنجا که با خانواده همسرم هم اختلاف داشتم او سنگ صبور و مشکل گشای زندگی‌ام شده بود. هر روز اعتمادم به او چندبرابر می‌شد. غافل از اینکه پیرمرد شیاد و همسرم نقشه کشیده‌اند تا ثروت چندین میلیاردی پدرم را به جیب بزنند. من هم با ساده‌لوحی هرچه تمام، دوستانم را به او معرفی می‌کردم تا گره از کارشان باز کند. ولی در کمال ناباوری دریافتم مرد جن گیر به بهانه اینکه جن در بدن آنها نفوذ کرده و باعث بدبختی‌شان شده آنها را مورد آزار و اذیت قرار داده است و...
این زن که هنوز باور ندارد چه بلایی سر زندگی خود و دوستانش آمده با صدایی لرزان ادامه داد: بالاخره حادثه‌ای که فکرش را هم نمی‌کردم اتفاق افتاد.
وی ادامه داد: 17 بهمن سال گذشته همسرم مدعی شد خودرواش را در خیابان سرقت کرده‌اند. خودش می‌گفت دزدی کار جن‌ها بوده است و باید هر چه زودتر خانه‌مان را هم خالی کنیم. از آنجا که به او و پیرمرد اعتماد کامل داشتم حرف‌هایشان را باور کردم اما پس از 15 روز متوجه شدم همه اینها نقشه بوده تا من خانه را ترک کنم. پس از شکایت به کلانتری 123 نیاوران متوجه شدم موضوع سرقت خودرواش دروغ بوده است.به تازگی هم متوجه شدم آنها علاوه بر من، زنان دیگری را نیز فریب داده و پس از برقراری رابطه از آنها کلاهبرداری کرده‌اند. وقتی این واقعیت‌های تلخ برایم روشن شد با مدارکی که به دست آورده بودم راهی دادگاه خانواده ونک شدم و در شعبه 271 از سینا شکایت کردم. مهریه‌ام را نیز اجرا گذاشتم و با ارائه اسناد و مدارک علیه او مقدمات طلاقمان را انجام دادم و منتظر رأی نهایی دادگاه هستم.
پس از این شکایت جهیزیه‌ام را که حدود 700 میلیون تومان ارزش دارد، برداشته و به خانه پدری رفتم. اما سینا از من شکایت کرد و مدعی شد وسایل خانه متعلق به او بوده و من آنها را دزدیده‌ام. این در حالی است که تمام فاکتورهای خرید وسایلم را دارم تا برای اثبات حرف‌هایم به قاضی تحویل دهم.
زن جوان در ادامه گفت: برای شکایت از سینا در دادسرای حقوقی نیز پرونده‌ای تشکیل دادیم و چک‌هایی که او با آنها کلاهبرداری کرده را به اجرا گذاشته‌ایم تا بتوانیم حق‌مان را بگیریم. اما در کمال ناباوری متوجه شدم او سابقه‌دار است و در سال88 یک پرونده کلاهبرداری عجیب داشته است. چرا که سینا خود را نماینده ناسا معرفی کرده و به بهانه فروش زمین در کره ماه از افراد ساده‌لوح مبالغ قابل توجهی کلاهبرداری کرده بود که پرونده قضایی‌اش نیز موجود است.
بنابراین گزارش رسیدگی به پرونده داماد هزار چهره روی میز قاضی شعبه4 دادسرای الهیه قرار گرفت. در حال حاضر نیز قاضی به تیمی از مأموران پلیس مأموریت داده است برای روشن شدن زوایای پنهان پرونده تحقیق کنند
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: