رخداد بامداد شنبه در ترکیه و پسلرزههای آن، فارغ از تحلیلهای داخلی و مسائل مرتبط با سیاست خارجی رجب طیب اردوغان و حزب عدالت و توسعه، این پیام را با خود داشت که اگرچه استفاده از عبارت پایان دوران کودتا ممکن نیست؛
تدبیر24: محمدعلی سبحانی- رخداد بامداد شنبه در ترکیه و پسلرزههای آن، فارغ از تحلیلهای داخلی و مسائل مرتبط با سیاست خارجی رجب طیب اردوغان و حزب عدالت و توسعه، این پیام را با خود داشت که اگرچه استفاده از عبارت پایان دوران کودتا ممکن نیست؛ اما این ابزار دستکم محبوبیت گذشته خود را از دست داده است. مسئله دخالت ارتش کشورهایی مانند ترکیه، پاکستان و مصر که امروز نیز همچنان درگیر مسئله نظامیان حاکم در آن هستند، پدیدهای دیرپا در منطقه ماست که در ناپسندبودن آن تردید وجود ندارد. خوشبختانه این حرکت در ترکیه که بیشترین سابقه را در کودتاهای نظامی در منطقه ما دارد و جدال میان دموکراسی و ارتش در آن از سابقهای دیرینه برخوردار است، با حضور بموقع مردم و هوشیاری مسئولان رسمی و رهبران سیاسی آن، کارآمدی گذشته را از دست داده است. اتفاق بامداد شنبه نه برای ترکیه، بلکه برای کل منطقه و جهان، حاوی گزارههای بااهمیتی است. یک سوی ماجرا، جریان نظامی قرار دارد که در موارد پیشین، معمولا بهسرعت به نتیجه میرسید و با سرکوب و استفاده از فرار و ترس مردم به منویات خود – دستکم برای یک مدتزمان کوتاه- میرسید. سوی دیگر اتفاق اخیر در ترکیه، حضور بموقع مردم در صحنه بود که از روند دموکراتیک در این کشور حمایت کردند.
نگارنده قصد ورود به تحلیل سیاستهای سالهای گذشته اردوغان را ندارم؛ چون درباره آن، دیدگاههای متفاوتی وجود دارد. موضع اصلی این یادداشت، مقابله مردم با تعطیلی مردمسالاری است. ممکن است بسیاری از آنان که تأکید کردند جای ارتش در خیابانها و مقابله با اراده مردم نیست و با حمایت از نیروی انتظامی سعی کردند آنها را به مقرهای خود بازگردانند و با سیاستهای اردوغان هم مخالف باشند. مهمترین مسئله این بود که منهای اینکه اردوغان در منطقه با همسایگان چه رفتاری دارد؛ در سطح بینالمللی موفق است یا نیست؛ توانسته اقتصاد را سامان بدهد یا خیر و مشکلات با کردها و اپوزیسیون ترکیه را چگونه مدیریت میکند؛ باید از حاکمیت قانون و روند دموکراتیک صیانت کرد و این یک پدیده بسیار جالبتوجه در دوران کنونی ماست.