تدبیر24 : به درخت سیب نگاه کنید یک
میوه دارد. عمده مردم از این تشکیلات که ما آن را درخت سیب می خوانیم به میوه آن
توجه دارند و بقیه اجزای درخت را مورد بررسی قرار نمی دهند زیرا هر آن چه نصیب
آنها شده و باید می شد همین سیب است که سرانجام در دستان آنهاست.سبب و عامل به
وجود آمدن سیب ساقه،نورخورشید،برگ و شاخه است اما اصلی ترین عامل این پدیده و
مهمترین که دقیقا پنهانی ترین عضو هم می باشد ریشه است ریشه درخت از دیدگان همه ی
افراد تناول کننده ی سیب غایب است.این سیب چنان چه در اثر باد و باران و طوفان هر
میزان هم آسیب ببیند و هزار لک بردارد نه تنها ماهیت آن از سیب بودن خارج نیست و
همان سیب است بلکه مغز آن نیز شیرین تر می شود زیرا تلاش و سختی همیشه ماحصل خوبی
داشته است.
موضوع دیگر که گفتنش را الزامی
بر بحث خود می دانم اخلاق است. چوب محکمی که هر روز بر سر و دست ما از جانب و دهان
دوست و دشمن می خورد این است که ایران و ایرانیان و کشورهایی به این سبک از فقدان
اخلاق رنج می برند و بی اخلاق هستند.دردی که سینه مرا می فشارد نگاه به رفتارهایی
که حاصل از فقر و عدم آموزش است نیست درد من تکرار طوطی وار این واژه ی دروغین بر
هموطنانم است این که ما بی اخلاقیم.اخلاق را دوباره برای تمام نابخردانی که فرهنگ
ایرانی را بی اخلاق می دانند توضیح می دهم .
اخلاق را به ما قبل فلسفه نخواهم برد.خانواده ای را در نظر بگیرید که پدر و
مادر و فرزندان بسیار خوب با هم رفتار کرده و در نمود اخلاق در رفتار بی همتا
هستند اما این خانواده پدری دارد که برای تامین هزینه خانواده دست به دزدی می زند
و در این راه از قتل هم عاری ندارد اعضای این خانواده تک تک شان از این موضوع
باخبر هستند ولی هیچ کدام به روی دیگری هم نمی آورد که پدر دزد و قاتل نیز می باشد
و آنها تا پایان زندگی خویش به همین منوال زندگی کرده و اخلاقیات فردی را نیز به حد
اعلا رسانده تا بدان جا که از حوله دیگری در منزل استفاده نکرده و برای خوردن سوپ
و برنج تفاوت قائل شده و قاشق عوض می کنند.من قضاوت را به شما وا می گذارم ما بی
اخلاقیم که حق هیچ مملکتی را به تاراج نمی بریم ولی نان را در خون می زنیم ما بی
اخلاقیم که به همه ی انسان های جهان به یک چشم نگاه می کنیم و همه را برادر می
دانیم.ما بی اخلاقیم که نانمان را به حیوانات نیز ارزانی می کنیم.ما را رنج فقر
اگر فشرده کند باز هم من در مقابل هر خارجی سر بر فراز می برم و می گویم ایرانی
هستم با اخلاق ترین کشور که نه تنها پدرش انسانی را برای نان نمی کشد و غارت نمی
کند بلکه با ظلم و ستم و قتل عام نیز مبارزه می کند و نمی گذارد انسان ها بزرگترین
بی اخلاقی یعنی ظلم را رفتار کنند.
و اما حرف اصلی که بدون مقدمه از شرح آن سخت ناتوان
بودم.انقلاب ایران همان سیب که هزاران طمع به رخسار سرخ آفتاب خورده اش می شود،چه
از درون چه از برون.این نهال،نتیجه ی دسترنج هزاران گواه بر یک حقیقت،یک ریشه،اصلی
که سبب برخواستن و گفتن یک کلمه شد مرگ بر ستم و مرگ بر بزرگترین ستمگران،آمریکا،این
ادب ماست که می گوییم مرگ بر آمریکا و ادب ما چیزی به جز ریشه و علت وجود ما ندارد
و امروز عده ای سخت در توهم و اشتباهند که بخواهند ما را از ریشه خود دور
کنند.کسانی که قضیه هولوکاست را موضوع تاریخی می دانند و بر دروغ بودن آن صحه نمی
گذارند دو ریشه را در دست دارند دستی هولوکاست ریشه و علت وجود اسرائیل را گرفته و
آن را رد نکرده و در برابر جور سر خم می کنند و در همین حین با همین حرکت در دستی
دیگر گلوگاه وجودی ما جنگ با ظلم را مسکوت می گذارند.سیبی که در دستان ایرانی ها
می چرخد یک ریشه دارد و این ریشه اگر بخشکد تمام نظام و ساختار و ارکان فرو خواهند
پاشید.و ما هم می دانیم اسرائیل یک ریشه دروغین به جز هولوکاست ندارد که اگر آن
تایید یا عدم رد شود حیاتش معنی پیدا می کند و حیات او یعنی ممات ما.ولی زهی خیال
باطل آداب ادب را به تمام مردم جهان یاد خواهیم داد.