بازی دوسر باخت برای جامعه و نظام سیاسی

بازی دوسر باخت برای جامعه و نظام سیاسی

بهاره آروین» مشکل از تعداد ثبت‌نام‌کنندگان اولیه نیست و در دیگر ممالک هم اوضاع کم‌وبیش به همین منوال است. مشکل در ساختاری است که قرار است کاهش این تعداد اولیه به تعدادی محدود و قابل قبول برای برگزاری انتخابات را امکان‌پذیر کند
نامزدهای انتخابات باید پاسخ دهندمساله اصلی آنان حجاب و گشت ارشاد است یا معیشت و فقر

نامزدهای انتخابات باید پاسخ دهندمساله اصلی آنان حجاب و گشت ارشاد است یا معیشت و فقر

شهیندخت مولاوردی» نامزدها باید پاسخ بدهند مساله اصلی برای آنها حجاب و گشت ارشاد است یا اینکه معیشت، زنانه شدن فقر، زنانه شدن اعتیاد، زنانه شدن آسیب‌های اجتماعی، زنانه شدن ایذر، زنانه شدن سالمندی و... هم برای آنها دارای اهمیت است.
دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ - 2024 June 17
کد خبر: ۶۶۷۸۷
تاریخ انتشار: ۰۵ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۹:۳۳

وفا کنیم و ملامت کشیم

  تدبیر24 علیرضا مقدسی-متخصص چشم و فلوشیپ قرنیه-جناب آقای مجید سعیدی، عکاس خوب کشورمان، روز دوشنبه ٢٨ تیر، در روزنامه وزین «شرق» در مطلبی با عنوان «برسد به دست جامعه پزشکی» خطاب به همکار جراحی که در صفحه شخصی‌اش آزرده از این همه بی‌مهری تصمیم گرفته طبیب جامعه هنری نباشد، گلایه‌هایی را مطرح کرده است. به احتمال بسیار زیاد جناب آقای سعیدی اطلاع درستی نه از روندهای درمانی دارند و نه از روندهای قانونی در بررسی شکایات پزشکی. نکته بسیار مهم و فرق اساسی‌ای که رشته طب با بقیه علوم دارد، این است که بالینی است؛ یعنی باید بر بالین بیمار آموخته شوند. بدون حضور در دانشکده طب، با تکیه بر شنیده‌ها، بر مبنای جست‌وجوی اینترنتی و حتی با مطالعه آزاد نمی‌توان در آن صاحب‌نظر و عقیده شد. مانند علوم دیگر چندان قاعده‌مند نیست؛ برای مثال تأثیر دارو یا روش جراحی «الف» در درمان بیماری «ب» در تحقیقی بررسی و دیده می‌شود در ٨٠ درصد موارد باعث بهبودی، در ١٥ درصد بدون تاثیر و در پنج درصد باعث عوارض یا حتی مرگ‌ومیر می‌شود. اینکه بیمار در کدام‌یک از این دسته‌ها قرار می‌گیرد، به متغیرهای بی‌شمار -که بسیاری هنوز شناخته‌شده نیستند-مرتبط است؛ بنابراین هیچ‌گاه در علم پزشکی نمی‌توان ادعا کرد فلان دارو یا روش جراحی قطعا باعث درمان می‌شود. اگر این‌گونه نبود، اکنون ما همگی افرادی صدساله بودیم!

انتقاد جامعه پزشکی از روندی که برخی رسانه‌ها در پیش گرفته‌اند، ناشی از همین مسئله است. این مسئله گرچه به مذاق بسیاری خوش نیست، ولی متأسفانه حقیقت غیرقابل‌ کتمانی است. بله علم پزشکی با بسیاری از علوم و هنرها متفاوت است. شما می‌توانید ذره‌ای فیلم‌سازی ندانید ولی بازی فلان هنرپیشه را دوست نداشته باشید و برایش دلیل کافی هم داشته باشید. می‌شود بازی فوتبال بلد نبود اما فهمید کدام بازیکن خوب و کدام بد است. اما در طب این‌گونه نیست. یک بیماری خاص در هر فردی می‌تواند علائم و نشانه‌های متفاوتی را بروز دهد، درمان متفاوتی را ایجاب کند و حتی پاسخ درمانی متفاوت‌تری را داشته باشیم. به‌همین‌دلیل است که علم طب نقدبردار نیست، مگر اینکه از سوی کارشناس این کار یعنی طبیب رشته مربوطه انجام گیرد. ممکن است بسیاری از خوانندگان ندانند ولی تک‌تک جملاتی که در یک کتاب مرجع طبی نوشته می‌شود، عصاره بررسی و تحقیقی روی دسته‌ای از بیماران یا مدل‌های آزمایشگاهی است، یعنی برای هر گزاره‌ای حتی در حد یک جمله تحقیقاتی صورت گرفته و این‌گونه نبوده که فرد دانشمندی استنباط شخصی خودش را بیاورد. در کمیسیون‌های تخصصی بررسی شکایات نیز از افراد همان رشته درمانی اظهار نظر می‌شود، نه حتی پزشکان دیگر. بنابراین اینکه انتظار داشته باشیم مانند منتقد فیلم، عده‌ای هم منتقد پزشکی داشته باشیم، انتظار عبثی است. مبحث مهم دیگری که لازم است روشن شود، این است در فضای غیرکارشناسی و رسانه‌ای هرگونه پیش‌داوری راجع به پرونده‌های پزشکی قبل صدور حکم کارشناسان نظام پزشکی و پزشکی قانونی (یکی از سازمان‌های زیرمجموعه قوه قضائیه) معمولا به جز تشویش اذهان عمومی و نشر اکاذیب، نام دیگری نمی‌توان بر آن نهاد. متأسفانه انتقاد از سیستم سلامت در جامعه ما جایش را به انتقاد از پزشک داده است و این حقیقت نادیده گرفته می‌شود هر پزشک به عنوان چرخ دنده کوچکی در سیستم سلامت رفتار حرفه‌ای‌اش بدون بررسی عیوب آن سیستم بزرگ، قابل‌ارزیابی نیست. فارغ از این مسئله، در نقد امور پزشکی، می‌توان از کم‌حوصلگی طبیبی انتقاد کرد، می‌توان از ویزیت‌های کوتاه یا چندنفره انتقاد کرد و بسیار از این‌دست، ولی از روند درمان یا حصول‌نشدن نتیجه درمانی دلخواه، تا زمان بررسی کامل در کمیسیون‌های پزشکی، نمی‌توان انتقاد کرد.برخلاف آنچه در مقاله آورده‌‌اند که «امروزه در هر خانواده حداقل یک نفر از اشتباهات پزشکی آسیب دیده است»، پزشکی ایران در قیاس با سایر حرفه‌ها و مشاغل در ایران یک سروگردن به استانداردهای جهانی نزدیک‌تر است. به صنایع ساختمان‌سازی، خودروسازی، بانکداری، نرم‌افزار، سخت‌افزار و... نگاه کنید. در کدام‌یک از اینها ما واردکننده نبوده‌ایم، اصلا در کدام‌یک توانسته‌ایم یک عدد یک دلاری برای کشور کسب کنیم؟ بر عکس، سیستم درمان کشور علاوه بر بی‌نیازی به اعزام بیمار به خارج از کشور، از همه کشورهای همسایه توریست‌درمانی دارد، بسیاری از ایرانیانی که سال‌ها در فرنگ بوده‌‌اند، امور درمانی‌شان را به ایران می‌آورند. برای عامه مردم، حصول‌نشدن نتیجه درمانی به معنی کارکرد‌نداشتن صحیح پزشک است، متأسفانه رسانه‌های زرد نیز با بزرگ‌نمایی عوارض درمانی به این تفکر دامن می‌زنند. واقعیت این است بین عارضه با قصور، تفاوت فاحشی وجود دارد. عارضه جزئی از ذات بیماری است که با وجود همه تلاش تیم درمان امکان وقوع دارد، اما قصور ناشی از عملکرد غیرعلمی، فراتر از صلاحیت و رعایت‌نکردن نظامات حرفه‌ای از سوی پزشک است. طرفه آنکه این مهم فقط از سوی  ارزیابی کارشناسان پزشکی قابل افتراق است. اگر از عارضه بگذریم و فقط به قصور نیم‌نگاهی بیندازیم، طبق آمار منتشرشده در سال ٢٠١٣، سومین علت مرگ‌ومیر در سیستم درمانی پیشرفته‌ای مثل آمریکا با کسب ٩.٥ درصد، علت کلی مرگ‌ومیر، قصور پزشکی (و نه عارضه) بوده است. این میزان در سال ٢٠١٤ در کانادا ١١.٣ درصد و در استرالیا در سال ٢٠١٣ نیز ١٢ درصد بوده است. طبق آمار منتشرشده از سوی وزارت بهداشت در سال بیش از ٨٠٠ میلیون خدمت سرپایی و ٨.٥ میلیون بستری در سیستم درمان انجام شده است. به صرف آنچه در رسانه‌ها بزرگ‌نمایی می‌شود با این حجم از ارائه خدمت، شایسته نیست همه زحمات سیستم درمان را زیر سؤال ببریم و خستگی را بر دوششان باقی بگذاریم.
برچسب ها: تدبیر24 پزشکان
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: