تدبیر24: هستي قاسمي- روزهاي سخت و دشواري بود اما سرانجام ايران توانست با تلاشهاي پي در پي خود از ۶ تحريم به يكباره عبور كند. در مذاكرات هسته ای از روحاني و ظريف به عنوان افراد زيرك ياد شد و توافق و گذر از ۶ تحريم يك دستاورد بينالمللي ناميده شد. چرا كه آنها مانند دولتمردان ايراني به خوبي اين مهم را دريافتند كه شكستن اين تحريمها براي اقتصاد بيمار ايران بيشتر شبيه به يك معجزه است. امروز بيش از يكسال از آن واقعه تاريخي ميگذرد. كارشناسان امر و از جمله آنها محمدرضا خباز معتقدند برنامه جامع اقدام مشترك صرف نظر از اينكه يك دستاورد مهم در تاريخ ديپلماسي ايران و جهان است، با ۶ ماه مهلت نميتواند تغيير و تحولي چشمگير ایجاد کند، اما طي چند ماه گذشته بيش از ۴۶۰ هزار نفر از طريق تامين اجتماعي به شغل جديد متمايل شدند. در اين راستا «آرمان» با محمد رضا خباز استاندار سمنان و كارشناس مسائل اقتصادي به گفتوگو پرداخته است كه از نظر ميگذرانيد:
شاخصها و مولفههايي كه برجام را يك دستاورد قابل توجه نشان ميدهد، چيست؟
منتقدان بايد در انتقادهاي خود نسبت به دولت همواره انصاف را رعايت كنند، مذاكرات تيم هستهاي تحت نظر مقام معظم رهبري به عنوان مذاكرات نظام صورت پذيرفت. نكته ديگر آنكه مذاكرهكنندگان از همان آغاز كار مذاكره، مورد تاييد نظام بوده، هستند و خواهند بود. نكته سوم؛ مقام معظم رهبري فرمودند مخالفان و موافقان مذاكرات در اظهارنظرات خود افراط ميكنند. نكته چهارم؛ انتقادي كه رهبري به آن اشاره ميكنند مربوط به پارلمان و سياست كلي آمريكا است و ارتباطي به مذاكرهكنندگان ندارد. ايشان ميفرمايند که آمريكا قابل اعتماد نيست، همه ما بر اين مساله تاکید داريم. قريب به اتفاق مذاكرات ايران با گروه ۱+۵ بيش از گذشته واقعيت موجود و غيرقابل اعتماد بودن آمريكا را براي ايران و حتي ساير جهان روشن ساخت. با توجه به نکات مذكور اگر مخالفان درچهارچوب اين نكات حركت ميكنند، بايد گفت كه آنها محترمند. اگر خارج از اين چهار چوب حركت ميكنند بدون شك مغرضند. در اين صورت سخن مغرضان شايستگي توجه و پاسخ ندارد. زيرا اين افراد خود را به خواب زده و واقعيت ها را نميبينند. افرادي كه در چهارچوب مصالح نظام انتقاد نميكنند اعتراض و انتقاد آنها تخريب است. زيرا از نيت مغرضان كاملا آشكاراست كه به دنبال تخريب خدمتگزاران اين مرز و بومند. اما انكار برجام مانند انكار خورشيد در آسمان است. در حالي كه برجام حقانيت جمهوري اسلامي ايران را به دنيا ثابت كرد و همچنين جهان پذيرفت كه ايران درصدد تسليحات هستهاي نيست و اين مساله يك دستاورد بسيار بزرگ شمرده ميشود. برجام، برنامههای گروههاي تبليغاتي استكبار جهاني را كه ساليان سال عليه ايران تبليغ ميكردند خنثي ساخت. به همين علت به رسميت شناختن فعاليت هستهاي ايران را به عنوان يك دستاورد نميتوان ناديده گرفت. چراكه مسئولان اين مرز و بوم با مذاكرات پي درپي و فشارهاي خود تلاش نمودند طرف مقابل ۱+۵ را متقاعد سازند كه ايران به دنبال فعاليت هستهاي صلح آميز است.
چون تحريمها به صورت كامل شكسته نشد، بنابراين برجام را نميتوان يك موفقيت خواند؟
اگرچه تحريم ها به صورت نهايي شكسته نشد اما ايران از زير فصل هفتم منشور شوراي امنيت خارج شد و ما از يك گرفتاری بلاوقوع به خاطر توافق هستهاي عبور کردیم. واقعيت اين است كه هر كشوري از سال ۱۹۴۵ تاكنون در زير فصل هفتم منشور شوراي امنيت قرار گرفته به آن كشور حمله نظامي صورت گرفته است. علاوه بر آن در گذشته ايران نميتوانست حق و سهم نفتي خود را در اوپك توليد و سپس به بازار عرصه كند. خوشبختانه با تلاش مجاهدانه مديران، كاركنان و كارشناسان نفت ما اكنون به دوران قبل از تحريمها رسيدهايم. درگذشته آن مقدار نفتي كه از سوي ايران به كشورهاي ديگر فروخته ميشد پول آن پرداخت نميشد اما اكنون پول آن به ايران پرداخت ميشود. خاصيت سوم برجام آن است كه در داخل و خارج از كشور به دليل برداشته شدن برخي تحريمها براي سرمايهگذاران داخلي و خارجي اطميناني به وجود آمده است. چراكه سرمايهگذاري در داخل رونق پيدا كرده و از سويي سرمايه گذاران بسياري از كشورهاي ديگر به ايران آمدند و در حال بررسي و برآيند شرايط داخلي هستند. اين مسائل حداقل دستاوردهاي ايران از برجام بوده است.
اساسا برنامه جامع اقدام مشترك چه دستاوردهایی داشته است؟
بيماريای كه در فرد به وجود ميآيد و مداواي آن به سرعت رخ نخواهد داد. بلكه بايد دوران نقاهت سپري شده و مداوا به طور كامل اتفاق بيفتد. بنابراين بايد گفت تا اندازهاي تغيير از بعد علمي به وجود آمده است اما آن طور كه بايد در سفره مردم قابل لمس نيست. وقتي قرار است اين سرمايهگذاري در كشور ايجاد شود، اشتغال چگونه ممكن خواهد بود؟ سرمايهگذاران وارد كشور شدند و بايد سرمايه خود را در كشور پياده كنند تا آثار اشتغال آن مشخص شود. چراكه آمارها نشان ميدهد طي چند ماه گذشته بيش از ۴۶۰ هزار نفر از طريق تامين اجتماعي به شغل جديد متمايل شدند. بنابراين اين خود رونق است. در زمان تحريم متقاضيان نفت نياز نفتي خود را از كشورهاي ديگر تامين ميكردند. به همين علت اكنون بايد به دنبال مشتري جديد بود و مشتريان جديد نيز شايد مدتها طول بكشد تا بدهي خود را در قبال خريد نفت پرداخت كنند. موانع موجود براي سرمايهگذاري و بازگشت درآمدهاي نفتي برداشته شد و بهطور قطع در آينده شاهد تغييراتي در حوزه نفتي خواهيم بود. نبايد فراموش كرد كه همراه با تلاش جوانمردانه دولت به يكباره ۶ تحريم را از سر گذرانديم و اين مساله در تاريخ ديپلماسي كشورها بيسابقه بوده است. چراكه صبر و ظفر هر دو دوستان قديمند و بر اثر صبر نوبت ظفرآيد.
آيا تمركز بيش از حد دولت بر مساله برجام موجب نشده كه روحاني فرصت خود را براي حل چالشهاي اقتصادي از دست بدهد؟
روحاني ضمن پرداختن به مسائل سياسي و بينالمللي به مساله اقتصاد كشور رسيدگي كرد. ظرف دو سال و نيم گذشته كه اين تورم ۴۴ درصد بوده است و دولت آن را به كمتر از ۱۰ درصد كشانده، اين مساله بيشتر شبيه به معجزه است. دولت همه تلاش خود را صرف مسائل سياسي و خارجي نكرد بلكه در رابطه با تورم هم گامهاي موثري برداشت. بايد توجه داشت كه در كدام كشور جهان يك رئيسجمهور و دولتش ظرف سه سال با اين درآمد كم، فشارهاي اقتصادي و با توجه به تحولات اخير، بتوانند تورم ۴۰ درصدي را به كمتر از ۱۰ درصد برسانند. بنابراين رئيسجمهور همه زمان خود را صرف مسائل سياسي نكرده است. در سال ۹۰ بر اساس آنچه آمار بانك مركزي دولت قبل نشان داد بايد رشد اقتصادي كشور به ۸ درصد ميرسيد در صورتي كه بر اثر ضربات ناشي از تحريم، رشد اقتصادي كشور به ۸/۶- رسيد. اين در حقيقت يعني ركود محض. اما امروز حداقل رشد اقتصادي كشور منفي نيست و حتي مخالفان نيز نسبت به رشد مثبت اقتصادي بارها اعتراف كردهاند. اين مسائل نشان ميدهد كه دولت همه توان خود را وقف مسائل سياسي و بينالمللي نكرده است، بلكه با پرداختن به برجام توانسته است زمينه جهش اقتصادي را در كشور به وجود بياورد اگرچه همه فاكتورها عليه دولت شكل بگيرد.
رسانه ملي مسئوليت بسيار بالا و نقش مهمي در انتقال بيطرفانه و منصفانه اطلاعات به افراد دارد، امروز با وجود تغيير رئيس صدا و سيما ما باز هم مانند گذشته شاهد يكجانبهنگري نسبت به اقدامات دولت هستيم، علت را در چه ميبينيد؟
افرادي كه در صدا و سيما و نهادهاي ديگر به دنبال برجستهسازي مشكلات دولت و ضعيف جلوه دادن خدمات روحاني و كابينه اش هستند، شرايط كشور را درك نكردند. مانند دوران جنگ كه همه دست به دست يكديگر داديم و از آن معضل سرافراز بيرون آمديم، اكنون اين واقعه يك بار ديگر در كشور بايد رخ دهد. يعني صدا و سيما، دستگاههاي اجرايي، قوه مقننه، قوه مجريه، نيروهاي نظامي، انتظامي و اطلاعاتي به طور كل همه مقامهاي مسئول و هر نهادي كه دل در گرو سربلندي كشور دارد، بايد به نحوي خود را در اين جنگ اقتصادي شريك بداند، در صورتي كه نهاد و مسئولي در اين جنگ مشاركت نكند در حقيقت شرايط را آن طور كه بايد درك نكرده است. چراكه عدم درك درست از شرايط منجر به مانع تراشي و چوب لاي چرخ دولت گذاشتن خواهد شد. اگر درك درستي نسبت به شرايط از سوي مخالفان دولت حاصل ميشد امروز ما شاهد تحولات بهتر و عام المنفعهتري در كشور بوديم. افرادي كه درصدد تخريب دولت هستند يا خدمات دولت را در نظر نميگيرند و ناكاميهاي دولت را برجسته ميكنند، عدم درك درستشان از مسائل اكنون موجب بيراهه رفتن آنها شده است. بنابراين اميد ميرود مخالفان به زودي از خواب بيدار شوند.
آيا آن طور كه اصولگراهاي سنتي ميگويند چالش اقتصادي كار انتخاب روحاني را مشكل ميكند و حتي ممكن است روحاني به دور دوم انتخابات كشيده شود يا برعكس امروز واقع بيني مردم نسبت به مسائل و خدمات روحاني، او را با آراي بيشتري نسبت به سال ۹۲ وارد پاستور خواهد كرد؟
اگر منتقدان دولت منصف باشند، به يقين شرايط دولت، شرايط بسيار مطلوبي براي عبور از اين همه گرفتاري به جا مانده از قبل خواهد بود. باید از مدافعان دولت گذشته و منتقدان امروز روحاني سوال شود كه اين تورم ۴۴ درصدي را چه كسي بر كشور تحميل كرد؟ چه كسي ركود مزمن سال ۹۰ و ۹۲ را در كشور حاكم كرد؟ چه كسي قطعنامهها را كاغذ پاره تلقي كرده و اقدامات منفي اش به صدور قطعنامههاي پي در پي عليه ايران منجرشده است؟ اگر اين مسائل را منتسب به اين دولت ميدانند كه منصفانه نيست. اگر مخالفان اين همه رخدادهاي ناخوشايند را منتسب به دولت قبل ميدانند حداقل انصاف را رعايت كرده و اگر كمك نميكنند در مسير اقدامات مثبت دولت سنگاندازي نكنند. با سكوت خود كمك كنند تا دولت در انتخابات ۹۶ پيروز شود. چرا كه پيروزي دولت به نفع نظام خواهد بود و نه به نفع يك جريان. اگر منتقدان انصاف را رعايت كنند، هيچ مشکلی به وجود نخواهد آمد. چراكه همه روساي جمهور گذشته دو دور رئيسجمهور بودند، مردم مي دانند كه با چهار سال زمان نميتوان همه منويات را در كشور پياده كرد، چه برسد به اینکه اكنون دولت روحاني با اين همه مشكل كه به او رسيده است، دست و پنجه نرم ميكند. ميراث باقي مانده از دولت قبل به روحاني سنگينترين ارث نابساماني در طول تاريخ انقلاب بوده است، بنابراين اگر مردم را به حال خودشان رها كنند، مردم به عنوان واليان اصلي همان طور كه در گذشته درست تشخيص دادند، در انتخابات سال ۹۶ هم درست تشخيص ميدهند. البته در صورتي كه تخريبكنندگان و مخالفان حق را وارونه جلوه ندهند.
اصلاحطلبان در كدام نقطه اين معادله ايستادهاند و آنها براي دولت روحاني چه كار ميتوانند انجام دهند؟
اصلاحطلبان در سال ۹۲ از روحاني حمايت كردند، با وجود اينكه وي اصلاحطلب نبوده است. او حتي در دولت خود ۴ وزير اصلاحطلب دارد و ۸ وزير اصولگرا و ساير وزرا و مديران روحاني از جريان اعتدال هستند. بنابراين اكنون هم برتري با اصلاحات نيست و همان طور كه در انتخابات سال۹۲ از روحاني حمايت كردند، در اين دوره هم از روحاني حمايت ميكنند. زيرا اين جريان به خوبي ميداند روحاني از ساير كانديداهاي در صحنه اصلاحطلبتر بوده و او بهتر و بيشتر از سايران منويات و نگاه اصلاحطلبي را درك كرده و در نهايت اين نگاه را براي رشد و پيشرفت كشور اجرايي خواهد كرد.