تدبیر24: بهاره بهارفر -تا کنون بیش از نیم قرن از المپيك 1964 توكيو كه زنان ايراني برای اولین بار در آن حضور داشتند می گذرد ، نیم قرنی که گویی برای ورزشکاران زن کشورمان مصداق نیم قرن سکوت را داشته ، ماراتنی تاریخی و نفس گیر که برای گذر از مسیرهای سخت و پر پیچ و خمش لازم بوده است دو بیست سال هزینه کنند ، بیست سال اول خاموشی گریز ناپذیری بود که ره توشه تاریخی از آن بربستند و در دو دهه بعدی با کوچکترین تشعشعات خورشید تن خسته خویش از زیر خاک بیرون کشیدند و لباس کهنه خود تکاندند و جوشن صبر و استقامت به تن کردند تا در مصاف راهی که برگزیدند با اراده ای راسخ به سر منزل مقصود برسند ...
در این اولین المپیک چهار زن از ایران حضورداشتند ، سه قهرمان دوومیدانی کار ( نازلي بيات ماكو پرش ارتفاع، ژوليت گفركف پرتاب ديسك و سيمين صفامهر دو 100 متر ) و یک ژیمناست ، جمیله سروی .
تا سه دوره بعد ، یعنی المپیک 1976 مونترال که باز، با چهارنماینده زن و البته این بار در تنها یک رشته ورزشی که شمشیربازی بود راهی المپیک شدیم ( گيتي محبان، ژيلا الماسي ، مهوش صفايي و مريم آچاك )
پس از سال 1976جاده المپیک برای حضور زنان کشور صعب العبور شد تا بیست سال بعد ، یعنی درست تا المپیک 1996آتلانتا ، و آنجا بود که چشمان همه به صفحه تلویزیون با حضور تنها زن حاضر در المپیک پس از سالها که چنین حضورهایی به فراموشی سپرده شده بود و حتی غیر ممکن می نمود خیره ماند ، در واقع لیدا فریمان با برخورداری از کارت سفید اجازه حضور در رشته تیراندازی در این المپیک را یافته بود ، حضوری که بسیاری از قهرمانان زن کشور او را و تصویرش را نقطه شروع حرکتشان برای دستیابی به درجات بالای ورزشی عنوان میکنند ... گویی که آن حضور خارج از کمیت و کیفیتش همچون روشنایی شمعی بود در مطلقی از تاریکی ، نوری که گویی راهی را که می بایست نشان بدهد و روشن کند ، نشان داده بود و روشن ...
از 1996 آتلانتا و حضور اولین زن مسلمان محجبه ایرانی پس از بیست سال سکوت تا المپیک 2016 ریو باز عمری بیست ساله میگذرد ، اما بیست سالی که فرسنگها با بیست سال اولیه متفاوت است ، گویی که رنسانسی در ورزش زنان ایران رخ داده است ، رنسانسی که با مجهز شدن همگان به ابزارهایی چون اینترنت و شکل گیری صفحات اجتماعی شتابی شگفت انگیز یافته است و کمک کرده تا حداقل در بعد ورزش قهرمانی ، زنان ما وارد بعد تازه ای از هویت اجتماعی و شناخت زوایای جدید هویت فردی خود به عنوان قهرمان بودن و ورزشکار شدن شوند ، بازیابی هویتی که روندی بسیار مثبت را برای رشد ورزش قهرمانی در زنان ایجاد کرده ، آنها به خود باوری و شناختی جدید از زن بودن خود رسیده اند و حکم تاریخی خانه نشینی خود را کناری گذاشته اند تا سر فرصت مناسب و به اختیار و انتخاب بیشترخودشان به آن رجوع کنند ... . و همین شناخت جدید از خود " زن " بودن و احراز هویت جدید باعث شده است تا در طی مسافت از المپیک 1996 آتلانتا و اولین و تنها حضور زن ورزشکارمان ( لیدا فریمان ) ما بتوانیم در این المپیک با حضور 9 قهرمان زن روبرو شویم ، حضوری که چه از لحاظ تعداد شرکت کنندگان و چه از لحاظ کیفیت حضورشان به عنوان مدعیان مدال آوری در طول تاریخ حضور زنان ایران در بازیهای المپیک منحصر به فرد است
منحصر به این لحاظ که از تیم نه نفره اعزامی زنان ما امکان ! دستیابی تقریبا نیمی از آنها برای کسب مدال وجود دارد ، کیفیتی که در هیچ یک از دوره های حضور زنانمان در المپیک یافت نشده است و نیت کسب مدالی که در هیچ حضور المپیکی دیده نشده ، به عبارتی هرگز در هیچ دوره ای از اعزام به المپیک ، ما اینچنین قوی وقدرتمند برای بدست آوردن سکوهای المپیک چمدان هایمان را نبسته بوده ایم ... نه در المپیک 2000 سیدنی با تنها نماینده مان منیره کاظمی در رشته تیراندازی نه در المپیک 2004 آتن با نسیم حسن پور بازهم در رشته تیراندازی ، نه در المپیک 2008 پکن با نجمه آبتین در رشته تیرو کمان به همراه هما حسینی در رشته قایقرانی و سارا خوش جمال فکری در ورزش تکواندو نه حتی در المپیک 2012 لندن که ورزشکارانی چون الهه احمدی و مه لقاجام بزرگ در تیر اندازی ، ندا شهسواری در تنیس روی میز ، سوسن حاجی پوردر تکواندو ، زهرا دهقان دومین کماندار ما در المپیک ، سولماز عباسی و آرزو حکیمی در قایقرانی و لیلا رجبی در پرتاب وزنه ، قهرمانان زنی که گرچه پر تعدادترین کاروان المپیکی زمان خود به حساب می آمدند اما گویی که قرار نبود به مدال آوری آنان چشم امیدی می داشتیم ... اما تحقق امید به مدال آوری زنانمان لازم نبود دهه ها به طول بینجامد که کافی بود تنفسی کوتاه تا المپیک بعدی که 2016 ریو بود ایجاد شود تا کاروان 9 نفره ای این بار به کارزار روانه شود که امید گرفتن مدال آن به نیمی از جمعیتش می رود و این صعود کیفی شگفت آور میتواند نشانه های روشنی باشد از اینکه دیگر باید ورزش زنان را جدی گرفت چرا که آنها (زنان قهرمان) به این باور رسیده اند که میتوانند و محدودیتی را سد راه رسیدن به اهدافشان نمی بینند ، در واقع آنها مرحله اثبات خود را به خود و جامعه نشان داده اند و اکنون پا در مسیری نهاده اند که دیگران را وادار می کند آنها را ببینند حتی اگر سرشان را در برف فرو برند ... زنان و قهرمان شدن آنان درمجامع بین المللی ورزشی روندی روبه رشد ، انکار ناپذیر و غیر قابل منع کردن است پس چه بهتر که به جای سنگ اندازی و بهانه تراشی افتخار قرار گرفتن در کنارشان را بیشتر داشته باشیم ، خیلی بیشتر از مواقعی که با حلقه های ارزان گل برای عکس موفقیت با آنان خود را شریک افتخاراتشان میکنیم .آنها دختران ، مادران و همسران سرزمین ما هستند