تدبیر24: مصطفی ایزدی- توهینهای مکرری که از سوی نویسندگان یک نشریه با الفاظ رکیک و البته کیفردار علیه شرکتکنندگان در جشن حافظ انجام شد، مربوط به یک عصبانیت زودگذر به دليل پوشش تعدادی از بانوان همراه شوهرانشان نیست، بلکه ریشه در تفکراتی دارد که این جماعتِ فعال در عرصههای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی دارند. هرجا لازم باشد بر مبنای تفکرشان سخن میگویند، هرجا لازم باشد، حمله میکنند. هرجا لازم باشد تظاهرات میکنند و بالاخره هرجا لازم ببینند از اجتماعات و تجمعات رسمی جلوگیری میکنند. در موضوع اخیر که از نشریهشان برای تخریب هنرمندان سینما استفاده کردند، زمینه فکری دیگری وجود دارد. این احتمال وجود دارد که در عملیاتهای ایذایی آنها علیه اصلاحطلبان و نیروهای خدوم دلسوز و جدیدا علیه دولت یازدهم، روح قدرتطلبی آنان و مقابله با رقیب، نیروی محرکه آنها بوده باشد، اما در اهانت به سینماگران و خانوادهشان، ریشه فکری آنها مطرح است. البته مخالفت این آقایان براساس آنچه خواهم نوشت، تنها به هنر هفتم ختم نمیشود؛ موسیقی و تئاتر و حتی بعضی از هنرهای تجسمی نیز در حوزه تهدید آنهاست. فعلا فرض میکنیم که این افراد، فقط با هنرمندان سینما مخالفاند. روزی با عباس کیارستمی چنان درمیافتند که وقتی با جایزه بینالمللی در دست، به میهنش برمیگردد...
مجبور میشود که از در پشتی سالن فرودگاه، مخفیانه خارج شود. روزی با فیلمهای درحالنمایش برخورد میکنند؛ حتی اگر منجر به آتشزدن سینما شود. روزی با چاپ کتابهایی که نمیپسندند به مخالفت میپردازند؛ حتی اگر کتابفروشی مرغ آمین را تخریب کنند. روزی هم از زبان بعضی لیدرهای آنان میشنویم که یکسره با عبارات ویژه و فحشهای آنچنانی به پایین تا بالای سینما و سینماگران افترا میبندند یادآوری سخنان مشهور یکی از هنرمندان مرحوم کافی است تا عمق فاجعه روشن شود. اما ریشهیابی این نوع سخنان و رفتارها که به احتمال زیاد در آینده نیز بروز خواهد کرد، البته اگر دولتی باب میل حضرات سر کار نباشد: ١- میدانیم اهانتی که به بهانه پوشش بانوان شرکتکننده در جشن حافظ از قلم نویسندگان «یالثاراتالحسین» شده، متوجه مردان سینماگری بوده که زنان بدحجاب خود را همراه داشتند. خطاب آنان با آن عبارت عمیقا زشت و نفرتانگیز، مردان بودهاند. معنیاش این است که این جماعت قلمبهدست اصولا زنها را به رسمیت – به عنوان یک انسان مستقل- نمیشناسند. اگر از نظر فکری قبول میداشتند که بانوان، انسانهایی هستند در تراز مردان و انسان درجهدو نیستند، خطاب به زنان مطلب مینوشتند نه مردان. همین تفکر میگوید چون زنان بدون شوهرانشان کسی نیستند و این مردان هستند که به همسرانشان میگویند: بدحجاب باش یا خوشحجاب! کلا از نظر این نوع فکر و اندیشه و اعتقاد، مرد ارباب زنی است که همه رفتار فردی و اجتماعیاش به خواست و دستور مردان، اعم از شوهر یا پدر یا برادر، شکل میگیرد.
بدیهی است چون زن و شوهر خانوادهای را تشکیل میدهند، به ازدیاد نسل کمک میکنند، برای حفظ بنیاد مقدس و ارزشمند خانواده، زن و مرد موظفاند رفتار، کردار و فعالیتشان را با هم هماهنگ کنند و برخلاف باورها و تفکرات یکدیگر گام برندارند. زنها حقوقی به اندازه مردان دارند که لازمالرعایت است و مردان نیز حقوقی بر گردن زنان دارند که سرپیچی از رعایت این حقوق نهتنها گناه است بلکه زندگی را برای یکدیگر تلخ میکنند. پس از این بدیهیات و توضیح واضحات، بنده معتقدم اگر افراد اهانتکننده به مردان سینماگر به خاطر پوشش زنانشان، تفکر خود را نسبت به موقعیت انسانی زنان، آنگونه که خدا به انسان نگاه میکند اصلاح میکردند، آن کلمه زشت را به قلم جاری نمیکردند. ٢- به باور نگارنده برخی که دیدگاه فرهنگی خاصی دارند، از اساس با سینما مسئله دارند و معتقدند که چون سینما از غرب آمده، آداب و رسوم و بهاصطلاح فرهنگ بهکارگیری آن را نیز بر ما تحمیل کردهاند. بد نیست خاطرهای را که مربوط به تولید مجموعه تلویزیونی «مسلمانان» در اروپا میشود، برای روشنشدن موضوع نقل کنم. حدود ٢٠ سال پیش برای تولید برنامه تلویزیونی «مسلمانان» به چند کشور اروپایی سفر کردیم. در بعضی از شهرهای مهم اروپا، ازجمله آمستردام پایتخت هلند و لیون فرانسه، به گروههای تندرویی برخورد کردیم که نمیگذاشتند از مساجد آنان و نماز جماعتشان تصویربرداری کنیم، چراکه آن جوانان متعصب معتقد بودند فیلم جنبه و ظرفیت نشاندادن ارزشهای اسلامی، ازجمله نماز جماعت و بناهای مذهبی را ندارد. این ابزار، یعنی فیلم و سینما به وجود آمده است که فساد را نشان دهد و به گسترش فساد دامن بزند. همین نگرش، اکیپ فیلمبرداری ما را با مشکل روبهرو کرده بود. اگر اندکی تأمل میکردیم که با آنها بحث کنیم، یا کتک میخوردیم یا اسیر پلیس میشدیم. در برادفورد انگلیس دچار گرفتاری شدیم، زیرا از دختران محجبه دبیرستانی- بدون اینکه خبر داشته باشیم این کار خلاف است- فیلمبرداری کرده بودیم. این تفکر میگوید که سینما و فیلم، در بیشتر مناطق دنیا وقتی در دست نااهلان قرار میگیرد، میتواند مروج ابتذال باشد، پس افراد سالم نمیتوانند آن را در خدمت ارزشها قرار دهند. با چنین نگرشی، سینما و سینماگران باید کوبیده شوند و چنین است عدهای خود را محق میدانند که بدترین اهانتها را نثار آنان کنند و اگر بتوانند مصداق آن را ثابت کنند، باید حد درباره مفتری و اهانتکننده جاری شود. ٣- برخی حمایتهایی که از نشریات و افراد مفتری و اهانتکنندگان میشود، خارج از نوع تفکری که دارند، باعث جریشدن آنان میشود. مگر میتوان پذیرفت که عکس چند هنرمند را در نشریهای چاپ کرد و صاحبان عکس را مورد اهانتهایی سخت قرار داد؟ پس از اقدام تأسفبرانگیز نشریه «یالثارات»، مقام رسمی مربوط به مطبوعات – یعنی هیأت نظارت بر مطبوعات که عدهای افراد متدین اعم از چپ و راست در آن عضو هستند- رأی به لغو امتیاز آن داد. حمایتهای اثرگذار از اقدامات اینچنیني، این نگاه را تقویت میکند که برخی هر کاری میخواهند میکنند. آیا این حمایتها زمینهساز تداوم ضدارزشها نیست؟