برجام و دستاوردهای آشکار آن از جمله ارتقای منزلت منطقه ای و جهانی جمهوری اسلامی ایران سبب شده تا دشمنان خارجی و به ویژه رقیبان منطقه ای چاره ای جز همداستانی برای مقابله با توان روزافزون ایران پیش روی خود نبینند. در چنین شرایطی، یکپارچگی داخلی و همصدایی در حمایت از سندملی برجام اهمیتی انکارناپذیر می یابد.
توافق تیرماه پارسال ایران با 1+5 در فضایی شکل گرفت که سال ها فعالیت های صلح آمیز هسته ای به عنوان ابزار و اهرم فشار در دست دشمنان ایران قرار داشت؛ دشمنانی که با متهم کردن کشورمان به تلاش برای ساخت و کاربرد سلاح های هسته ای، اجماعی گسترده در سطح بین الملل علیه تهران شکل دادند.
این اجماع با اثرگذاری بر سازمان های بین المللی به ویژه شورای امنیت سازمان ملل متحد سبب صدور 6 قطعنامه تحریمی بین سال های 1385 تا 1390 شد. همچنین شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز 12 قطعنامه دیگر علیه ایران صادر کرد.
قرار گرفتن موضوع هسته ای ایران زیر فصل هفتم منشور ملل متحد با عنوان «اقدام در موارد تهدید علیه صلح، نقض صلح و اعمال تجاوز» باعث شده بود تا کشورمان به عنوان تهدیدی علیه جهان قلمداد شود. در این شرایط حتی برخی از دشمنان خارجی گستاخانه از حمله نظامی به ایران سخن می راندند.
پارسال توافق جامع هسته ای این فضا را به طور کامل دگرگون کرد و برجام ضمن برهم ریختن بساط ایران هراسی، سبب ساز لغو تحریم های شورای امنیت و شورای حکام شد. بر اساس توافق هسته ای ایران توانست به رغم اعلان پیشین غرب، کشورهای 1+5 را به تایید حقوق هسته ای خود وادارد.
پس از این موفقیت ها بود که موانع پیش روی کشور در زمینه روابط خارجی برداشته شد. به عنوان نمونه، صادرات نفتی که بر اثر تحریم ها به حدود 700 هزار بشکه در روز کاهش یافته بود، امروز به بیش از 2.5 میلیون بشکه در روز رسیده است.
تا قبل از دور تازه و جدی گفت وگوهای هسته ای که از مهرماه 1392 کلید خورد، دشمنان منطقه ای برای اعمال فشار و به انزوا کشاندن ایران به تلاش فراوان و خستگی ناپذیر نیاز نداشتند چرا که برخی بی تدبیری ها و رویکردهای غیرتعاملی و تنش زای سکانداران دیپلماسی در دولت پیشین مسیر خصومت ورزی با ایران را هموار ساخته بود.
برقراری تعامل سازنده و عزتمندانه با کشورهای جهان در دولت یازدهم همراه با حل و فصل اختلاف دوازده ساله هسته ای، کار را برای دشمنان جمهوری اسلامی دشوار ساخت از این رو که در جریان گفت وگوهای هسته ای از هیچ اقدامی در ضربه زدن به توافق فروگذار نکردند؛ تلاش های نافرجامی که هرگز به خواسته دشمنان منجر نشد.
پس از برجام دشمنان ایران به اصطلاح شمشیر را از رو بستند و رقیبان منطقه ای در عمل به سمت همه ابزارهای ممکن برای فرسودن توان ایران دست دراز کردند. حال دیدارهای مداوم و گفت وگوهای پی در پی سران سعودی با صهیونیست ها از حالت محرمانه آن خارج شده و شکلی آشکار خود گرفته است. هراس از ایرانِ قدرتمند در دوره پساتوافق، فصل مشترک کنشگری ریاض و تل آویو و پیوند منافع این 2 به شمار می رود.
در این میان، همکاری اطلاعاتی عربستان و رژیم صهیونیستی در ارتباط با مسایل منطقه ای به ویژه ایران برای 2 طرف اهمیتی فراوان یافته است. در همین ارتباط بود که روزهای نخستین مرداد، «دوره گلد» مدیر کل وزارت امورخارجه رژیم صهیونیستی با هیاتی سعودی به ریاست «انور عشقی» رییس مرکز پژوهش های حقوقی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه دیدار و گفت وگو کرد. در جریان سفر عشقی به سرزمین اشغالی، وی با ژنرال «یوآو مردخای» هماهنگ کننده امنیتی این رژیم در کرانه باختری رود اردن دیدار کرد.
ملاقات اخیر «ایهود اولمرت» نخست وزیر پیشین صهیونیست ها با شاهزادگان سعودی را نیز می توان در راستای اهداف ضدایرانی تفسیر کرد؛ دیداری که «یوسی ملمان» تحلیلگر امنیتی صهیونیست آن را نشانه گسترش همکاری های اطلاعاتی میان سعودی ها و رژیم صهیونیستی دانسته است.
دشمنی های رژیم صهیونیستی در قبال ایران بر کسی پوشیده نیست اما رهبران کشوری چون عربستان سعودی نیز اکنون به دنبال بیشینه سازی خصومت ورزی با ایران هستند. نمونه ای از این خصومت ورزی ها را می توان در حمایت اخیر شاهزاده سعودی و رییس پیشین دستگاه اطلاعاتی عربستان از گروهک تروریستی منافقین (مجاهدین خلق) و ابراز امیدواری وی به فروپاشی نظام جمهوری اسلامی ایران شاهد بود.
بنابراین، آشکارا می توان دید دشمنی عربستان با ایران به حدی رسیده که سران سعودی دست به دامن رژیم صهیونیستی شده اند؛ رژیمی که دشمن شماره یک مسلمانان به شمار می رود. با این رویکرد سعودی ها، رقابت های منطقه ای اینک عنوان دشمنی و خصومت به خود گرفته است.
در چنین شرایطی حفظ انسجام داخلی و پاسداشت برجام به عنوان سندی ملی که سبب ساز انفعال رقیبان و دشمنان خارجی جمهوری اسلامی ایران شده است بیش از پیش ضروری به نظر می رسد.