عصر کسبوکارهای بزرگ با ساختارهای بسیار سنگین که یک مرحله پس از خامفروشی محسوب میشود، به سر آمده و اکنون دوران تولید و مشارکت در اقتصاد مقاومتی از طریق تولید ارزش و صادرات کالاهای با ارزشافزودهای بالا چون دانش است که متکی به نیروی کار خردمند و خلاقانه است.
تدبیر24: پروانه مافی-عصر کسبوکارهای بزرگ با ساختارهای بسیار سنگین که یک مرحله پس از خامفروشی محسوب میشود، به سر آمده و اکنون دوران تولید و مشارکت در اقتصاد مقاومتی از طریق تولید ارزش و صادرات کالاهای با ارزشافزودهای بالا چون دانش است که متکی به نیروی کار خردمند و خلاقانه است. شایان ذکر است که تأکید بر لزوم عادلانهسازی فضای کسب و کار و تقویت بخش خصوصی واقعی، شامل صنایع کوچک و متوسط پاییندستی که ایجادکننده اشتغال و ارزشافزوده و دارای توان صادراتی مزیتی هستند، منافاتی با توسعه پایدار و رقابتی صنایع بزرگ ندارد. بررسی دادههای رشد صنعتی دهه ۸۰ خورشیدی نشان میدهد روند توسعه صنعتی کشور براساس گسترش صنایع بزرگ شکل گرفته و با اینکه ماهیت و کارکرد صنایع کوچک و متوسط پاییندستی آنها باید ارزشافزوده بیشتری نسبت به صنایع بزرگ ایجاد کرده باشد، اين صنايع از رشد ارزشافزوده ناچیز یا منفی برخوردار بودهاند. با توجه به اهداف کلی توسعه اعم از فقرزدایی، ایجاد رفاه عمومی، عدالت اجتماعی، تعادلهای منطقهای و استقلال اقتصادی لازم است سیاستهایی اتخاذ شود که دستیابی به این اهداف را میسر کند. مطالعه در سیاستهای اتخاذشده به وسیله کشورهای مختلف این حقیقت را برای ما آشکار کرده است که صنایع کوچک جایگاه کاملا ویژهای دارد.درواقع صنایع کوچک با توانمندیهای خود قادر خواهند بود تا با ازمیانبرداشتن مشکلاتی مانند بیکاری و توزیع ناعادلانه درآمد، نقش مهمی در توسعه اقتصاد به عهده گیرند و در راستای تحقق اهداف سیاستهای مقاومتی گامی جانانه بردارند. در حالت کلی مهمترین نقش و اهمیت صنایع کوچک و متوسط را میتوان در توسعه صنعتی و اقتصادی، کمک به توزیع عادلانه درآمد، اشتغالزایی، تسریع توسعه صنعتی در نقش اقمار صنایع بزرگ و ایجاد ارزشافزوده خلاصه کرد؛ بهعلاوه میتوان اصولی را مانند تشویق فرهنگ سرمایهگذاری، تسریع در زمان بهرهبرداری و توجه به هزینه فرصت سرمایه، ارزش تولید بیشتر با سرمایهگذاری کمتر و صرفهجویی در استفاده از ارزهای خارجی را از دیگر تأثیرات صنایع کوچک بر اقتصاد دانست. اهمیت کسبوکارهای کوچک و متوسط در اقتصاد کشورها از نظر تعداد به این شرح است که کسبوکارهای کوچک و متوسط درصد بالایی از تعداد کل صنایع را تشکیل میدهند. تقریبا معادل ٩٨ درصد کسبوکارهای موجود در اتحادیه اروپا را کسبوکارهای کوچک و متوسط تشکیل میدهند؛ درحالیکه در ژاپن بالغ بر ٩٩ درصد ملاحظه میشود. شرکتهای کوچک و متوسط نقش عمدهای در اقتصاد، اشتغال و محیط زیست کشورهای درحالتوسعه دارند. شرکتهای کوچک و متوسط پشتوانه اصلی اقتصاد در فرایند صنعتی شدهاند.این بخش برای اقتصادهای درحالگذار کشورهای درحالتوسعه، بسیار مهم و ضروری است. در هند ٩٥ درصد واحدهای صنعتی، صنایع کوچکی هستند که ٤٠ درصد تولید را برعهده داشته و ٣٥ درصد صادرات مربوط به بخش صنایع کوچک است.سهم کسبوکارهای کوچک و متوسط در اقتصاد ایران از نظر تعداد نیز رقم بالای حدودا ٩٥ درصد است. فرایند تولید جهانی به سمت استفاده از دانش بیشتر و سرمایه کمتر است. این فرایند به وضوح در کشورهای توسعهیافتهای از قبیل آلمان و ژاپن دیده میشود. صنایع کوچک با سازماندهی کوچک و نرمشپذیر قادر است نیازهای جدید فرایند توسعه صنعتی جهان را پاسخ دهد. کشور عزیز ما نیز از این فرایند جدا نیست. گسترش واحدهای طراحی، مهندسی، تحقیقاتی، صنعتی، بومیکردن تکنولوژی و هر آنچه را یک کسبوکار به آن نیاز دارد، بهگونهای كه کاملا کارا و مؤثر باشد، تنها در صنایع کوچک میتوان یافت. صنایع کوچک اگر به نحو گستردهای رشد یابند، محیط رقابتی و سالمی ایجاد خواهند کرد که در پرتو آن، کارایی اقتصادی افزایش مییابد، صنایع کوچک قادر هستند بهعنوان اقمار صنایع بزرگ نقش بسزایی در تحول صنعتی و بهوجودآوردن پیوندهای مستحکم صنعتی ایفای کنند.