اگرچه قریببهاتفاق کسانی که سخن خود را از تریبونهای رسمی بیان میکنند، جزء شخصیتهای رسمی هستند، اما دیده شده که در مواقعی، افرادی بدون داشتن مقام و منصب، پشت تریبون رسمی قرار میگیرند و حرف خود را میزنند هرچند که همین اندک موارد هم دارای اصولی است که باید رعایت شود.
تدبیر24: مصطفی ایزدی -علیالاصول در جوامع سامانیافته دو نوع میز خطابه یا تریبون به مفهوم عام آن و دو نوع سخنران و نکتهپرداز به مفهوم عام، افکارعمومی را آگاه میکنند یا شکل میدهند. تریبونهای رسمی و غیررسمی و میز سخنرانان مسئول و گویندگان غیرمسئول، در ایران نیز چنین است. تریبونهای رسمی را کسانی مدیریت میکنند که وظیفه و مسئولیت دارند؛ چارچوبهای تعریفشده سیاست و فرهنگ را در نظر داشته باشند. اگرچه قریببهاتفاق کسانی که سخن خود را از تریبونهای رسمی بیان میکنند، جزء شخصیتهای رسمی هستند، اما دیده شده که در مواقعی، افرادی بدون داشتن مقام و منصب، پشت تریبون رسمی قرار میگیرند و حرف خود را میزنند هرچند که همین اندک موارد هم دارای اصولی است که باید رعایت شود. غیر از اینها، تا دلتان بخواهد، میز، تریبون و میکروفن، سالن و دکه وجود دارد که بیمسئولیتها هرچه دلشان بخواهد میگویند؛ اگرچه بعضی چهرهها و شخصیتها از پشت تریبونها، تحلیل میکنند و سخن میگویند، اما سخن در این نوشته، از تریبونهای رسمی و مقامات رسمی است که از آنها استفاده خاصی میکنند. گامگذاشتن در وادی نابسامانیهای این حوزه اگرچه کار سختی است، بسیار ضروری مینماید، زیرا مردم و مخاطبان آنان را دچار سرگردانی و بهت میکند که این پدیده شایسته موقعیت ایران در شرایط فعلی نیست.
پس از این مقدمه کوتاه، چند نکته را یادآوری میکنم:
١- نمایندگان مجلس شورای اسلامی، شوراهای اسلامی شهر و روستا، شورای عالی انقلاب فرهنگی، نمایندگان مجلس خبرگان و نهادها و ارگانهای نظیر اینها دارای شخصیتهای حقیقی رسمی و منصبدار هستند که وقتی به سخنرانی رسمی میپردازند، نباید و نمیتوانند خارج از مسئولیت خود و خارج از چارچوبهایی که در نظام تعریف شده حرف بزنند و دیدگاههای خویش را مطرح کنند، هیچ اشکالی ندارد که از تریبونهای غیررسمی بهره گیرند.
از دیگر نهادهای رسمی که اعضای آن، میزهای خطابه رسمی فراوان در اختیار دارند، نهاد نمازجمعه است. نزدیک به ٧٠٠ امامجمعه در سراسر کشور روزهای جمعه از تریبون نمازجمعه برای مردم سخن میگویند که خطبههای نمازجمعه مراکز استانها از رادیو و تلویزیونهای محلی و در تهران از شبکه سراسری رادیو تهران و شبکه اول سیما پخش میشود. جز اینها، مقامات سیاسی و نظامی و فرهنگی دیگری هم هستند که برای خود تریبونهای رسمی و متعلق به ارکان نظام اسلامی دارند که دیده شده دیدگاههای خود را از طریق آنها منعکس میکنند. این مجموعه البته، وظیهمند رعایت اصول تعریفشدهای هستند که به آن اشاره میشود.
٢- در تعریفی که از جایگاه نهادها و تریبونهای متعلق به آنها، وجود دارد، برمیآید که از نظر مردم و اولیای امور، این تریبونها، ارزش دارند. بعضی از ارزش معنوی برخوردارند و بعضی ارزش اجتماعی و سیاسی دارند که رعایت این ارزشها لااقل برای کسانی که متولی آن نهادها هستند، لازم است.
حال اگر از جایگاه تعریفشدهای که وجود دارد، سوءاستفاده شود، چه اعتباری برای آنها باقی میماند؟ یکی از سوءاستفادهها از تربیونهای رسمی، بهرهگیری برای بیان سلیقه شخصی یا انعکاس دیدگاههایی است که مغایر تعاریف پذیرفتهشده است.
مثلا هنگامی که دولت مستقر با استفاده از دیدگاهها و آموزههای مقامات ارشد نظام، اقداماتی را انجام داده یا مصوباتی را داشته که سودمند به حال ملک و ملت است، بعضیها از موقعیت خود مثل نمایندگی مجلس و امثال اینها استفاده میکنند و دیدگاههای سیاسی یا مذهبی و فرهنگی مغایر دیدگاههای اعلامشده را منعکس میکنند و بهاینوسیله به دولت و کارگزاران آن حمله میکنند. بدیهی است دولت وظیفه دارد که از حقوق خود در مقابل این رفتارها دفاع کند و پیگیر آن چیزی باشد که به سود مردم و باعث همبستگی ملی است. قطعا پذیرفتنی نیست که دولتمردان مذهبی محلی، در مقابل دولتمردان سیاسی استانها که نمایندگان قانونی دولت مرکزی هستند، بایستند و مملکت را دچار نابسامانی کنند. چرا نیروهای دلسوز و مردمی که خوشبختانه در میان جوانان از محبوبیت و اعتبار برخوردارند، از موقعیتهای خود استفاده نکنند؟
امروزه سیستمهای ارتباطی گسترده و فضای مجازی پرظرفیت، از کارایی بالا برخوردار است که جناح اصلاحطلب و نیروهای جوان باهوش و پراستعداد میتوانند از آن در مقابل تریبونهای جریان رقیب استفاده کنند. فعلا وضعیت بهگونهای است که جناح اصولگرا، قریب به اتفاق تریبونهایی را که از بیتالمال تغذیه میکنند، در اختیار دارد، اما در مقابل، شبکههای اجتماعی در فضای مجازی است که افراد جامعه، یعنی هواداران اصلاحات، میتوانند از آن استفاده کنند. مقابله فرهنگی و سیاسی اگر با اخلاق و صداقت و سایر ارزشهای اسلامی همراه باشد، قطعا به نفع جامعه و در راستای اهداف ارزشمند اصلاحات و ارتقای باورهای دینی و سیاسی مردماست.