تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

جهانبخش خانجانی» جريان اصلاحات كه در تداوم حركت تاريخي ملت ايران در انقلاب مشروطه، انقلاب شكوهمند اسلامي و حماسه بزرگ دوم خرداد همچنان بر مشي اصلاحي و رفرميستي خود تاكيد و اصرار دارد
اتحاد مثلث!

اتحاد مثلث!

فیاض زاهد - محمد مهاجری» وضعيت جديدي كه در سپهر سياست ايران رخ نموده تا حد كم نظيري استثنايي است. براي اثبات و انتقال اين باور تلاش مي‌شود در اين نوشته به برخي ابعاد آن اشاره شود
سه‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - 2024 November 05
کد خبر: ۶۸۰۶۲
تاریخ انتشار: ۱۰ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۷:۰۰

مصاحبه با مریم "لانتوری"+تصاویر

تدبیر24:  مریم پالیزبان 15 سال پس از «نفس عمیق» با فیلمی به سینما بازگشته که سوژه و گیشه داغ را توأمان با هم دارد. با این بازیگر درباره عزلت خودخواسته اش، تجربه حضور در آلمان، زیر و بم نقش مریم «لانتوری» و چند مسئله دیگر گفت و گویی مفصل انجام داده ایم.

سال 82 در فیلم «نفس عمیق» پرویز شهبازی شمایلی متفاوت از نسل جوان ارائه کرد اما در اوج تحسین و تمجیدها بازیگری را وانهاد و برای ادامه تحصیل به آلمان رفت و تمرکزش را بر زندگی شخصی گذاشت. مریم پالیزبان چهار سال پیش با «لرزاننده چربی» به سینما بازگشت اما فیلم به بایگانی رفت.
 
یکی از کنجکاوی های جشنواره فجر سال پیش، رویارویی پی گیران سینما با دختر بلندپرواز «نفس عمیق» بود. او را این بار در کاراکتری متفاوت در فیلم «لانتوری» ملاقات کردند که قربانی اسیدپاشی شده و میان بخشش یا قصاص مخیر است.

مریم پالیزبان بازیگر نقش مریم در فیلم لانتوری : احساس خفگی می کردم

پوستر فیلم لانتوری

فیلم رضا درمیشیان حالا روی پرده است و فرصتی مغتنم برای خانم پالیزبان فراهم شده تا بازی اش توسط انبوه مخاطبان محک بخورد. این حجم از تحسین و تمجید آیا مسیر حرفه ای او را تغییر خواهدداد؟
 
این یکی از سوالات مصاحبه است که مثل بیشتر پرسش ها، پاسخ های غافلگیرکننده پالیزبان را به همراه داشته. از او درباره عزت خودخواسته اش پرسیدم، از تجربه حضور در آلمان، زیر و بم نقش مریم و خیلی چیزهای دیگر که بهتر است در گفت و گو آن ها را بیابید. مصاحبه در چند نوبت انجام شد؛ از طریق تلگرام و با فایل صوتی. حوصله خانم پالیزبان باعث شد گفت و گو فرجام خوبی داشته باشد.

مریم پالیزبان بازیگر نقش مریم در فیلم لانتوری : احساس خفگی می کردم

 مریم پالیزبان

 
درباره دلیل گزیده کاری تان پیش تر توضیح داده اید و قصد نداریم آن را دوباره واکاوی کنیم. گفته اید نقش هایی که پیشنهاد می شد غالبا شبیه «نفس عمیق» بوده اند. منتها جایی ندیدیم که درباره دل کندن از جذابیت سینما بگویید؛ به هر حال وقتی یک بازیگر طعم «دیده شدن» و «تحسین» را توامان می چشد، باید خیلی قوی باشد که حتی به نقش های مشابه «نه» بگوید. در زندگی تمرین نه گفتن کرده بودید؟!

نه، هیچ تمرین خاصی نداشتم (می خندد). فقط به مسئله ای با نام «انتخاب» در زندگی خیلی اعتقاد دارم. انتخاب های من، مرا در زندگی کاری به این سمتی که هست سوق داده اند. یعنی زمانی که مشغول نوشتن تز دکترا در برلین بودم، طبیعتا ترجیح می دادم به دلیل مشغله کاری نقشی را قبول نکنم، اما نقشی هم نبود که آن قدر تحریکم کند و من را به هیجان بیاورد. پروسه تز دکترا در آلمان بین 4 تا 10 سال است و من بین چهار سال و نیم تا پنج سال کارم را تمام کرد.
 
به هرحال من رشته هنرهای نمایشی (گرایش نمایش عروسکی) در دانشکده هنرهای زیبا خوانده ام و اکران «نقس عمیق» همزمان با اواخر تحصیلات دانشگاهی ام بود. آن زمان به شدت درگیر نوشتن پایان نام لیسانسم بودم و اصولا وقتی مشغول کاری هستم آن را با تمام انرژی انجام می دهم و این باعث می شود در دوره های مختلف فقط بتوانم بر روی یک کار متمرکز باشم. یا کاری را انجام نمی دهم یا اگر انجامش می دهم ترجیح می دهم تمام نیرویم را برای آن بگذارم. در طول این سال ها فیلم دیگری هم کار کردم اما «لرزاننده چربی» محمد شیروانی در ایران توقیف شد که آن کار هم بسیار سنگین بود.

آن چه در این 15 سال از نظر حرفه ای بر شما گذشت چقدر محصول شرایط و جبر زندگی بوده و چه میزان از آن به اختیار و انتخاب خودتان رقم خورده؟

مسئله جبر و اختیار نیست، من تمام این مفاهیم، مثل جبر و اختیار را، به شدت نسبی می بینم. چیزی که می توان درباره آن صحبت کرد اولویت بندی در زندگی است و این مسئله ای است که برای من اهمیت دارد. یعنی در دوره هایی از زندگی کارهایی کرده ام که ممکن است از بیرون بی اهمیت به نظر بیاید.
 
مثلا اگر کسی کار علمی و پژوهشی انجام نداده باشد، دریافت درستی از آن ندارد. به ویژه در فضایی مثل آلمان و برلین که فضای کار علمی به شدت سنگین، خشن و دقیق است. وقتی پروژه یک پژوهشگر مورد تایید قرار بگیرد (که این پروسه بسیار سنگین است) تازه این امکان پیدا می کنید که کار پژوهشی را شروع کنید. حالا این پروژه ها زمان های مختلف دارند، از دو سال شروع می شود تا پنج سال، ولی معمولا این پروسه سه ساله است.

این ها را گفتم تا درباره مسئله زمانی صحبت کنم که در انواع مختلف کارهایی که من انجام داده ام وجود دارد. یک پروژه سینمایی با حجم کاری «لانتوری» که یک ما و نیمه بود، سه ماه از من وقت گرفت. اگر در دوره ای این کار به من پیشنهاد شده بود که تزم را به پایان نرسانده بودم، قطعا نمی توانستم قبول کنم.
 
رضا درمیشیان در زمانی بسیار مناسب این کار را به من پیشنهاد داد و توانستم بپذیرم. هرچند که از نظر روحی خودم را آماده کرده بودم تا اولین فیلم سینمایی ام را کارگردانی کنم؛ می خواستم به ایران بیایم و لوکیشن ها را ببینم که «لانتوری» پیشنهاد شد. حالا چه درست چه غلط، به هیجان آمدم و تصمیم گرفتم نقش مریم را بر عهده بگیرم. به خاطر همین حتی می شود گفت که جبر و اختیار یک مفهوم ثانویه در زندگی به شمار می آیند. وقتی اولویت های زندگی را براساس یک سری ایده آل ها بچینید، آنها شما را هدایت می کنند.

 مریم پالیزبان بازیگر نقش مریم در فیلم لانتوری : احساس خفگی می کردم

گفتگو با مریم پالیزبان

با توجه به فعالیت تان در عرصه ساخت مستندهای پژوهشی، پذیرفتن پیشنهاد رضا درمیشیان برای بازی در فیلمی که ساختار مستندگونه و همچنین نگاه تند و تیز به معضلات اجتماعی دارد، بی تاثیر نبود؟

تعبیر مستندگونه بودن برای فیلم «لانتوری» با ذهنیت من سازگار نیست. تمام نقش ها توسط بازیگر اجرا شده اند و زمانی من می توانم به این فیلم بگویم مستند که مثلا نقش خانم پریوش نظریه را یک روانشناس واقعی بازی می کرد. قطعا تجربه مستندسازی برای من در قبول پیشنهاد بازی در «لانتوری» تاثیر نداشت، من قالب تند و تیز فیلم را می پسندم چون با هر نوع تلطیفی برای بحث کردن درباره موضوعات حاد مخالفم و حتی آن را خطرناک می دانم. تلطیف در روایت چنین موضوعاتی را اشتباهی تلخ و به نوعی تحریف واقعیت ها می بینم.

 
یکی از برداشت ها از ساختار فعلی «لانتوری» این است که کارگردان به واسطه تجربه توقیف اثر قبلی، نگران بوده که نکند روایت داستانی صرف، اثرش را گزنده تر کند. کارشناسان فیلم حکم سوپاپ اطمینان را دارند؟

من این طور فکر نمی کنم. وقتی فیلمنامه «لانتوری» را خواندم احساس نکردم که چیزی در آن جاسازی شده است. بلکه فکر می کردم فرم روایی از منظر فیلمنامه نویس درباره چنین اتفاقی همین است. یک ماهیت چندصدایی برای نظاره به چنین موضوع مختلف.

«لرزاننده چربی» دیده نشده و نمی توانیم درباره بازی شما و ویژگی های نقش قضاوت داشته باشیم. نکته جالب اما در دو نقش دیگرتان این که دخترانی محکم هستند که ظرافت های زنانه شان را زیر صلابت شخصیت پنهان می کنند. این طیف نقش ها که زن را موجودی منفعل یا کلیشه ای نمی بینند ظاهرا باب طبع تان است.

برای من پیچیدگی یک شخصیت و وجوه مختلف آن جالب است، مستقل بودن بخش کوچکی از ویژگی های این کاراکتر است. چون هر شخصیتی در موقعیت های مختلف اگر خوب پرداخته شود، می تواند برای مخاطب جذاب باشد. از طرفی من فکر نمی کنم هیچ کس حاضر باشد، نقش منفعل و کلیشه ای بازی کند، به نظر من انفعال و کلیشه را در کنار هم قرار ندهیم، چون بازی کردن نقشی که نسبت به اطرافش هیچ واکنشی ندارد هم می تواند بسیار جذاب باشد. «کلیشه ای» اما برای من معنای عمیق نبودن و در سطح ماندن و تکرار کردن دارد که فکر می کنم برای هرکسی ناخوشایند باشد.

مریم پالیزبان بازیگر نقش مریم در فیلم لانتوری : احساس خفگی می کردم

عکس های مریم پالیزبان

هر دو کاراکتری که در «نفس عمیق» و «لانتوری» بازی کرده اید بک گراند روشنی ندارند؛ آشنایی با مختصات کاراکترها از طریق بازی شما اتفاق می افتد و ما از طریق اکتی که دارید پی می بریم مثلا مریم «لانتوری» دختری است تنها که باید به تنهایی صلیبش را بر دوش بکشد. رضا درمیشیان در چهره شما چه دیده بود که مریم را از آن بیرون کشید؟

اولا ممنون از نظری که دادید، چون اگر این اتفاق افتاده باشد برای من خیلی خوشحال کننده است. اما جواب سوالتان را من نمی توانم بدهم و باید رضا درمیشیان بگوید چرا پیشنهاد این نقش را به من داده است.

چون سال ها از ایران دور بوده اید، اتفاقی مثل اسیدپاشی چه بسا مسئله تان نبوده. احتمالا به فیلمنامه و هدایت کارکردان اتکا می کردید نه حسی که این پدیده شوم مدت ها کشورمان را ملتهب کرده بود؛ درست است؟

این خبرها چیزی نیست که منتشر شود و نگرانت نکند. من دوره ای از نوجوانی ام و یک بخش از دوره دانشگاهم را در تهران گذرانده ام و همزادپنداری خیلی شدیدی با زنان و دخترانی دارم که قربانی چنین جنایتی شده اند. در عین حال این اتفاق متاسفانه فقط در ایران نیست، در تحقیقاتی که کردم متاسفانه به جز ایران و حتی خاورمیانه، در خیلی از کشورهای دنیا از این ابزار حذفی استفاده می شود. همی چند هفته پیش، در شهر هانوفر آلمان دادگاهی بود که متهم آن به مجازات خیلی سنگین مالی محکوم شده بود برای اینکه همسر سابقش را با اسید مورد حمله قرار داده بود.

برخورد افکار عمومی و دستگاه قضا با این ماجرا در آلمان چطور بود؟ فقط به جریمه نقدی اکتفا شده است؟ آنجا چیزی شبیه قصاص برای این جرم مطرح شده یا نه؟

اگر اجازه بدهید من جواب این سوال را اینجا ندهم چون در تخصص من نیست؛ نکته های ظریفی در آن است که در خود فیلم «لانتوری» هم به آنها اشاره می شود. چیزی که من می دانم، در 80 درصد دنیا مجازات مالی بسیار سنگین در کنار زندان، مهم ترین مجازاتی است که در این مورد خاص وجود دارد و... اما این از حساسیت جامعه نسبت به جرم های این چنینی که احساسات آدم ها را به شدت جریحه دار می کند، کم نمی کند. در این شکی نیست، هر بار که چنین جرم هایی پش می آید قطعا مخالفین و کسانی پیدا می شوند که سیستم قضایی را مورد سوال و نقدهای بنیادین قرار می دهند.

مریم پالیزبان بازیگر نقش مریم در فیلم لانتوری : احساس خفگی می کردم

فیلم های مریم پالیزبان

 
«لانتوری» از فیلم هایی است که لحظات ملتهبش احتمالا یقه بازیگر را تا مدت ها رها نمی کند. گرفتار نقش شدید یا بعد از شنیدن کات همه چیز فراموش می شد؟

قطعا خیلی طول کشیده است تا مریم را فراموش کنم و حتی فکر می کنم این کار تا حدودی امکان پذیر نباشد. از نتیجه کار راضی هستم و وقتی خودم به عنوان مخاطب به فیلم نگاه می کنم، می توانم از خودم فاصله بگیرم و این یعنی نه خودم هستم و نه نقشی که بازی کردم، انگار یک شخصیت سومی خلق شده، چون بعضی وقت ها آدم وقتی خودش را می بیند و صدای خودش را می شنود خجالت می کشد (می خندد). در مورد مریم اینجوری نبود. من از یک جایی به بعد او را می دیدم. این نقش یک چالش و یک امتحان مهم برای من بود.

نمی شود از «لانتوری» حرف زد و درباره گریم شما نپرسید. فرور فتن در جلد (گریم) یک قربانی اسیدپاشی از نظر حرفه ای چطور تجربه ای بود؟

همه گروه، مخصوصا خود رضا درمیشیان، سعی کردند این موضوع را برای من راحت تر بکنند، اما به آنها گفتم که من این نقش را به خاطر همین بخش اش پذیرفتم. البته باید گفت که هنر استاد اسکندری در خلق ظاهر زنی که سوخته و همراهی و همدلی ایشان برای من بازیگر، اجرای این شخصیت را ممکن ساخت. اوایل خیلی تحت فشار بودم و احساس خفگی می کردم مثل اینکه زنده زنده زیر خاک باشید.

موقعیت سنگین و سختی برای گروه بود چون حتی برای ناهار نمی توانستم این ماسک را کنار بگذارم، جایی را نمی دیدم و احتیاج داشتم دست من را بگیرند. حتی یک بار زیر این ماسک از حال رفتم و در بیمارستان پرستاری که برای وصل کردن سرم آمده بود، نفهمید گریم است که البته تاییدی بود بر هنر بی نظیر استاد اسکندری. اما هیچ کس در آن لحظه نخندید و فضا همچنان سنگین ماند.

در مورد «لانتوری» و گریم مریم فرنامی، باید اضافه کنم که صورت به عنوان ابزار اصلی برای انتقال احساسات و حالات مختلف نقش، از من گرفته شده بود. پس تمرکز خودم را بر روی فیزیک مریم گذاشتم. در کنار این نکته آنچه که از ابتدای فیلمبرداری از مهم ترین مسائل بود، صدای مریم و نحوه تکلمش بعد از حادثه بود که بعد از چند تمرین و در بررسی و پژوهش به شکل کنونی خود در فیلم رسید.

از حُسن شانس با فیلمی به سینما بارگشته اید که در عین گزندگی، گیشه داغی دارد و مردم برایش صف می کشند. این اتفاق برای ادامه فعالیت در سینمای ایران دلگرم تان نمی کند؟

فکر نمی کنم هیچ کس از تحسین شدن و مورد تایید قرار گرفتن بیزار باشد. از طرفی کار در سینما وقتی اثر هنری کامل می شود تا زمانی که به مخاطبش نشان داده نشود (حالا این مخاطب ممکن است میلیون ها نفر باشند یا یک عده کم) این چرخه کامل نمی شود. از اینکه این فیلم در سینماهای ایران اکران شده و مورد تحسین قرار گرفته و اینقدر همه به من لطف دارند، بسیار خوشحال هستم و باعث می شود خستگی کار به این سنگینی از تن من و بقیه گروه بیرون برود. اما اینکه این چه تاثیری در ادامه کار من خواهدداشت، واقعا نمی دانم؛ چون هیچ وقت بنیان کار خودم را براساس یک نگاه بیرونی قرار نداده ام. همان طور که آیدای «نفس عمیق» خیلی تحسین شد ولی روی مسیر من سایه نینداخت. من قطعا کار بازیگری را دنبال می کنم و دوست دارم نقش های مختلفی را تجربه کنم.

موقعیت شما بعد از «نفس عمیق» با الان فرق می کند. حالا شما دارای جایگاه شغلی حساس و انرژی بری هستید. در موقعیت فعلی مصافتان با پیشنهادها به چه شکل است؟ بازیگری برایتان اینقدر اهمیت دارد که از شغل اصلی تان ولو به شکل موقت فاصله بگیرید؟

اگر واقعا کاری برای من ارزشش را داشته باشد، مرخصی می گیرم. همان طور که برای «لانتوری» و «لرزاننده چربی» این اتفاق افتاد. اتفاقی که برای من افتاده، شیرین است. اما هیچ وقت به این که «بازی می کنم تا به چیز دیگری برسم» فکر نمی کردم. بازی کردن خودش مهم ترین هدف است. من همچنان انتخاب هایم سخت گیرانه خواهدبود و چیزی که دوست دارم و جذبش می شوم، تیم فیلمسازی و کارگردانی است که برای من ارزش قائل باشد و با تمام وجود و اعتقادش کارش را انجام دهد و من را به عنوان یک ابزار نبید.

 مریم پالیزبان بازیگر نقش مریم در فیلم لانتوری : احساس خفگی می کردم

 مریم پالیزبان در لانتوری

 
فراتر از مکان جغرافیایی

دیدگاه پالیزبان درباره ملیت، مهاجرت، بازی در پروژه های بین المللی و چند نکته دیگر

«نفس عمیق» در سطح بین الملی خوب دیده شد و چندی نگذشت که مریم پالیزبان برای ادامه تحصیل به آلمان رفت. ظاهر این ماجرا یعنی برای او یشنهادهایی برای بازی در سینما و تلویزیون داشته. چه شد که پالیزبان نپذیرفت؟ این مسئله محور بخشی از گفت و گو شد و جواب های متنوعی به همراه داشت.

گفته بودید در آلمان کارگردانی و بازیگری تئاتر کرده اید؛ این تجربیات چه افزوده ای برای تان به ارمغان آورده؟

حوزه کاری من، هنرهای نمایشی به معنی واقعی کلمه است. کارگردانی ورک شاپ های تجربی، کارهایی بوده که در آلمان انجام داده ام، یعنی کارهایی که انجام می شود و در خودش به پایان می رسد و به دنبال اجرا و فروش بلیت نیست. بلکه در حوزه آموزش و پرورش و کار پژوهشی تعریف می شود.

من از تفاوت و رنگ های بسیار زیادی که در فضای کار پژوهشی و هنری در شهری مثل برلین وجود دارد، لذت می برم؛ ممکن است به شکل محدود باشد اما هر کسی می تواند تجربه هایی که می خواهد را به دست بیاورد.

 مریم پالیزبان بازیگر نقش مریم در فیلم لانتوری : احساس خفگی می کردم

 مریم پالیزبان در فیلم لانتوری

نخواستید یا موقعیتش پیش نیامد که در سینما یا تلویزیون آلمان بازی کنید؟

در قدم اول برای زندگی خصوصی خودم و در قدم دوم برای ادامه تحصیل به برلین آمدم. در سال های اولی که به آلمان آمده بودم، چون آن موقع «نفس عمیق» در جشنواره برلین، کن و هامبورگ نمایش داده شد، به من پیشنهادات زیادی شد اما این پیشنهادها برایم جالب نبود چون در اکثر موارد کلیشه یک زن مهاجر در آن وجود داشت و من خودم را در این کلیشه نمی بینم.
 
خودم را به عنوان آدمی می بینم که ترجیح می دهد فراتر از مکان جغرافیایی که به دنیا آمده به او نگاه شود. شاید این درخواست زیادی باشد اما ترجیح می دهم درگیر این کلیشه نشوم. در حوزه تئاتر هم چند پیشنهاد شد که بازی کردم.
 

 مریم پالیزبان بازیگر نقش مریم در فیلم لانتوری : احساس خفگی می کردم

 
مشکل اصلی زمان بندی بود. یعنی این کارها به واسطه تورهایی که در اروپا داشتند، ناخودآگاه برای یک سال درگیرم می کردند و وقتی هم باز می گشتم دیگر توان نداشتم روی کار پرحجمی مثل کار پژوهشی متمرکز شوم. بنابراین به سمت ساخت فیلم های مستند و تئاترهای تجربی در کنار کار پژوهشی رفتم.

در طول این سال ها سینمای ایران را رصد می کردید؟ نقشی بود که آرزویش را بکنید؟

قطعا سینمای ایران را دنبال می کردم، نه تنها سینما، بلکه روزنامه های ایران، اخبار ایران و... سالی یک یا دو بار به ایران سفر می کردم. اما برای من، بعد از گذشت این سال ها، مفهومی به اسم سرزمین و کشور، مفاهیم جبری نیستند، و چون جبری نیستند من به عنوان یک انسان توان این را دارم که همزمان در نقاط مختلفی از کره زمین احساس در خانه بودن و احساس میهن درونی را داشته باشم.
 
درباره نقش ها واقعا مورد خاصی به خاطرم نمی آید اما در مجموع نقش هایی که برای مردان در سینمای ایران نوشته شده، به مراتب برای من جذاب تر بوده اند و چون تعدادشان زیاد است کم لطفی است اگر یکی از آنها را نام ببرم. اما باید این را اضافه کنم که اصولا ترجیح می دهم درگیر این نگاه «کاش من هم داشتم» نشوم.

مریم پالیزبان بازیگر نقش مریم در فیلم لانتوری : احساس خفگی می کردم

بیوگرافی :

مریم پالیزبان (متولد ۱۵ مهر ۱۳۶۰ در ارومیه) بازیگر سینما، تئاتر و شاعر می‌باشد.

پالیزبان دانش‌آموخته رشته هنرهای نمایشی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است. او بازیگر فیلم تحسین شده نفس عمیق و نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر زن نقش اول در بیست و یکمین جشنواره فیلم فجر برای همین فیلم بوده‌است.

 مریم پالیزبان بازیگر نقش مریم در فیلم لانتوری : احساس خفگی می کردم

بیوگرافی مریم پالیزبان

مریم پالیزبان هم اکنون مشغول گذراندن دوره دکترای تئاتر در دانشگاه Freie Universität برلین است.

 مریم پالیزبان بازیگر نقش مریم در فیلم لانتوری : احساس خفگی می کردم

 

منبع: پرشین تی وی

برچسب ها: تدبیر24 لانتوری
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: