مخالفان دولت در حوزه رسانه و اطلاعرسانی بهویژه بهرهمندی از ظرفیت شبکهها ی اجتماعی جهت تخریب دولت سرمایهگذاری بزرگی انجام میدهند که بعضاً و اغلب هم با اعتبارات و بودجههای تخصیص یافته از سمت دولت این اهداف را با تمام قوا دنبال میکنند
تدبیر24:از همان زمان که پای در ساختمانی با دیوارهای سنگی براق در میانه های خیابان ویلا گذاشت و به درون اتاقی گام نهاد که دیوارهای سبز رنگش منقش به گل های بنفشه سفید بودند، توانست عنوان یکی از پرحاشیه ترین مدیران دولت تدبیر و امید را کسب کند و در بسیاری از بزنگاه های حساس حتی بر سکوی نخست از لحاظ قرار گرفتن در معرض آماج حملات مخالفانش، بایستد.
چرا که او در قامت نماینده اصلاح طلب نیمی از جمعیت ایران در سپهر مردانه این مرز و بوم از همان آغازین لحظات حضورش درمعاونت زنان و امور خانواده برای برون رفت از مصائب و معضلاتی که افراد زیر مجموعه اش با آن دست و پنجه نرم می کردند همت گمارد و همین کوشش او باعث شد تا عده ای سد راهش شوند و بنا به گفته خودش نگذارند به بسیاری ازایده هایش جامه عمل بپوشاند.
مولاوردی معتقد است این حاشیه سازی ها بیشتر رنگ و بویی سیاسی و جناحی دارند تا آنکه بخواهند موضوعات را از منظر فن و تخصص مورد نقد قرار دهند. در یک بعد ظهر تابستانی و در هفته دولت به معاونت امور زنان و خانواده رئیس جمهوری رفتیم و با شهیندخت مولاوردی پیرامون عملکردش در سه سالی که از عمر دولت یازدهم گذشته ، عملکرد تیم اطلاع رسانی دولت که اتفاقا مورد نقد او نیز است وهمین طور حواشی پیرامون برنامه متن- حاشیه به گفتگو نشستیم.
متن زیر مشروح گفتگوی آفتاب یزد با مولاوردی است که در ادامه می خوانید:
هر چه در حال نزدیکشدن به پایان دوره اول هستیم اعتقادم به ترمیم کابینه کمرنگتر میشود، چراکه دولت زمان کافی برای ترمیم کابینه ندارد. چون چند ماه بیشتر تا پایان عمر این دولت باقی نمانده است و تا یک نفر دیگر را معرفی و آن فرد برنامهاش را ارائه کند و بتواند روی کار سوار شود، زمان میبرد.
من گاهی به همکارانم میگویم که اینجا یک هیئت دولت کوچک است. یعنی تمام موضوعاتی که در هیئت دولت مطرح میشود، انتظار این است که این معاونت به تنهایی بتواند از پس آنها بربیاید. شاید یکی از دلایل کم مصاحبه بودن یا نشستهای خبری، گسترش و شیوع شبکههای اجتماعی باشد که آن احساس نیازی که پیشتر برای برگزاری مصاحبه و نشست خبری بود، امروزه کمرنگتر شده است.
اگر به سال 92 بازگردیم و آقای دکتر روحانی بخواهند به شما پیشنهاد مدیریت بر معاونت امور زنان و خانواده را بدهند، آیا دوباره این پیشنهاد را میپذیرید؟سوال سختی است (با خنده). قطعا اگر بازگردیم به آن سال به دلیل نشیبهای اینگونه مسئولیتها، سختیها و بیدار خوابیها حتما جواب با در نظر گرفتن این وضعیت، خیر خواهد بود. ولی خب با نگاهکردن از زاویه دیگری و همینطور با توجه به فضایی که در دولت تدبیر و امید بهوجود آمد، میتوان آن را فرصتی در نظر گرفت که با استمداد از آن توانستیم بسیاری از ایدهها، افکار و نگاهها را ترویج کنیم و بهنوعی فضا را برای گفتمانسازی فراهم کنیم. با این رویکرد، جواب مثبت است، چراکه همواره بهدنبال فرصتی بودیم تا بسیاری از ایدههای موجود را به کرسی بنشانیم. این بخش جزء فرازهای این سه سال در کنار نشیبها بوده و آن را مغتنم شمردیم و امیدواریم در این چند ماهی هم که تا پایان کارمان باقی مانده است از این فضا بتوانیم استفاده لازم را ببریم.
نشیبهای این سه سال در چه مقاطعی بوده است و برای پیشبرد کدامیک از اقداماتتان با مشکل مواجه شدید. در مورد فرازها و روزهای خوبتان نیز توضیح دهید.در زمانهایی که برنامههایمان خروجی ملموس داشت و همینطور گزارشهایی که دریافت میکردیم، نشان میدادند به هدفی که میخواستیم دقیقا رسیدهایم، روزهای خوبی برایمان بود. حالا ممکن است طرح یا برنامهای بوده باشد که در چندین استان آن را دنبال میکردیم، اجرای آن و رسیدن به هدفهای پیشبینی شده باعث رضایت میشد و خستگی را از تنمان بهدر میکرد.
اصولا حوزه زنان و خانواده حوزهای است که نتایج و خروجیهای آن بلندمدت است و خیلی از مسائل و مشکلات موجود، ریشههای فرهنگی دارند و در بلندمدت باید انتظار بهبود و تغییر وضعیت داشته باشیم، بنابراین شاید در این مدت بسیاری از برنامههای ما هنوز به نتیجه مطلوب نرسیدهاند و ممکن است چند سال دیگر شاهد خروجی ملموس آن باشیم. حوزهای که ما در آن به فعالیت میپردازیم با حوزه اقدامات وزارتخانههای دیگر تفاوت دارد، بنابراین وقتی با تمام دوندگیها و خستگیها مورد سوال قرار میگیریم که «هیچ معلوم است شما در حال انجام چه فعالیتی هستید؟» انگار بدترین عبارات را در مورد ما بهکار گرفتهاند. من همواره میگویم کسی که این سوال را پرسیده است کاش زمانی به معاونت بیاید و در کنار ما بنشیند و ببیند با این عِدّه و عُدّه قلیلی که داریم چقدر انتظارات از ما زیاد و حجم کارهایمان بالاست. به عبارتی اول کفشهای ما را بپوشد بعد راجع به راه رفتن ما قضاوت کند.
اقداماتی که منجر به نتایج ملموس شدهاند را برایمان میگویید؟باید این ارزیابی را در چارچوب ماموریتهایی که از ساختاری مشابه معاونت انتظار میرود، داشته باشیم. ما دارای یک جایگاه ستادی هستیم. وقتی که جایگاه، ستادی است نباید انتظار داشت که همچون یک وزارتخانه دارای شان اجرایی باشیم و کارهای اجرایی انجام دهیم. در این سه سال و نیم گذشته تلاش بسیار زیادی انجام دادیم تا از عملکردهای کلیشهای فاصله بگیریم و مانند یک ساز و کار شتابدهنده عمل کنیم که بتواند سرعت لازم را در پیشبرد امور زنان و خانواده داشته باشد.
به هر شکل آنچه در این مدت اتفاق افتاد این بود که چون ما در زمانی که مسئولیت را شروع کردیم تقریبا در پایان اجرای برنامه پنجم توسعه قرار داشتیم و بهزودی تدوین برنامه ششم توسعه آغاز میشد، لذا باید به شناخت درست وضعیت، میرسیدیم تا مبتنی بر آن بتوانیم در برنامه ششم توسعه احکام دقیق و درستی را پیشنهاد دهیم و برنامهریزی درستی داشته باشیم. با این شناخت از وضعیت، مسائل و آسیبها را در دستورکار خود قرار دادیم، اطلس وضعیت زنان و خانواده و نقشه آسیبهای اجتماعی را تدوین کردیم و شروع نمودیم به جلب توجه و ایجاد حساسیت در افکارعمومی، جامعه و مسئولان نسبت به این وضعیت و آسیبها.
در ابتدای دوره وقتی خود من در مصاحبهها و سخنرانیها برخی مباحث را مطرح میکردم؛ مورد حمله بسیاری واقع شده و متهم به سیاهنمایی میشدم. اما واقعیت امر این بود که بررسیهایمان اینگونه نشان میدادند که خیلی از این آسیبها نگرانکننده است و به سمت زنانهشدن پیش میرود.
این بررسیها را چه در این دوره و چه پیش از آن و حتی در دوره هشت ساله دولتهای نهم و دهم که بهعنوان فعال سیاسی و مدنی کار میکردیم، انجام داده بودیم. در زمان اصلاحات هم که در بدنه دولت در حوزه زنان و خانواده مسئولیت داشتیم و همواره نسبت به این حوزه حساس بودیم و در جریان روند رو به رشد آسیبهای اجتماعی قرار داشتیم و اکنون هم که دیگر در بطن ماجرا هستیم. برای همین شروع کردیم به انجام این حرکت که بتوانیم توجهها را به موضوع زنانه شدن آسیبهای اجتماعی جلب کنیم و متعاقب آن بتوانیم مساعدت و کمکهای لازم را دریافت نماییم. چراکه وقتی حساسیت لازم ایجاد شود، خیلیها چه در سطح دولتی و چه در سطح غیردولتی برای برونرفت از این وضعیت، پیشقدم شده و تلاش میکنند. الان میبینیم که این اتفاق افتاده و خیلیها در مورد زنانهشدن آسیبها صحبت و ابراز نگرانی میکنند. در عالیترین سطح ممکن در نظام هم آسیبهای اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است. بهطوری که در حضور رهبری، سه جلسه از بهمن 94به بعد تشکیل شده است و جلسه بعد در آبان ماه قرار است برگزار شود.
شورای عالی انقلاب فرهنگی هم بنا شده است تا مباحث اجتماعی را در دستورکار خود قرار دهد و وزیر کشور هم به عضویت این شورا درآمده است. در دیگر سو، شورای اجتماعی کشور نیز تقسیم کار ملی انجام داده و تقویت شده و قرار است زین پس با حضور رئیسجمهور جلساتش تشکیل شود تا با ضمانت اجرایی قویتری مصوبات خود را پیش ببرد.
19 کارگروه تخصصی در حوزه آسیبهای اجتماعی تشکیل شده است که در 13 کارگروه، معاونت امور زنان و خانواده یا معین است یا همکار. خود دستگاههای اجرایی ملزم شدهاند تا ستاد مقابله با آسیبهای اجتماعی در داخل دستگاه تشکیل دهند که هر دو ماه یک بار هم گزارش عملکرد خود را به شورای اجتماعی کشور ارائه میدهند و هر 6 ماه یک بار هم در حضور رهبری و با حضور تمام کارگزاران نظام این گزارشها مورد ارزیابی و بررسی قرار میگیرد. اخیرا هم شورای عالی تحول اداری، سازمان ساماندهی و مدیریت آسیبهای اجتماعی را تشکیل داد استه که جایگزین مرکز امور اجتماعی وزارت کشور خواهد شد.
همه اینها در شرایطی صورت میگیرد که در حوزههای آسیبهای اجتماعی قرار است ما شاهد اقدامات فوقالعاده باشیم. در آخرین جلسهای که در حضور رهبری معظم انقلاب داشتیم، گزارشهایی از چند دستگاه ارائه شد و ایشان در آخر جلسه اشاره داشتند که اینها که گزارشهای روتین و معمولی دستگاههاست، من اقدامات فوقالعاده میخواهم. البته شاخص مشخصی در اختیار دستگاهها قرار نگرفته است که واقعا بدانیم بر اساس چه شاخصی باید گزارشها ارائه شود، چون هنگامی که خود ما هم میخواستیم گزارش دهیم سردرگم بودیم که این گزارشمان شامل اقدامات فوقالعاده است یا خیر.
این اتفاقات در حال روی دادن است. ببینید بحث زنان یک موضوع فرابخشی است و نمیتوان انتظار داشت که صرفا یک قوه حاکمه مثل قوه مجریه یا معاونتی مثل معاونت امور زنان و خانواده به تنهایی از عهده تمامی انتظارات و مطالبات متنوع و گستردهای که در این حوزه وجود دارد، بربیاید. من گاهی به همکارانم میگویم که اینجا یک هیئت دولت کوچک است. یعنی تمام موضوعاتی که در هیئت دولت مطرح میشود، انتظار این است که این معاونت به تنهایی بتواند از پس آنها بربیاید.
بنابراین در مورد خروجی ملموس میتوان گفت که توجه همه سطوح نظام به آسیبهای اجتماعی، مستقیم یا غیرمستقیم تاثیر خود را از فعالیتهای سه ساله در این حوزه گرفته است، بنابراین حساسیت لازم نسبت به مسائل و آسیبها از جمله آسیبهای حوزه زنان و خانواده ایجاد شده و اراده جدی برای اینکه قدمهایی را برداریم و بازنگری در رویهای که تا به حال بوده در دستورکار قرار دهیم، دیده میشود، چراکه باید با یک برنامه جدید و طرح نو به سمت کاهش این آسیبها گام برداشت. این یک بخش است.
بخش دیگر مربوط میشود به اینکه ما پس از انجام محور نخست به شناسایی ظرفیتهای موجود بپردازیم، چون ما نه اعتبارات لازم را در اختیار داریم نه امکانات و نه نیروی انسانی که بتواند به تمامی این انتظارات پاسخ دهد. در این میان به شناسایی ظرفیتهای موجود میپردازیم و طبق ماده 230 قانون برنامه پنجم توسعه که نقشه راه ما بود و ما باید در آن چارچوب حرکت میکردیم، در 14 محور با دستگاههای اجرایی تفاهمنامه امضا کردیم. بعضا هم این تفاهمنامهها چندجانبه بوده است و مسائلی را که نیازمند اقدامات فوری بودند را در دستورکار قراردادیم، مثل مسائل مربوط به دختران بازمانده از تحصیل. همه اینها را با مشارکت و همفکری بازوان اجرایی خودمان در دستگاههای اجرایی و استانها انجام میدهیم. ما در تمام وزارتخانهها دفتر مشاور وزیر در امور زنان و خانواده داریم. بعضی وزارتخانهها مثل وزارت جهاد کشاورزی و وزارت آموزش و پرورش اداره کل هم دارند. فقط وزارت بهداشت دفتر مشاور وزیر ندارد، البته ما رابط داریم و این نماینده در جلسات ما شرکت میکند. ضمن اینکه وزیر یک مشاور خانم در امور سلامت و یک مشاورخانم هم در امور مامایی دارد و تمام استانداریها هم اداره کل امور زنان و خانواده دارند. ما با همفکری و هماهنگی این بازوان اجرایی و فکری خودمان به شناسایی این مسائل میپردازیم و به انعقاد تفاهمنامه اقدام میکنیم.
در این سه سال و نیم ما 20 تفاهمنامه به همراه 45 موافقتنامه اجرایی داشتهایم. تفاهمنامه یک چارچوب تعهدات است که تعهدات دو طرف را مشخص میکند. بعد ما موافقتنامه اجرایی داریم و دست آخر هم خود پروژه است که تا الان 80 پروژه را در کشور توانستهایم به منصه اجرا درآوریم. این مواردی که برشمردم خروجیهای ملموس ماست هر چند که در سطح ملی نبوده و ما نتوانستیم طرحها را ملی کنیم. ممکن است در 6 استان و 10 استان این طرحها پیاده شده باشند مثلا پروژه دختران بازمانده از تحصیل در 10 استان صورت گرفته است.
ما به شناسایی گروههای مختلف زنان از زنان روستایی و عشایر گرفته تا زنان زندانی و خانوادههای زندانیان و دخترانی که در مناطق مختلف بازمانده از تحصیل هستند، میپردازیم و به آنها در صورت لزوم آموزشهای لازم را میدهیم. مثلا الان کلینیکهای سلامت خانواده را در 17 استان راهاندازی کردهایم و بنا را بر این گذاشتهایم که در سال 95 بهصورت ملی در کل کشور کلینیکهای سلامت خانواده با مشارکت وزارت بهداشت راهاندازی شود. با همکاری کانون وکلای دادگستری، مرکز معاضدت حقوقی و قضایی زنان را در حاشیه شهر زاهدان راهاندازی کردهایم و اکنون در حال امضای تفاهمنامهای هستیم با کرسی حقوقبشر دانشگاه شهید بهشتی برای راهاندازی کلینیکهای حقوقی زنان در برخی استانها. با کمیسیون حقوق بشر اسلامی هم همینطور مواردی از این دست را سعی کردهایم با گزارشهایی که دریافت میکنیم به نتیجه برسانیم. هنوز برخی از این تفاهمنامهها ادامه دارد و به اتمام نرسیده است و تا پایان امسال هم باید در این چارچوب برنامههایی را داشته باشیم.
از زمانی که مسئولیت معاونت را برعهده گرفتهاید انتقادات و مانعتراشیهای بسیاری در مقابل اقدامات شما بوده. چه میزان این هجمهها و سنگاندازیها موثر بوده است؟این مانعتراشیها و سنگاندازیها قطعا ما را درگیر حاشیه کرده است و بخشی از انرژی و وقت ما را به خود اختصاص داده است. آن بخشی که میتوانستیم روی برنامهها و پیگیریهایمان تمرکز کنیم.
این مانع وجود دارد و نمیتوان منکر آن شد. ما تلاش بسیار زیادی به خرج دادیم تا درگیر این حواشی نشویم. ما اصطلاحی در این خصوص به کار میبریم که به جای آنکه ما موضوعات زنان را جریانسازی کنیم، برخی همواره برای ما حاشیهسازی میکنند و اجازه نمیدهند آن جریانسازی لازم را صورت دهیم. خب بعضا هم نتیجه داشته و ما نتوانستیم آن برنامههایی که مورد انتظار است و در زمره وعدههای داده شده بهشمار میرود را جامه عمل بپوشانیم، آنهم به خاطر همین سنگاندازیها و مانعتراشیها ولی تا جایی که توانستیم برنامهها را پیش بردیم. حتی اگر هزینهای هم بهدنبال داشته،حالا چه معنوی چه خود من که بارها از نظر حیثیتی و آبرویی هزینه های فراوانی را پرداخت کردهام. مواردی مطرح شد ولی پای آن ایستادم و الان هم پیگیر هستم کسانی که این راه را انتخاب کردهاند، تاوان این سنگاندازیها را بپردازند. ولی در مجموع برنامههایمان را تا جایی که توانستیم پیش بردیم و این موضوع مانع توقف ما نشده است. شاید موجب کندی و محدودیت ماشده باشد و دامنه و شمول حرکت ما را محدود کند، اما حرکت ما را نتوانسته تحتالشعاع قرار دهد.
اگر یک مدیر اصولگرا هم بودید اینقدر حواشی برایتان ایجاد میشد؟ چقدر این حواشی را سیاسی و جناحی میدانید؟ چه میزان از آن را واقعی میپندارید؟خیلی از این حواشی ناشی از سوءتفاهم است. من وقتی با خیلی از اینها که اهل گفتگو هستند، باب گفتگو را باز میکنم، بهراحتی مجاب میشوند و حتی مطرح میکنند که چرا این سخنان را رسانهای نمیکنید. در حالی که ما دائم در حال رسانهای کردن اقداماتمان هستیم و من سعی میکنم اتهامات و شبهات ایجاد شده را از هر تریبونی که در اختیارمان قرار میگیرد، پاسخ دهم، اما در مورد برخی به هیچوجه انگار بنا نیست اقناعی صورت بگیرد یعنی شما هرقدر تلاش کنی و توضیح بدهی، بحث را سیاسی میکنند و هیچ تاثیری ندارد و پس از شنیدن توضیحات ما باز هم روز از نو و روزی از نوست و تکرار همان اتهامات و شبهات از جانب آنها صورت میگیرد. بنابراین آنها کار خود را میکنند و ما هم کار خود را انجام میدهیم. با اینها چکار میتوان کرد؟ (با خنده)
یکی از انتقادات مطرح شده به دولت آقای روحانی ضعف در تیم اطلاعرسانی است. حتی خود شما هم کم مصاحبه هستید و هیچگاه آنطور که باید و شاید دستاوردهایتان رسانهای نشده و فاقد سخنگویی هستید که توفیقاتتان را بازگو کند. این نقد را میپذیرید؟این یک ایراد کلی است به دولت که واقعا هم وارد است. از طرف دیگر به دلیل محرومیت دولت از ظرفیت رسانه ملی تمامی بار اطلاعرسانی فعالیتهای دولت بر دوش شورا و تیم اطلاعرسانی دولت سنگینی میکند و انتطارات را بالا میبرد. ضمن آنکه توجه داشته باشیم مخالفان دولت در حوزه رسانه و اطلاعرسانی بهویژه بهرهمندی از ظرفیت شبکهها ی اجتماعی جهت تخریب دولت سرمایهگذاری بزرگی انجام میدهند که بعضاً و اغلب هم با اعتبارات و بودجههای تخصیص یافته از سمت دولت این اهداف را با تمام قوا دنبال میکنند.شاید ما هم مستثنی نیستیم ولی سعی کردهایم با سازو کارهای مختلف این مسئله را برطرف کنیم. ما هم شورای اطلاعرسانی داریم در معاونت و هم کارگروه رسانه. خود من تا جایی که بتوانم از شبکههای اجتماعی برای رساندن پیام و اطلاعرسانی برنامهها استفاده میکنم. شاید یکی از دلایل کم مصاحبه بودن یا نشستهای خبری، گسترش و شیوع شبکههای اجتماعی باشد که آن احساس نیازی که پیشتر برای برگزاری مصاحبه و نشست خبری بود، امروزه کمرنگتر شده است.
من فکر نمیکنم اتهام کم رسانهای بودن به من وارد باشد(با خنده) چون برخی مطرح میکنند من خیلی رسانهای هستم و این موضوع را ایراد میدانند و میگویند یکی از دلایلی که موجب میشود شما در معرض دید باشید و اینگونه متحمل هجمهها شوید، همین رسانهای بودنتان است. مثلا من را با سایرین مقایسه میکردند و میگفتند چرا با فلانی کاری ندارند و حملات به شما وارد میشود؟
در حالی که رسانهای بودن دلیلش نیست. علتش از جای دیگری آب میخورد. درست است که ارتباط از طریق شبکههای اجتماعی شیوع پیدا کرده است، اما این شبکهها بیشترحالت مونولوگ دارند تا دیالوگ.
بله، ابزارهای جدید بهخصوص کانالها اینگونه هستند.
ضعف اطلاعرسانی در مجموعه دولت را میپذیرید،حتی برخی اصولگرایان هم بر این باورند که کارهای خوبی در این دولت صورت گرفته اما مردم از آنها بیاطلاع هستند و ممکن است دولت دکتر روحانی در سال 96 دچار مشکل شود.من این نقد را میپذیرم و آن را وارد میدانم. خود من پیشنهادی در خصوص برجام داشتم و در جلسات مطرح میکردم که ظرفیت فضای مجازی به مخابره لحظه به لحظه گزارشهای مرتبط با اجرای برجام و دستاوردهای آن اختصاص داده شود و آثار مثبت برجام در جامعه به سمع و نظر مردم برسد. خود ما هم بعضاً خیلی دیر و زمانی متوجه میشویم که نمیتوانیم اطلاعرسانی درستی در این خصوص داشته باشیم.
در مورد بسیاری از دستاوردها همچون برجام به نظر من کل اعضای کابینه این مسئولیت را دارند که تاثیرات این توفیقات در جامعه را اطلاعرسانی کنند. البته همه ما در سفرهای استانی و شورای اداری استانها که شرکت میکنیم به عنوان عضوی از کابینه نه به عنوان مسئول یک حوزه خاص؛ این احساس تعهد را داریم که اطلاعات لازم را تا جایی که میتوانیم ارائه دهیم و به شفافسازی بپردازیم. الان هم خود من این وظیفه را احساس میکنم که در شبکههای اجتماعی شخصیام اطلاعرسانی را در مورد موفقیتهای کلی دولت در عرصههای مختلف انجام دهم.
خب این سوال ایجاد میشود که چرا دکتر روحانی درصدد ترمیم این تیم اطلاعرسانی برنمیآید. آن هم وقتی چپ و راست به آن انتقادات خود را وارد میسازند.چه عرض کنم؟ (با خنده)
چه نمرهای به عملکرد خودتان در مجموعه معاونت زنان میدهید؟اجازه بدهید به این سوال پاسخ ندهم چون کار بسیار سختی است. منتقدان مدام سوال میکنند چه نمرهای به خود میدهید بعد هم با جواب ما میروند کلی مسئله درست میکنند. سه سال و نیم واقعا زمان کافی برای نمرهدادن نیست.
اصولا اینگونه بوده است که دولتها 4 سال اول برنامهریزی میکنند. ولی اگر محور اول که ریلگذاریهایی بود که انجام دادیم و مقدمات لازم را فراهم کردیم مثل پیشنهاداتمان در برنامه ششم توسعه که انشاءالله به تصویب برسد و دستخوش تغییرات اساسی در مجلس نشود؛ یک چارچوب اساسی برای حرکت در حوزه زنان ایجاد کردهایم که در راستای آن چارچوب میتوانیم ادعا کنیم در 5 سال آینده قدمهای جدی را برای تحقق اهداف که در سند برنامه پیشبینی کردهایم برخواهیم داشت. در سند برنامه با تعیین اهداف کمّی در بخش زنان و خانواده مسائل را در چند محور اولویتبندی کردهایم که مشخص شود از چه نقطهای به چه نقطهای برسیم و مطمئن هستیم اگر در آن چارچوب درست حرکت کنیم این اتفاق خواهد افتاد. رصد و پایش مستمری را هم قرار دادیم و شاخصهایی هم باید تعیین و ابلاغ شود که مراقبت کنیم تا رویکرد «عدالت جنسیتی» را به تمامی جنبههای زندگی تعمیم دهیم، به نظرم تاکنون 50درصد راه را رفتهایم.
سال گذشته در مصاحبهای که آفتابیزد با شما داشت، گفته بودید که ارتباط معاونت با فراکسیون زنان مجلس نهم قطع شده است. اکنون با فراکسیون زنان مجلس دهم ارتباطتان به چه صورت است؟ما از همان ابتدا که ترکیب مجلس تغییر کرد و این تغییرات در مورد حضور زنان هم بهصورت کمی و هم بهصورت کیفی انجام شد، حتی قبل از برگزاری دور دوم انتخابات مجلس دهم نشست معارفهای برگزار کردیم با نمایندگان خانم مجلس دهم. پس از آن هم بعد از برگزاری انتخابات دور دوم نشستی را برگزار کردیم و به ارائه برنامههایمان پرداختیم. اخیرا پس از تعطیلات مجلس یک نشستی با اعضای هیئترئیسه فراکسیون زنان داشتیم که در آنجا هم مقرر شد ماهی یکبار نشستهای مستمر و چرخشی داشته باشیم و یک ماه فراکسیون میهمان ما باشد و یک ماه هم ما به فراکسیون زنان برویم. همان روالی که ما از اول با فراکسیون زنان مجلس نهم داشتیم، اما در ماههای پایانی مجلس گذشته متوقف شد. اخیرا هم اولین نشست را با اعضای فراکسیون زنان در مورد برنامه ششم توسعه و لوایح و طرحهای نیمهتمام در مجلس و لوایحی که در دست انجام است، برگزارکردیم. نشست بسیار خوبی بود و قرار شد در مورد برنامه ششم توسعه با توجه به فوریت موضوع اگر لازم باشد هر دو هفته یکبار هم جلسهای داشته باشیم تا حکم مورد نظر را به تصویب برسانیم. تا الان که رابطه خوبی برقرار شده و برای تعامل بیشتر امیدواری زیادی وجود دارد که بتوانیم به سمت اهداف مشترک با هم گام برداریم.
خانمهای مجلس جدید دغدغه زنان را دارند؟همه خانمهای فراکسیون که از این دغدغه برخوردار هستند. من برخی از آنها را از گذشته میشناسم و از دوستان قدیمیام هستند. همه با هم این مسیر را رفتهایم برای چهرههای جدیدی هم که عضو فراکسیون هستند به صورت خود به خودی این دغدغه ایجاد میشود. یک اتفاق خوبی هم که افتاده عضویت پراکنده این افراد در کمیسیونهای تخصصی مجلس است و اگر فراکسیون بتواند با یک مدیریت و برنامهریزی درست این نگرش را در میان این خانمها ایجاد کند که موضوعات زنان را در کمیسیونهای تخصصی جریانسازی کنند و با این نگاه در کمیسیونهای تخصصی حضور یابند، قطعا میتواند در تمامی موضوعات و طرحهایی که در مجلس مطرح میشود، موثر باشد.
یکی از انتقاداتی که به کابینه دولت آقای روحانی وارد میشود این است که برخلاف شخص رئیسجمهور که در برابر فشارها ایستادگی میکند، اعضای هیئت دولت در مقابل هجمهها خیلی زود عقبنشینی میکنند و کوتاه میآیند، این انتقاد را میپذیرید؟خود شما در مسئله ورود بانوان به ورزشگاهها چنین رویکردی داشتید.برداشت برخی رسانهها از یکی از اظهارنظرهای من، که من به صورت سرپایی به سوال یکی از خبرنگاران رسانهای اصولگرا پاسخ دادم این بود و از همان زمان پشت دستم را داغ کردم که دیگر اینگونه مصاحبه سر پایی نکنم. در حاشیه مراسم افطاری دکتر عارف خبرنگاری از من در این باره سوال پرسید و من هم با عجله و در حال خداحافظی جملهای بیان کردم که این نتیجهگیری از آن برآمد و اینگونه منعکس شد که دولت درباره ورود بانوان به ورزشگاهها به احترام مراجع سکوت میکند و به این شکل برداشت شد که دیگر پیگیری از جانب ما صورت نمیگیرد و موضوع مسکوت میماند.
من یک بحث کلی را مطرح کردم چون میدانستم این موضوع دغدغه دولت است و آن را پیگیری میکند. از مراجع تقلید هم تنها یک نفر در این باره موضعگیری کرده بودند نه همه آنها. من به نوعی میخواستم این نگاه دولت را که به مراجع عظام احترام قائل است و این بحث را دیگر رسانهای نمیکند، طرح کنم، ولی دیگر زمانی نبود که بگویم ما این موضوع را از دستور کارمان خارج نکردیم و آن برداشت اشتباه صورت گرفت.
مشکل جامعه این است که در آن نیتخوانی صورت میگیرد. در مورد دولت توسط منتقدان و مخالفان نیتخوانی میشود. بهخصوص در مورد خود من این مهم به کرات صورت میگیرد و از جملاتم مفهوم مخالف در میآورند. وقتی صحبتی میشود، میگویند منظورش از این حرف چنین بوده است دیدید پیشبینی ما درست از آب درآمد. ممکن است اصلا حرف من مفهوم مخالف نداشته باشد.
در خصوص ورود بانوان به ورزشگاهها خود وزارت ورزش هم بهگونهای برنامه را پیش میبرد که حساسیت برانگیز نباشد و به مرور اقدام به حساسیتزدایی کند. مثلا در مسابقه والیبال 300 خانم حضور یافتند چه اتفاقی افتاد؟ دفعه بعد ممکن است 600 نفر حضور یابند. کم کم این حساسیتزدایی را باید انجام داد تا مخالفتها و انتقاداتها و نگرانی قشر متدین جامعه به حداقل برسد. ساز و کار این مسئله همین است مگر اینکه مناسبسازی فضا صورت بگیرد و امکان تفکیک محیط و جایگاه وجود داشته باشد که خود وزارت ورزش باید اقدام به این کار کند.
بر این باور هستید که بدنه کابینه در برابر هر نوع فشار بهراحتی عقبنشینی میکند؟بله، جسته گریخته عقبنشینیهایی صورت میگیرد که منطقی به نظر نمیآید. اگر اعتقاد و باوری نسبت به موضوعی وجود دارد، باید پایش ایستاد. رئیسجمهور هم بارها این تذکر را دادهاند.
برخی رسانههای اصولگرا در هفتههای گذشته بحث استیضاح دکتر فانی را مطرح کردند و پیش از این هم بحث استیضاح دکتر ربیعی مطرح شده بود. به نظر شما ترمیم کابینه چقدر ضروری است؟ به هر حال تغییر کابینه، موافقان و مخالفان خود را به همراه دارد و حتی در بدنه دولت هم عدهای پس از تغییر چیدمان مجلس این ترمیم را مطالبهای از جانب مردم تلقی میکردند. نظر شما در این باره چیست؟
من نظر شخصیام را در این باره بیان میکنم هر چه در حال نزدیکشدن به پایان دوره اول هستیم اعتقادم به ترمیم کابینه کمرنگتر میشود، چراکه دولت زمان کافی برای ترمیم کابینه ندارد. چون چند ماه بیشتر تا پایان عمر این دولت باقی نمانده است و تا یک نفر دیگر را معرفی و آن فرد برنامهاش را ارائه کند و بتواند روی کار سوار شود، زمان میبرد، لذا من در مقطع کنونی ترمیم کابینه را به صلاح نمیدانم. البته نمیدانم تا چه اندازه استیضاح آقای فانی جدی است ولی طبق پیگیریهای من، این استیضاح منتفی شده است.
علیرغم تمام مشکلاتی که دولت تدبیر و امید با آن مواجه است و سنگاندازیهایی که در مقابل دولت میشود، گاهی اوقات خود اعضای کابینه هم برای مخالفان دولت بهانه ایجاد میکنند. مثال بارز آن هم جدال لفظی میان آقایان ترکان و نعمتزاده بر سر مناطق آزاد در یک برنامه تلویزیونی است.
با توجه به اینکه شما در بدنه کابینه دولت دکتر روحانی حضور دارید فکر میکنید منشا این اختلافات چیست و چرا برخی از ناهماهنگیها رسانهای میشود؟قطعا این اتفاق خوشایند کسی نیست و انتظار هم این است که این مشکلات به این شکل مطرح و رسانهای نشود. ولی خب گاهی پیش میآید.
خب آقای رئیسجمهور نمیخواهند در این باره تدبیری بیندیشند؟بخشی از جلسات دولت به ارائه اخبار اختصاص دارد. در آن جلسات این موارد مطرح میشود و نظرات مختلف ارائه میگردد .در آن بخش همه اعضای دولت به یکدیگر توصیههایی میکنند و راهکار ارائه میدهند. ولی نهایتا میبینیم که باز هم یک مورد پیش میآید و رسانههای منتقد هم بدشان نمیآید به بزرگنمایی این مباحث بپردازند و با تکرار آن، این مباحث را زنده نگه دارند. هیچکس راضی نیست به این شرایط.
بسیاری بر این باورند که دولت آقای روحانی مظلومترین دولت تاریخ ایران است. نظر شما در این باره چیست؟منظورتان از مظلوم بودن این است که دولت نمیتواند از حق خود دفاع کند؟
اینکه میگویند آقای دکتر روحانی تنهاترین دولت تاریخ هستند. در زمان تشکیل دولت اصلاحات منتقدان آن دولت تا بیایند و خود را سامان دهند و آماده حمله به دولت وقت شوند، یکسالی زمان برد. ولی در این دولت از همان زمانی که آقای دکتر روحانی کلید خود را بر در پاستور انداخت این حملات شروع شد. از این جهت دولت دکتر روحانی مظلوم خوانده میشود.بله! این درست است اما به این معنا نیست که دولت ابزار لازم را در اختیار ندارد برای مواجهه با این هجمهها، چراکه دولت به عنوان قوه مجریه میتواند و این اقتدار و اختیار را دارد که از حق و حقوق خود بهدرستی دفاع کند. این حقوق همان حق و حقوق مردم است. مردمی که به آن رای دادهاند و انتظار دارند که مطالباتشان برآورده شود.
آقای دکتر روحانی از این ابزار استفاده کردهاند؟
آنطور که باید و شاید هنوز استفاده نشده است.
در مورد حضور در برنامه متن حاشیه شبکه سوم و واکنشهای مربوط به آن چه نظری دارد؟طبق روال همهساله در هفته دولت حضور در برنامههای رادیو و تلویزیون و استفاده از این ظرفیت برای تبیین عملکرد در دستور کار اعضای هیئت دولت قرار میگیرد. من هم علیرغم اطلاع از چالشی بودن برنامه متن حاشیه شبکه سوم با این تصور که در هفته دولت فرصتی برای ارائه گزارش عملکرد و معرفی فعالیتها و برنامهها فراهم است، در این برنامه حضور یافتم که از همان ابتدا برنامه بر حاشیههایی که در این سه سال و نیم حوزه زنان و خانواده را درگیر خود کرده بود، تمرکز پیدا کرد و من هم تا جایی که زمان برنامه اجازه میداد تلاش کردم از این فرصت برای شفافسازی و پاسخ به شبهات و ابهامات و سوالاتی که پیرامون مواضع و دیدگاهها و عملکرد خود و معاونت مطرح است نهایت بهره را ببرم که این نحوه پاسخگویی و برخورد با مجری و تهیهکننده برنامه که در شبکههای اجتماعی از آن به محاکمه و بازجویی تعبیر کردند با استقبال فراوانی مواجه شد و مورد توجه قرار گرفت.