ایران و آمریکا؛ دیپلماسی در آینه تاریخ و آزمون آینده

ایران و آمریکا؛ دیپلماسی در آینه تاریخ و آزمون آینده

مینو خالقی - «صلح پایدار تنها زمانی ممکن است که طرفین به هزینه‌های تنش‌آفرینی بیشتر از منافع آن بیندیشند»، شاید بیش از هر زمان دیگری درباره رابطه ایران و آمریکا، خصوصا در شرایط فعلی، مصداق داشته باشد.
روندها و چشم‌‌‌انداز اقتصاد دیجیتال در ۲۰۲۵

روندها و چشم‌‌‌انداز اقتصاد دیجیتال در ۲۰۲۵

محمدمهدی محمدی - اقتصاد دیجیتال با تعریف سازوکارهای اقتصادی مبتنی بر داده و فناوری، به یکی از مهم‌ترین عناصر ساختار اقتصادی جهانی تبدیل شده است. این مفهوم نه تنها شامل تجارت الکترونیک می‌شود، بلکه به تمامی ابعاد استفاده از فناوری‌های دیجیتال در زندگی روزمره، از مبادلات مالی تا ارتباطات، پرداخته و تأثیر قابل توجهی بر رفتارهای اجتماعی، فرآیندهای مدیریتی و ساختارهای زیرساختی جوامع دارد. با پیشرفت‌های مداوم و ظهور فناوری‌های نوآورانه، به‌ویژه در حوزه‌های هوش مصنوعی، بیگ دیتا، اینترنت اشیاء و بلاک‌چین، تحولات عمیق‌تری در بازارهای جهانی و شکل‌گیری مدل‌های کسب‌وکار جدید مشاهده می‌شود.
چهارشنبه ۱۵ مرداد ۱۴۰۴ - 2025 August 06
کد خبر: ۶۸۳۹۷
تاریخ انتشار: ۱۸ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۰:۲۲

نفت؛ بزرگترین اسلحه در جنگ های امروزی

  تدبیر24: محدثه جوشقانی- نفت عامل اساسی فتوحات جنگی امروز می باشد،جای هیچ گونه شک و تردیدی وجود ندارد و نفت هنگام جنگ بزرگترین اسلحه ای است که هر ملت اگر فاقد آن باشد،جنگ نکرده مغلوب است.
به گزارش آژانس رویدادهای مهم نفت و انرژی " نفت ما " ، در جهان امروز نفت، نه تنها به عنوان یک عامل تعیین کننده اقتصادی و صنعتی،بلکه به عنوان یک عامل سیاسی و امنیتی نیز مطرح می باشد. در واقع نفت یک فاکتور اساسی در جهت رسیدن به هدفهای اقتصادی،صنعتی ،سیاسی و در جهت تامین امنیت ملی به حساب می آید.با توجه به اینکه مالک نفت بودن در جهان امروز به معنای تامین و کسب سرمایه نیز می باشد،ارزش و اهمیت نفت،هم به عنوان یک منبع انرژی و هم یک منبع تامین سرمایه مقام والا و بالایی پیدا می کند.
شکوفایی صنعت نفت مقارن با انقلاب صنعتی در اروپا و احتیاج مبرم صنایع به مواد انرژی زا می باشد و دلیل بارز استفاده روز افزون از نفت در صنعت و به ویژه به عنوان منبع انرژی و کیفیت و قدرت رقابتی است که در قیمت و به عبارت دیگردرهزینه تولید با سایر منابع انرژی دارد.اهمیت نفت گو اینکه در حال حاضر بیشتر در زمینه  تامین انرژی می باشد،اما در صنایع پتروشیمی که با سرعت شگرفی در سطح جهانی گسترش می یابد حائز اهمیت است.در جنگ بین الملل اول برای اولین بار هواپیماهای جنگی و زیر دریاییهای مخرب و رزم ناوهای سریع السیرو تانک ها و کامیون ها و وسایل نقلیه جنگی همه و همه با نفت و فرآورده های نفتی مجهز گشته و به میدان رزم آمدند و چنانچه ثابت گردید،این دسته که دسترسی بیشتری به نفت داشتند،زودتر از حریف پیروز شدند.بنابراین اگر بگوییم که نفت عامل اساسی فتوحات جنگی امروز می باشد،جای هیچ گونه شک و تردیدی وجود ندارد و نفت هنگام جنگ بزرگترین اسلحه ای است که هر ملت اگر فاقد آن باشد،جنگ نکرده مغلوب است. حتی در جنگهای 33 روزه لبنان، سوخت تانکهای اسرائیلی از برخی کشورهای اسلامی نفت خیز تامین می شد.
نفت عامل مهمی در شکل‌گیری دولت‌های نوظهور پس از سقوط امپراطوری عثمانی بود. با این وجود، منافع حاصل از کنترل سیاسی بر ذخایر نفت به‌صورت یکپارچه تسهیم نشد. در واقع، بهره‌برداری از منافع حاصل از نفت در ابتدا تنها مورد توجه بریتانیا قرار گرفت، در حالی‌که دیگر قدرت‌های جهانی چنین اهمیت بالایی برای آن قائل نبودند.
امروزه وقتی به نقشه جغرافیایی منطقه خاورمیانه نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که نفت تأثیر اندکی بر تعیین مرزها و ساختارهای دولتی درون حوزه‌های تحت قیمومت فرانسه (یعنی سوریه و لبنان) یا بخش مدیترانه‌ای تحت قیمومت بریتانیا (یعنی اردن و فلسطین) داشته است. اما از طرف دیگر، نفت تأثیر بنیادی‌ای بر شکل‌گیری مرزها و موجودیت مستقل دیگر دولت‌ها در خاورمیانه داشته است.
اقدام بریتانیا در راستای توقف توسعه‌طلبی عربستان سعودی به سمت شمال (یعنی عراق) و شرق (یعنی شیخ‌نشین‌های عربی)، به‌وضوح به‌منظور تقسیم‌بندی چندگانه‌ی منطقه، ایجاد دولتهای رقیب و جلوگیری از تمرکز قدرت و منابع در دستان یک دولت منفرد صورت گرفت. (در واقع همان استراتژی قدیمی تفرقه بینداز و حکومت کن در این مورد به کار گرفته شد.) این امر تنها با در نظر گرفتن منافع نفتی و نیاز به حفظ کنترل بر منابع نفت از طریق ایجاد تنوع و رقابت، قابل درک است. شاید بدون وجود نفت در منطقه، نقشه سیاسی کشورهای حوزه خلیج به طریق دیگری ترسیم می‌شد، اما اکنون اکثر مورخان در این مورد توافق دارند که در صورت نبود نفت، بقای کشورهای امارات متحده عربی، قطر، بحرین و حتی کویت، به‌عنوان موجودیت‌های سیاسی مستقل نامحتمل می‌بود.
حتی می‌توان گفت که بقای عربستان سعودی نیز وابسته به وجود نفت بوده است. دولت سوم عربستان سعودی که توسط شاهزاده عبدالعزیز پایه‌گذاری شد، احتمالاً نمی‌توانست تنها با پشتوانه درآمدهای حاصل از سفرهای زیارتی حجاج و دریافت مالیات از مردمِ به‌شدت فقیر عربستان، دوام یابد. در واقع، این نفت بود که انسجام دولت سعودی را امکان‌پذیر ساخت و منابع مالی کافی به‌منظور پیش‌بردن یک دولت بوروکراتیک مدرن و پر کردن خزانه خالی آن را فراهم آورد.

برچسب ها: تدبیر24 عربستان
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: