تدبیر24:دکترمحمدعلی الستی - داستان مرگ، قصه خاصی است و ماجرا اینجاست که تمام آدمها چه کسانی که به زندگی پس از مرگ معتقدند و چه کسانی که اعتقادات راسخی ندارند، بر این نکتهتوافق نظر دارند که زندگی فرد در این جهان به پایان رسیده است. مراسم ختم برای نزدیکان و بستگان متوفی به منزله آخرین چیزی است که از عزیزشان بهجامانده، بنابراین میخواهند آخرین اتفاقات مربوط به او را ثبت کنند، چون از نظرشان اتفاقی بیتکرار است. خیلیها میگویند مراسمی مانند عروسی هم قابلتکرار نیست و فقط یک شب است اما به عقیده کسانی که از مراسم ختم نزدیکانشان فیلم میگیرند و آن را ثبتوضبط میکنند، مجلسی مانند عروسی را میتوان دوباره گرفت و باز هم تکرارش کرد اما فوت فرد و لحظات جدایی از او قابل تکرار نیست. بخشی از این رفتار متوجه حالت روحی نزدیکان و علاقه آنها به شخص متوفی میشود. آنها حس میکنند اگر در زندگی برای فرد کم گذاشتهاند و آنطور که باید نتوانستهاند قدردان او باشند، با این چنین رفتارهایی میتوانند بخشی از دین خود به شخص را ادا و او را تکریم کنند. حالا هرچی این مراسم مفصلتر باشد، فرد حس میکند بیشتر برای عزیز ازدسترفتهاش احترام گذاشته و او را تکریم کرده است. اما مورد دیگری که در اینجا مورد بحث است و ریشه این رفتارها محسوب میشود، بحث چشموهمچشمی است. سالیان دراز مراسم ختم بسیار خستهکننده برگزار میشده اما امروز این مراسم بهصورت متنوعتری برگزار میشود، نمونه آن هم فیلمبرداری از مراسم و پخش کلیپ در مجالس ختم است که به نوعی مراسم را جذابتر میکند و این جذابتر برگزارکردن مراسم مربوط به همان بحث چشموهمچشمی میشود که انگیزه مضاعفی برای بازماندگان است که دست به این کارها بزنند. غم و اندوه وقتی تکرار بشود تبدیل بهخاطره میشود، بنابراین دیدن این فیلم خیلی برای بازماندگان سخت نیست اما اینکه ما میخواهیم برای خودمان خاطره غمگین ثبت کنیم، به نظام اجتماعی بازمیگردد. ما در نظم اجتماعیمان پدیدههایی داریم که بنابر آن آدمها به علت خلأهای موجود ارتباطی موفق نمیشوند نسبت به بستگان و عزیزانشان انجام وظیفه کنند و در حقیقت این نوع مراسم گرفتن نمودی از تسلیبخشی به خود است، بنابراین در جامعه کنونی برگزاری چنین مراسمی میتواند با دو انگیزه و هدف صورت گیرد، یکی پرکردن خلأهای روحی بازماندگان و دیگری چشموهمچشمی با دیگران.