تدبیر24: اشرف بروجردي-عدالت به معناي قرارگرفتن هر چيز در جاي خود است. بنابراين اگر بخواهيم واژه عدالت جنسيتي را تبيين كنيم بايد بگوييم شايستهسالاري نزديكترين كلمه به بحث عدالت جنسيتي است.اينكه زن و مردم به دليل شايستگيها و تواناييهايشان بتوانند در جايگاه خاص خودشان قرار بگيرند باعث ميشود كه جامعه از وجود، خلاقيتها و باورهاي آنها استفاده بهينه كند. امروز بحث عدالت جنسيتي از مباحثي است كه براي بهره مندي زنان و مردان از امكانات در عرصههاي كاري، لاجرم وارد ادبيات گفتوگو در ارتباط با جنسيت شده است. عملياتي نشدن اين نوع از عدالت باعث شده كه احساس اجحافي نسبت به ايجاد ظرفيت مناسب براي بهرهمندي زنان از عرصههاي مديريتي ايجاد شود، ضمن اينكه اگر خواسته شود كه عدالت جنسيتي درون خانواده تعريف شود، قاعدتا در آنجا هم همين بحث مطرح است كه زن و مرد در جايگاه خودشان قرار ندارند و هر يك نسبت به وضعيتي كه در آن قرار ميگيرند، به آنها ظلم ميشود يا حقي از آنها ضايع ميشود؛ همين مساله باعث ميشود كه ميزان اعتماد به نفس زنان در عرصههاي مختلف اجتماعي كاهش پيدا كند. اگر ما بخواهيم عدالت جنسيتي را به خوبي تبيين و اجرا كنيم، قاعدتا بايد براي عموم استفاده داشته باشد و احساس كنند از توانايي و قابليتهاي خود بهره مناسب را بردند و در نتيجه امكان حضور آنان در اجتماع براي بروز خلاقيتها وجود خواهد داشت. هر چه بهره مندي از توان زنان كاهش پيدا كند، عرصه براي فعاليت آنها محدود خواهد شد و همين مساله باعث ميشود كه زنان قابليتهايشان به فراموشي سپرده شود، يعني ميدان مبارزه براي آنها كاهش پيدا كند. چنانچه زنان مورد حمايت قرار بگيرند باورها و بروز توانايي آنها روز به روز بيشتر خواهد شد و احساس خواهند كرد كه ديده ميشوند و ميتوانند بدون محدوديت خلاقيتهاي خود را بروز دهند. به عنوان مثال در چند وقت گذشته شاهد حضور زنان در عرصههاي بينالمللي و موفقيت آنها بوديم و مشاهده كرديم كه در مسابقات المپيك و پارالمپيك چندين مدال طلا توسط زنان به دست آمد و در واقع زنان توانستند رتبه ايران در مجامع بينالمللي ورزش را افزايش دهند. اما من فكر ميكنم آنچه تا به امروز مانع تحقق عدالت جنسيتي در كشور شده، سلايق افراد بوده است.ممكن است در بندهايي از برخي از قوانين مانند قوانين محدود كردن ورود زنها به بعضي از رشتههاي دانشگاهي يا محدود كردن آنها براي ورود به عرصه قضاوت محدودیتهایی وجود داشته باشد اما به جز آن هر جا زنان حضور پيدا نميكنند به دليل نگاه و سليقه مديران ارشدي است كه در آن دستگاه قرار دارند و مانع حضور زنان ميشوند. بنابراين ما درباره حضور زنان در عرصههاي اجتماع خيلي مشكل قانون نداريم. عمدتا مشكل سليقه افراد و اشخاص را داريم. به عدهاي كه ميگويند زنان خود بايد از حقوق خود دفاع كنند و در اين راستا قدمهايي بردارند، بايد گفت: تا به امروز كه زنان توانستند در بخشها و عرصههاي مختلف جامعه حضور پيدا كنند به دليل تلاشهاي خود زنان بوده و كسي براي آنها فرش قرمز پهن نكرده است كه آنها وارد اين مجموعه شوند. علاوه بر اين مشاهده ميكنيم زن ايراني بسيار سريع متوجه شد اگر به عدالت جنسيتي بپردازد خود به خود مساله فمنيسم رنگ خواهد باخت.
* عضو شوراي فرهنگي و اجتماعي زنان و خانواده