تدبیر24: ستایش هنوز سهسالش هم نشده، اما با دستانی کوچک، بدنی لاغر و نحیف و چشمانی که در آن خبری از برق شیطنت کودکی نیست، روی تخت بیمارستان نشسته است. در جایجای بدنش آثار زخم و کبودی دیده میشود. پاهای کوچکش را گچ گرفتهاند و دستانش هم زیر سوزنهای سرم پر از زخم و کبودی شده است. از چشمانش سیل اشک جاری میشود. اشکی که نشان از دردی تلخ و بیپایان دارد.
به گزارش شهروند، ستایش تنها ٢سال و ١٠ ماه دارد که باید درد و رنج را با تمام وجودش احساس کند و هم روحش درد بکشد و هم جسمش؛ هرکس او را ببیند با یک نگاه متوجه میشود که این کودک معصوم را شکنجه کردهاند. تکتک زخمهایش برای او یادآور رنجی بزرگ و خاطرهای وحشتناک است. با دیدن این زخمها دوباره وحشت در چشمانش موج میزند. زبانی برای دفاع ندارد و هنوز آنقدر بزرگ نشده که دلیل این همه رنج را بفهمد. سن و سالش هنوز برای درک این همه رنج و عذاب خیلی کم است. روی تخت بیمارستان است و وقتی برای ملاقاتش میآیند، با دیدن آن همه اسباببازی هیجانزده میشود و دیگر خبری از آن وحشت درون نگاهش نیست. کودکی که تنها با یک اسباببازی رنگارنگ شادیاش چند برابر میشود و آرزویش داشتن یک عروسک زیباست، حالا باید روزبهروز با زخمهایی که بدن و درون روحش را میسوزاند، دست و پنجه نرم کند. چیزی که باورش سخت است، این است که ستایش را مادر و ناپدریاش شکنجه دادهاند. مادری که از جنس تمام مادران دنیا نیست.
تنها اسمش مادر است، اما درونش آنقدر سیاه شده که دیدن عذاب دختر کوچک و معصومش او را دگرگون نمیکند و حالش بد نمیشود. ستایش کمتر از سهسال دارد که توسط ناپدری و مادر معتاد خود شکنجه شده و داغهای سیگار بر بدنش حکایت از دردی عظیم دارد و اتفاقی تلخ را در ذهن همه تداعی میکند. پدر و مادر این کودک که معتاد هستند وی را با آتش سیگار سوزاندهاند. مُهر بیمهری این مادر و ناپدری در سرتاسر بدن ستایش حک شده است. این کودک بدنی رنجور دارد که از عوارض سوءتغذیه است و پایش هم قبلا شکسته است. او توسط اورژانس اجتماعی به بیمارستان علیابنابیطالب رفسنجان منتقل شده و امروز همه دست به دست هم دادند تا به او کمک و مداوایش کنند و آیندهای شیرین برایش رقم بزنند. فرماندار رفسنجان هم پس از شنیدن این ماجرای دردناک خود را به بیمارستان رساند تا از اوضاع و احوال این کودک معصوم باخبر شود. ملاقاتکنندگان این دختربچه برایش کلی اسباببازی و هدیه آوردند و برای لحظاتی ستایش کوچولو هیجانزده شد و آنقدر معصومانه با این هدیهها بازی کرد که اشک در چشمان همه حلقه زد. فرماندار رفسنجان در این دیدار از برخورد دستگاه قضائی با والدین این کودک و گرفتن حکم جلب آنها خبر داد و گفت: «مادر این کودک دستگیر شده است.»
مردم باید کمک کنند تا استعمال مواد روانگردان به صفر برسد
گاهی خبرهایی به گوش میرسد که کودکی توسط ناپدری، نامادری یا پدر و مادرش مورد بیمهری قرار میگیرد. حالا نیز مثل خیلی از پروندههای تلخ دیگر کودکی مورد آزار و اذیت قرار گرفته و زخمهای بدنش حکایت از دردی دارد که این درد را همه افراد جامعه احساس میکنند.
حمید ملانوری در حاشیه ملاقات با این کودک در اینباره گفت: «در حوزه شیوع استعمال مواد مخدر بهویژه درحوزه مواد مخدر صنعتی و روانگردانها افرادی که به این موضوع گرایش پیدا میکنند دچار اختلالات روانی میشوند و بهدلیل توهمزایی این مواد، بحث کودکآزاری و همسرآزاری را در جامعه شاهد هستیم. در موضوع کودکآزاری وضع بحرانیتر و چالشیتر است، چراکه کسانی که مواد مخدر و روانگردان مصرف میکنند، تعادل روانی لازم را ندارند و ناخواسته کودکآزاری میکنند. موارد فجیعی پیدا شده است که تبعات آن در کل جامعه به لحاظ روانی اثرگذار بوده و کودکانی که مورد آزار قرار میگیرند، دچار مشکلات روانی میشوند و در آینده مشکلاتی هم برای مردم و نظام ایجاد میکنند.»
وی با اشاره به این ماجرای دردناک ادامه داد: «پیگیری لازم با همکاری بهزیستی، شورای تأمین، دستگاه قضائی و دادستان برای برخوردهای قاطع و جدی با عوامل این کار انجام و حکم جلب والدین صادر و مادر این کودک درحال حاضر دستگیر شده است.»
ملانوری در ادامه صحبتهایش گفت: «جلسهای با موضوع کودکآزاری برگزار میکنیم و در موضوع مواد مخدر نیاز داریم، فرهنگ جامعه رشد کند تا مردم آگاه شوند و گرایش به این مواد کمتر شود، چراکه تبعات سنگینی دارد. باید برنامهریزی شود، وقتی مواردی پیش میآید با هماهنگی دستگاههای مرتبط برخورد قاطعی انجام شود که بازخورد لازم را داشته باشد. مردم در این قضایا باید خیلی کمک کنند تا استعمال مواد روانگردان به صفر برسد. همچنین این موارد باید اطلاعرسانی شود و مردم اگر در جوار منزل خود موردی مشاهده میکنند که والدینی معتاد هستند بهویژه در بحث مواد مخدر صنعتی حتما به دستگاههای متولی گزارش دهند تا هرچه زودتر برخورد شود و ادامه پیدا نکند. در رابطه با این مورد کودکآزاری، بهزیستی مدیریت میکند و با دستور قضائی کودک را از خانواده گرفته بعد از مداوا زیر پوشش خود قرار میدهد.»
قربانیان بیدفاع
ستایش تنها قربانی بیدفاع آزار و اذیت پدر و مادرش نیست. او تنها یکی از قربانیان کوچک خشم و اعتیاد است که بیصدا شکنجه شده اما زبان دفاع ندارد. درست هفتم مردادماه امسال بود که طاهای سهساله را به بیمارستان انتقال دادند. جراحت و کبودی زیادی در سر و صورت و پاهایش خودنمایی میکرد. این کودک که از شدت درد به خود میپیچید، توسط کادر درمانی بیمارستان بستری شد و تحت درمان قرار گرفت اما هیچکس نمیدانست که این پسربچه چرا به چنین روزی افتاده است تا اینکه مشخص شد مادر این کودک سهساله با پسری ٢٠ ساله ارتباط پنهانی دارد.
با پی بردن پلیس به این موضوع، مادر ٣١ ساله طاها بازداشت شد و او راز این کودکآزاری تلخ را فاش کرد و گفت: «همسرم به اتهام مواد مخدر در زندان به سر میبرد. برای همین من و طاها همیشه تنها بودیم تا اینکه چند وقت پیش با پسری ٢٠ساله به نام سعید آشنا شدم. سعید قصد داشت با من ازدواج کند. برای همین مرتب به خانه من رفتوآمد میکرد تا اینکه روز حادثه درحالیکه پسرم با سعید در خانه بودند، من برای انجام کاری از خانه بیرون رفتم. چند ساعت بعد برگشتم و با صحنه هولناکی روبهرو شدم. سعید، طاها را به داخل حمام برده و او را شکنجه کرده بود. خیلی ترسیدم و بلافاصله پسرم را نجات دادم. سعید هم از خانهام فرار کرد و رفت.»
کودکآزاری و سهلانگاری قضائی
با بررسی سیر تحول قانونگذاری در عرصه برخورد با مقوله کودکآزاری در سالهای اخیر هر زمان حادثه دردناکی اتفاق افتاده به فکر بازنگری یا تشدید قانون در این حوزه هستیم. مشکلات در این حوزه ریشه در سهلانگاری قانونی، قضائی و دولتی در عرصه حمایت از کودکان دارد، اینها را احمدی نیاز، وکیل دادگستری درباره مشکلات حقوقی مقوله کودکآزاری به «شهروند» میگوید. او معتقد است مادامی که برخورد با کودکآزاری به خواست عمومی تبدیل نشود همچنان این بزه زشت و آزاردهنده در کشور ما رخ میدهد که بسیاری از موارد آن از چشم رسانهها دور میماند.
بررسی علل کودکآزاری نیاز به واکاوی علمی دارد
این وکیل دادگستری بخشی از ناهنجاریهای اجتماعی چون گرانی، سختی معیشت و بیکاری را در بروز کودکآزاری موثر میداند: «متاسفانه دیواری کوتاهتر از بچهها نیست و همین مسأله باعث میشود تا بسیاری از فشارهای اجتماعی به آزار و اذیت بچهها ختم شود. طی ٨ ماه گذشته ٤ مورد جنایت همراه با تجاوز و آزار و اذیت برای ٤ دختربچه اتفاق افتاده است. به جز پرونده ستایش قریشی، سه مورد دیگر توسط مردان متاهل و زن و بچهدار اتفاق افتاده است. همه آنها هم به مجازات رسیدند، ولی سوال اینجاست که با اعدام این افراد، خشونت علیه کودکان در کشور ما پایان میگیرد یا کاهش پیدا میکند؟» او ادامه میدهد: «تا وقتی ما به سمت ریشهیابی و تحلیل این جرایم حرکت نکنیم، کودکآزاری ادامه دارد. آیا ناپدری و مادر این بچه در رفسنجان از سوی روانشناس و جرمشناس مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرند؟ اینها بیمار هستند و شناخت بیماری آنها نیاز به واکاویهای علمی دارد. اما در نظام حقوقی و قضائی ما کمتر به این مسائل توجه میشود.»
دوسال حبس، سنگینترین حکم برای والدین
احمدی نیاز در مورد مجازاتهای احتمالی والدین این کودک هم میگوید: «دوسال حبس سنگینترین حکمی است که قاضی میتواند برای این دو نفر صادر کند، ولی معضل کودکآزاری با این مجازاتها حل نمیشود.» به گفته او یکی از مشکلات قانونی، مشخص نبودن مرز بین تنبیه بدنی و کودکآزاری است: «در ٢ قانون آیین دادرسی سال ٩٤ و مجازات اسلامی سال ٩٢ تحولی در حوزه برخورد و مجازات کودکآزاری اتفاق افتاد. در این قوانین حتی به انجمنهای مردمنهاد حامی حقوق کودکان هم اجازه داده شد تا علیه کودکآزار شکایت کنند ولی این قوانین هم نتوانست مانع کودکآزاری شود. براساس قانون، کودکآزاری جرم انگاری شده است ولی همین قانونی در برخی موارد تنبیه بدنی کودک از سوی والدین را مجاز دانسته است. یکی از مشکلات قوانین ما مشخص نبودن مرز بین تنبیه و کودکآزاری است.»