دیوانعالی کشور حکم قصاص جوانی که متهم است با همدستی پدرش پسر مورد علاقه خواهرش را به قتل رسانده است، نقض کرد.
تدبیر24: دیوانعالی کشور حکم قصاص جوانی که متهم است با همدستی پدرش پسر مورد علاقه خواهرش را به قتل رسانده است، نقض کرد.
به گزارش شرق، سال ٩١ بود که خانواده جوانی به نام رامین به مأموران خبر دادند پسرشان گم شده است. آنها گفتند پسرشان با دختری به نام نازنین ارتباط دارد و فکر میکنند نازنین از سرنوشت رامین خبر داشته باشد، اما دختر جوان وقتی مورد پرسش قرار گرفت، ادعا کرد چیزی دراینباره نمیداند تا اینکه چند روز بعد مأموران جسد سوخته جوانی را در اطراف تهران پیدا کردند. وقتی این جسد به خانواده رامین نشان داده شد، آنها تأیید کردند جسد متعلق به فرزندشان است و همچنان اصرار کردند نازنین و خانوادهاش از این قتل خبر دارند و چهبسا که خودشان مرتکب قتل شده باشند.
بهاینترتیب از پدر و برادر نازنین تحقیق شد و آنها اعتراف کردند رامین را به قتل رساندهاند. آنها گفتند: رامین را هردو کشتیم چون فکر کردیم او رابطه نامشروع با نازنین برقرار کرده و او را به نابودی کشانده است. با توجه به اعتراف به قتل از سوی این پدر و پسر و سایر مدارک موجود در پرونده، کیفرخواست علیه متهمان صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ٧١ وقت دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. متهمان پای میز محاکمه رفتند. بعد از اینکه نماینده دادستان کیفرخواست علیه آنها را خواند، اولیایدم رامین در جایگاه حاضر شده و خواستار صدور حکم قصاص شدند و گفتند نمیخواهند ببخشند. وقتی نوبت به متهمان رسید ابتدا برادر نازنین در جایگاه حاضر شد.
او گفت: من مرتکب قتل شدم و پدرم هیچ نقشی نداشت. درگیری اصلی من با خواهرم بود. مدتی بود او به شیشه معتاد شده بود و مواد میکشید به خاطر این موضوع هم با شوهرش اختلافات شدیدی پیدا کرده بود و من و پدرم سعی میکردیم او را از این وضعیت بیرون بکشیم. تا اینکه متوجه شدیم جوانی به نام رامین در زندگی اوست. این موضوع ما را خیلی ناراحت کرد. البته مسائل دیگری هم مطرح است که در پرونده بازتاب داده شده و من نمیخواهم حالا آن را بگویم. وقتی از وجود رامین مطلع شدیم خواهرم را در خانهاش زندانی کردیم تا ترک کند و هر روز هم به او سر میزدیم تا اینکه روز حادثه به تلفن خواهرم زنگ زدم او جواب نداد، به خانهای که او را برده بودیم، رفتم در را باز نکرد و من از روی در به داخل پریدم و دیدم رامین در خانه خواهرم است. این موضوع من را خیلی ناراحت کرد.
او مهدورالدم بود و بیاجازه وارد خانه ما شده بود ضمن اینکه با خواهرم رابطه نامشروع برقرار کرده بود. بلافاصله دستوپای او را بستم و پشت صندوقعقب ماشین گذاشتم و در میان راه او را به قتل رساندم و جسدش را در اطراف تهران آتش زدم. متهم گفت: پدرم در این قتل نقشی نداشت و در جریان نبود. او برای کمک به من اعتراف کرد که در قتل نقش داشته است. خواهرم به خاطر رامین سهبار از خانه فرار کرده بود و من خودم تصمیم گرفتم او را بکشم. در این هنگام قضات از همسر متهم خواستند درباره آنچه اتفاق افتاده است و میداند، توضیح دهد او گفت: شوهرم به من گفته بود رامین را به قتل رسانده است. من این موضوع را میدانستم. او درباره نقش پدرش هیچچیز به من نگفت و فقط گفت به تنهایی اینکار را کرده است.
وقتی نوبت به متهم ردیف دوم رسید، او گفت: من اتهام را قبول ندارم اینکار را نکردم و دروغ گفتم که من هم در قتل نقش داشتم با این کارم میخواستم به پسرم کمک کنم. من بعد از قتل و به آتشکشیدهشدن جسد موضوع را فهمیدم. با پایان جلسه رسیدگی، هیأت قضات وارد شور شدند و متهم ردیفاول را به قصاص و متهم ردیف دوم را به ١٥ سال حبس محکوم کردند.
این حکم مورد اعتراض متهمان و وکلای آنها قرار گرفت. دیوانعالی کشور بعد از بررسی پرونده رأی قصاص را نقض و عنوان کرد با توجه به اینکه متهمان با اعتقاد به مهدورالدمبودن دست به قتل زدهاند، رأی قصاص درست نیست. بهاینترتیب پدر و پسر یکبار دیگر در شعبه همعرض محاکمه میشوند.