تدبیر24: مهرنوش جعفری-مدیرکل پیشین مطبوعات داخلی وزارت ارشاد-وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به دلیل اهمیت ویژهای که دارد، این روزها در آستانه برگزاری جلسه رأی اعتماد وزیر پیشنهادی، مورد توجه محافل و رسانههاست. درباره آنچه میتوان برای بهبود عملکرد این وزارتخانه در دستور کار قرار داد، موارد زیر پیشنهاد میشود. در دوران وزیر قبلی؛ یعنی سه سال از دوران دولت یازدهم، وضعیتی شبیه وضعیت دولت در وزارت ارشاد حاکم بود؛ یعنی همانطور که در دولت یازدهم، بار پاسخگویی به شبهات و انتقادات بر دوش رئيسجمهور است و بیشتر وزرا منفعل عمل میکنند، در وزارت ارشاد نیز شخص وزیر، بیشترین نقش را در دفاع از برنامه و هجمه مخالفان برعهده داشت و کمتر اثری از معاونان و مدیران این مجموعه دیده میشد. انتظار این است که براساس قاعده «مسئولیت جمعی»، همه کارکنان یک مجموعه بهویژه مدیران ارشد، فعال عمل کنند، اما بخشهای فرهنگی، هنری و حتی مطبوعات در لاک عجیبی فرو رفته بودند. در دوران اصلاحات، همه مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به شکل فعال در عرصههای اطلاعرسانی و دفاع از عملکردها حضور داشتند، مینوشتند، گفتوگو میکردند و مقابل وارونهنماییها موضع میگرفتند. در هر مجموعهای باید میان اختیار و مسئولیت رابطه مشخصی وجود داشته باشد و مدیران ارشد، با پاسخگویی بهموقع، خط دفاعی در مقابل انتقادات درست یا نادرست و تخریبها تشکیل دهند. به نظر میرسد در دوره جدید این صدا باید بلندتر باشد و در عین بهرهگیری از منطق، استحکام را نشان دهد. دولت نیز میتواند گزارش عملکرد نهادها و اشخاصی که ٨٥ درصد بودجه بخش فرهنگی را در اختیار دارند منتشر کند تا مشخص شود سازمان برنامه و بودجه بر اساس کدام مبانی، بودجه در اختیار این بخشها قرار میدهد. دولت میتواند از این بخشها استراتژی و راهبرد بخواهد و آن را در معرض افکار عمومی قرار دهد تا همه مطالبات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صورت نگیرد. مسئله بعدی، سهل و آسانبودن اظهارنظر در حوزه فرهنگ است. فقدان متر و معیاری برای مشخصشدن صلاحیت افراد در بیان نقد در حوزه فرهنگ، آسیبی است که به نظر میرسد باید ازسوي کارشناسان حرفهای که در مجموعه وزارتخانه از گذشته مشغول فعالیت هستند، مورد نقد جدی قرار بگیرد. افراد معمولا به خود اجازه نمیدهند درباره یک فعالیت پیچیده مهندسی اظهارنظر کنند، اما در حوزه فرهنگ، از فیلم گرفته تا موسیقی و کتاب و... همه خود را صاحبنظر دانسته و گاه برای خود حق دخالت هم قائل هستند. دراینمیان، موضوع دیگری که نباید از آن غفلت کرد، واقعیبودن وعدههای دادهشده ازسوي وزیر پیشنهادی است. درعینحال آنجایی که به هر دلیلي امکان پیشبرد برنامههای دولت وجود ندارد، مناسب است که توضیح کافی از سوی مقامات این وزارتخانه به افکار عمومی ارائه شود. درعینحال در حوزههایی که به شکل طبیعی، ورود به آن از وظایف وزارتخانه محسوب میشود نیز میتوان گزارشهای روشن و شفاف ارائه داد تا از همان ابتدا، مسیر جدید روشن شود. در روزهای اخیر در رسانهها و محافل سیاسی، درباره سوابق وزیر پیشنهادی و همچنین نگاه او به حوزه فرهنگ و تجربیات گذشته برای پیشبرد برنامههای اعلامی، مباحث مختلفی مطرح شده است.
موفقیت وزارت فرهنگ در ماههای پیشرو، مشروط بر آن است که عقبه فکری محکمی ازسوي نخبگان، شخصیتهای مهم فرهنگی و آنانی که گوشهنشین شدهاند ایجاد و در همه حوزهها از فکر و ایده آنان بهره گرفته شود و افرادی که وزنه فکری هستند؛ از روشنفکران و نواندیشان دینی گرفته تا هنرمندان نامی، سینماگران، اهالی قلم و اندیشه و دیدگاه، همه به همکاری دعوت شوند. در این صورت حتما مقاومتها کمتر خواهد شد و درعینحال این گروههای مرجع از نزدیک در جریان تنگناها قرار خواهند گرفت که اگر مانعی وجود دارد از کجاست و راههای رفع آن کدام است؟ بههرحال ممکن است هر یک از ما، دهها گزینه پیشنهادی برای سمتهای اجرائی در ذهن داشته باشیم، اما دولت با وجود محدودیتهایی که همه از آن باخبر هستیم، حتما با درنظرداشتن مجموعه شرایط به گزینه پیشنهادی برای وزارتخانه مهم و اثرگذار فرهنگ و ارشاد اسلامی رسیده است و ما به انتخاب رئيسجمهور، اعتماد خواهیم کرد.