در ابتداي انقلاب هر چند تعداد روزنامهها كم بود، اما همان تعداد كم داراي مخاطبان خاصي بود كه البته همان مخاطبان خاص نيز اين روزها ديگر تمايلي به مطالعه برخي از روزنامهها با تيترها و عناوين خاص ندارند.
تدبیر24: غلامعباس توسلی- برخي از رسانهها كه روزي از رسانههاي پر طرفدار بودند، اين روزها براساس شنيدهها ديگر مورد اقبال آحاد جامعه نيستند. در ابتداي انقلاب هر چند تعداد روزنامهها كم بود، اما همان تعداد كم داراي مخاطبان خاصي بود كه البته همان مخاطبان خاص نيز اين روزها ديگر تمايلي به مطالعه برخي از روزنامهها با تيترها و عناوين خاص ندارند. منظور نگارنده اين نيست که سرانه مطالعه كاهش يافته يا مردم به تحركات سياسيون يا منافع ملي اهميت نميدهند، بلكه شاهد هستيم كه برتعداد خوانندگان روزنامهها نیز افزوده شده است. واقعيت اين است كه مردم به دنبال حق هستند و سخن حق در هر رسانهاي منتشر شود، آن رسانه پر مخاطب خواهد بود. براي برداشت درست از اين مطلب خوب است به تيترهاي افشاگرانه روزنامههاي هوادار دولت درباره فسادهاي مالي و اختلاسهاي ميلياردي در دولت قبل و بازخورد آن در جامعه در مقايسه با تيترهاي افشاگرانه برخي از رسانههای خاص نگاهي بيندازيم. هر روزنامهاي كه در مسير منافع ملي گام بردارد و در همين راستا اطلاعاتي از افرادي را كه اموال عمومي و منافع ملي غارت كردهاند، با سند و مدرك افشا كند، مورد تكريم مردم قرار ميگيرد. اما روزنامههايي كه با رانت اطلاعاتي حتي موثق درباره فيشهاي حقوقي نجومي دست به افشاگري زدند، چون نيت سیاسی و جناحی داشتند، با وجود افشاگري بيسابقه و اعلام ارقام نجومي بالا نه تنها به تعداد مخاطبان خود نيفزودند، بلكه از تعداد مخاطبان آنها كاسته شده است و اگر توزيع اين روزنامهها در برخي از نهادها نبود، بدون شك تا امروز از فرط بيمخاطبي خود به خود بسته شده بودند. واقعيت اين است كه هر رسانهاي با هرنگرش سياسي در ابتداييترين اقدام بايد به اخلاق رسانهاي پايبند باشد. رسانهها بايد در راستاي منافع ملي اقدام كنند و ازهرگونه اقدامي خلاف منافع ملي بپرهيزند. از سوي ديگر اصل پاسخگويي دولتها در زمان حضور در قدرت به اصحاب رسانهها به عنوان نمايندگان افكار مردم بايد به فرهنگ عمومي تبديل شود. البته نه اينكه دولتها تنها در زمان حضور در قدرت بايد پاسخگو باشند، بلكه اين پاسخگويي بايد بعد از تحويل قدرت نيز ادامه پيدا كند. اگر دولتها درباره عملكرد خود شفاف باشند و نهادهاي نظارتي هم به وظايف خود به درستي عمل كنند، بدون شك فسادی مخفي نميماند كه رسانههاي خاص با علم كردن آن قصد تخريب دولت را داشته باشند.يك تيم اطلاعرساني قوي در هر دولت اگر به صورت شفاف درباره عملكرد آن شفافسازي كند، در اين صورت، آن دولت در تلههايي كه رسانههاي مخالف برايش طرحريزي كردهاند، نميافتد. دولت فعلي به خوبي ميتواند از دام اين رسانهها در جهت تنوير افكار عمومي اقدام كند. همانطور كه مشاهده شد، در مساله فيشهاي حقوقي دولت با تعيين سقف حقوق زير ده ميليون تومان به نوعي توازن خاصي بين حداقل و حداكثر حقوق به وجود آورد، اما سوال اينجاست كه آيا ساير دستگاهها به سوي شفافسازي در اين زمينه حركت كردهاند؟ به نظر ميرسد رسالت رسانهها در اين مورد اين است كه با فشار به دولت بدنه آن را به سوي طرحريزي و اجراي يك سيستم شفاف مالي سوق دهند. اگر سيستم شفاف اطلاعاتي به وجودآيد، همه ميتوانند به صورت شفاف در جريان امور مالي قرار بگيرند و از اين منظر ديگر شاهد توليد فساد نخواهيم بود و روزبهروز از ميزان فساد موجود نيز كاسته ميشود.
* جامعه شناس و استاد دانشگاه