ایران و آمریکا؛ دیپلماسی در آینه تاریخ و آزمون آینده

ایران و آمریکا؛ دیپلماسی در آینه تاریخ و آزمون آینده

مینو خالقی - «صلح پایدار تنها زمانی ممکن است که طرفین به هزینه‌های تنش‌آفرینی بیشتر از منافع آن بیندیشند»، شاید بیش از هر زمان دیگری درباره رابطه ایران و آمریکا، خصوصا در شرایط فعلی، مصداق داشته باشد.
روندها و چشم‌‌‌انداز اقتصاد دیجیتال در ۲۰۲۵

روندها و چشم‌‌‌انداز اقتصاد دیجیتال در ۲۰۲۵

محمدمهدی محمدی - اقتصاد دیجیتال با تعریف سازوکارهای اقتصادی مبتنی بر داده و فناوری، به یکی از مهم‌ترین عناصر ساختار اقتصادی جهانی تبدیل شده است. این مفهوم نه تنها شامل تجارت الکترونیک می‌شود، بلکه به تمامی ابعاد استفاده از فناوری‌های دیجیتال در زندگی روزمره، از مبادلات مالی تا ارتباطات، پرداخته و تأثیر قابل توجهی بر رفتارهای اجتماعی، فرآیندهای مدیریتی و ساختارهای زیرساختی جوامع دارد. با پیشرفت‌های مداوم و ظهور فناوری‌های نوآورانه، به‌ویژه در حوزه‌های هوش مصنوعی، بیگ دیتا، اینترنت اشیاء و بلاک‌چین، تحولات عمیق‌تری در بازارهای جهانی و شکل‌گیری مدل‌های کسب‌وکار جدید مشاهده می‌شود.
دوشنبه ۳۰ تير ۱۴۰۴ - 2025 July 21
کد خبر: ۷۰۷۴۵
تاریخ انتشار: ۱۷ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۶:۰۵

نوشته ای برای حسن جوهرچی

تدبیر24» رامین پرچمی که در فیلم «ضیافت» با حسن جوهرچی همبازی بود، نوشته ای را برای حسن جوهرچی در اینستاگرامش منتشر کرد.

رامین پرچمی نوشت:

قربون اون پاهاى تو و خرمشهر...! امکان ندارد یا در اصل تا حالا نداشته است که فیلم ضیافت را تماشاکنم وآن لحظه جادویی و غیر منتظره ورود رضا به کافه ماطاووس و پیوستنش به جمع رفقاى قدیمى آن هم در حالى که روى ویلچر نشسته است را ببینم و اشک از چشمانم سرازیر نشود ، بى کمترین اغراق و بدون حتى یک بار استثناء !
حسن جوهرچى در این صحنه نقش یکى از دوست داشتنى ترین و قابل احترام ترین وتحسین بر انگیزترین شخصیتهاى سینمایى را به زیباترین و البته بى آلایش ترین اشکال ممکن ، مى آفریند و ایفا مى کند . یادم هست که همان سر صحنه و موقع ضبط این سکانس هم کاملا فراموش کرده بودم که ما دوتا رفیق آن موقع خیلى صمیمى هستیم که داریم فیلم بازى می کنیم و حسابى گریه کرده بودم! جوهرچى در این صحنه براى من موجود کاملا متفاوت و غریبه اى بود که انکار خیلى آشناست، صحنه اى که من سرم را روى پاهاى حسن مى گذارم و بر زانوانش بوسه میزنم و میگویم : قربون اون پاهاى تو و خرمشهر... بى تردید یکى از بهترین لحظه هاى بازیگرى من است آنقدر که حاضرم با غرور از آن یادکنم! و نکته اى که شاید کمتر کسى بداند چون کمتر جایی گفته ام هم این است که بازى ام در ضیافت مسعود کیمیایی را مدیون حسن جوهرچى ، دوست خوبم هستم که تا متوجه شد هنوز و در فاصله کمتر از ٢۴ ساعت مانده تا آغاز فیلمبردارى، بازیگر نقش جواد براتى انتخاب نشده است ، خیلى این در و آن در زد که بتواند مرا که درست یکروز پس از پایان فیلمبردارى در پناه تو بلافاصله راهى شمال شده بودم براى استراحتى کوتاه ، از همان میانه راه برگرداند(دقت کنید از روزگارى حرف میزنم که هنوز وسیله اى به نام موبایل لااقل براى ما اختراع نشده بود!) و من همان شبى که ۶ صبح فردایش ضیافت کلید خورد ، بامعرفى و حمایت همه جوره دوستى نازنین ، در کمال ناباورى و بهت زدگى براى بازى در یکى از نقش هاى اصلى فیلمى از مسعود کیمیایی انتخاب شدم !

بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: